نخستین بار نام تهران در یکی از نوشتههای تئودوسیوس یونانی حدود اواخر سده دوم پیش از میلاد به عنوان یکی از توابع ری ذکر شده است. با این حال قدیمیترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان میدهد که تهران قبل از سده سوم هجری قمری وجود داشته است، زیرا نویسندهای بنام ابوسعد سمعانی در […]
نخستین بار نام تهران در یکی از نوشتههای تئودوسیوس یونانی حدود اواخر سده دوم پیش از میلاد به عنوان یکی از توابع ری ذکر شده است. با این حال قدیمیترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان میدهد که تهران قبل از سده سوم هجری قمری وجود داشته است، زیرا نویسندهای بنام ابوسعد سمعانی در کتاب خود از شخصی بنام ابوعبدلله محمد ابن حامد تهرانی رازی نام میبرد که اهل تهران ری بوده و در سال ۲۶۱ هجری قمری برابر ۸۷۴ میلادی در گذشته است.
نخستین شهرت تهران
تهران، کم کم در زمان پادشاهان صفوی مشهور شد و در دوره سلطنت شاه طهماسب اول به رونق و آبادی رسید. اطراف تهران در آن زمان دارای باغ های فراوان و شکارگاه های زیادی بود، به همین جهت شاه طهماسب اول تهران را دوست میداشت و به مرور در این محل به سکونت های تقریبا طولانی میپرداخت. وی دستور داد تا دور شهر را برج و باروی مقاومی و بناهای تازه و کاروانسراها در داخل آن بنا کنند، به همین مناسبت در سال ۹۶۱ هجری قمری حصاری به دور شهر بنا نهادند که از چهار دروازه و ۱۱۴ برج به تعداد سوره های قرآن تشکیل می یافت و مصالح آن را از معادنی تامین کردند که بعدها به چاله میدان و چاله حصار موسوم گردید.
زمانی که شاه عباس اول بر مسند قدرت نشست، همین رویه شاه طهماسب همین رویه را تعقیب کرد و تهران را پررونق تر و آبادتر کرد. دستور داد باغ بزرگی به نام چهار باغ در تهران احداث کنند و ساختمانی برای سکونت موقتی خاندان سلطنتی بنا نهند.
با روی کار آمدن آغا محمدخان قاجار، در سال ۱۲۰۰ هجری قمری، نام پایتخت برای تهران انتخاب شد و عمارت مرمر را در این دوران ساختند. ولی در زمان فتحعلی شاه محلات جدید و ساختمان های تازه چندی در تهران ایجاد شد که از آن جمله بنای مسجد امام خمینی (شاه)، مسجد سید عزیزالله، مدرسه مروی، قصر قاجار، نگارستان و لاله زار را می توان نام برد.
زمانی که محمدشاه روی کار آمد، دستو داد تا محله ای به نام عباس آباد در جنوب بازار و یک باغ و ساختمان بزرگتری به نام عباس آباد در شمال تهران که همان عباس آباد کنونی است ساخته شود. محله دیگری هم به نام محمدیه که سابقا میدان پاتقاتوق نامیده می شد بر محلات دیگر افزوده شد. در دوران محمدشاه آب رودخانه کرج بوسیله رودی بنام نهر کرج به تهران منتقل شد. همچنین احداث باغ داودیه (محله فعلی داودیه) و بخشی از بنای مسجد جمعه و بازار بین الحرمین از جمله آثار زمان محمدشاه است.
نقشه تهران
با روی کار آمدن ناصرالدین شاه، در سال ۱۲۷۵، برای اولین بار به همت امیرکبیر نقشه ای برای تهران تهیه شد و مراکز و تاسیساتی مثل مدرسه دارالفنون، بازار امیر، بازار کفاش ها، سرای امیر ساخته شد. در سال ۱۲۸۴ هجری قمری نقشه جدیدتری از تهران با همکاری مهندسین فرانسوی تهیه شد و اراضی جدیدی را داخل محدوده شهر کردند و شهر را بوسیله خندق ها و باروهای جدید به شکل هشت ضلعی محدود ساختند و ارتباط شهر با خارج را بوسیله دوازده دروازه به نام های دروازه های شمیران، دولت، یوسف آباد، دوشان تپه، دولاب، خراسان، باغشاه، قزوین، گمرک، حضرت عبدالعظیم، غار، خانی آباد تامین کردند. علاوه بر دروازه های دوازده گانه بالا که تا سال ۱۳۰۹ شمسی همچنان پا برجا بود، پاره ای بنا ها و باغها و محلات دیگر در زمان سلطنت ناصرالدین شاه ایجاد شد که بعضی از آنها هنوز پابرجاست و از بقیه جز نامی باقی نمانده است.
هویت گرفته شده
تهران شهری است که هویتش گرفته شده است اما با این حال بزرگان اهل ادب و شعر و حتی سیاستمداران به آن بدهکار هستند. یک تهران شناس، با بیان این مطلب گفت: ۲۲ اسفند سال ۱۱۶۴ شمسی آقامحمدخان قاجار تهران را به عنوان پایتخت برگزید، و بعد از شکل گیری مجلس، رسما تهران را به عنوان پایتخت انتخاب میکنند.
نصرالله حدادی معتقد است؛ اگر در گذشته تهران روحی داشت اما حالا تهران به یک شهر بی هویت تبدیل شده است و نامگذاری یک روز به نام تهران دلیلی ندارد.
این تهران شناس، مقصر بی هویتی تهران را شهرداری می داند و تاکید دارد: شهرداری تهران در برهه ای، در بی هویت کردن و از ریخت انداختن شهر با مجوزهای بی ساز وکار نقش اصلی را دارد.
به گفته حدادی؛ برج باغ های وحشتناک و ساختمان ها سبب شده تا آسمان تهران دیده نشود و هر چه که هست، فقط دیوار است. اگر هر کدام از این برج ها دچار حادثه شود به طور قطع فاجعه رخ می دهد.
او با بیان اینکه هیچ نشانه ای از مولفه های معماری تهران در این ساختمان ها دیده نمی شود، گفت: هویت محله و معماری تهران از بین رفته است و از مکتب معماری تهران هم هیچ چیز باقی نمانده است. زمانی بازار و محله های قدیمی با کوچه ها تو در تو شناخته میشد اما حالا برای جای پارک خودرو خراب شده و از بین رفته است.
این تهران شناس اظهار کرد: شهر باید هویت داشته باشد اما کدام اثر تاریخی در تهران است که در معرض تخریب و انهدام قرار نگرفته باشد. همه آثار تاریخی شهر در معرض آسیب هستند. حدادی تهران را دارای یک روح و یک جسم میداند که روحش از بین رفته اما به گفته او، جسمش جسمش به ساختمان و شهر خودرو محور تبدیل شده است. او ادامه داد: در هیچ کجای دنیا و در هیچ کشوری به این صورت و بدون ساز و کار خودرو و تراکم نمیفروشند. حدادی گفت: زیر ساخت های لازم برای حمل و نقل عمومی وجود ندارد و یا کافی نیست. همین امر نشان می دهد طرف و مظروف در تهران با هم همخوانی ندارند.
او با طرح این سوال که برای چه چیز تهران باید دل سوزاند و یک روز به نامش نامگذاری کرد، افزود: شهرداری هیچ چیز از تهران باقی نگذاشته است. در صورتی که فرهنگ اصیل این شهر نشان میدهد که همه از بزرگان و شاعران و اهل ادب تا سیاستمداران به تهران بدهکار هستند.
این تهران شناس با بیان اینکه هیچ راهی جبرانی برای عبور از این رخدادها وجود ندارد، گفت: صدها و هزاران برج ساخته شده در تهران را نمی توان خراب کرد و هیچ چیز مانند قبل نخواهد شد. به گفته حدادی؛ زندگی فعلی مردم ایران هیچ شباهتی به زندگی ایرانی ندارد، زندگی اروپایی هم نیست بلکه شبیه زندگی شلخته امریکایی ها است.