آخرین مقاله «استیون هاوکینگ» فقید که به همراه همکارش نوشته‌ بود، به تازگی منتشر شده است. این مقاله در مورد اطلاعاتی است که به داخل سیاه چاله‌ها سقوط می‌کنند، هاوکینگ قصد داشته به این پرسش پاسخ بگوید که چه اتفاقی بر سر این دسته از اطلاعات می آید؟ این مقاله در واپسین روزهای پیش از […]

آخرین مقاله «استیون هاوکینگ» فقید که به همراه همکارش نوشته‌ بود، به تازگی منتشر شده است. این مقاله در مورد اطلاعاتی است که به داخل سیاه چاله‌ها سقوط می‌کنند، هاوکینگ قصد داشته به این پرسش پاسخ بگوید که چه اتفاقی بر سر این دسته از اطلاعات می آید؟ این مقاله در واپسین روزهای پیش از مرگ این دانشمند بزرگ تکمیل شده بود. این مقاله راجع به «پارادوکس اطلاعات سیاه‌چاله» است که محور تحقیقات هاوکینگ بیش از ۴۰ سال بود.
“پارادوکس اطلاعات سیاه‌چاله» یک پارادوکس است که از ترکیب مکانیک کوانتوم و نسبیت عام پدید می‌آید. بر اساس این پارادوکس اطلاعات فیزیکی می‌تواند در یک سیاه‌چاله برای همیشه ناپدید شود که به معنای کاهش یافتن تعداد زیادی از حالت‌های فیزیکی به یک حالت است (از دست رفتن اطلاعات). آخرین مقاله «هاوکینگ» رمز و راز «پارادوکس اطلاعات» را حل نکرده است، ولی همکار وی می‌گوید که امیدوار است آن‌ها راهی برای حل این معما گشوده باشند. وی افزود: ما به تحقیقات فشرده خود درزمینه حل این مساله ادامه خواهیم داد. همکار «استیون هاوکینگ» در این پروژه، “ Malcolm Perry” از اساتید دانشگاه «کمبریج» بوده است.
نظریه «پارادوکس اطلاعات» که به زمان «آلبرت اینشتین» برمی‌گردد، سال‌ها ذهن هاوکینگ و دیگر فیزیکدانان را درگیر خود کرده بود. در سال ۱۹۱۵ بود که نظریه «نسبیت عام» توسط آلبرت اینشتین ارائه شد. «نسبیت عام» نظریه‌ای هندسی برای گرانش است که توصیفی برای گرانش در فیزیک نوین محسوب می‌شود. این نظریه، گرانش را به‌عنوان یک عامل هندسی و نه یک نیرو بررسی می‌کند. در دهه ۱۹۷۰، هاوکینگ روی نظریات اینشتین کار کرد.وی معتقد بود که سیاهچاله‌ها حرارت دارند و چون اجسام داغ گرما از دست می‌دهند، در نهایت تبخیر شده و ناپدید می‌شوند. گفتنی است، هاوکینگ در مقاله خود به دنبال یافتن این مساله بوده است که بر سر اشیایی که در سیاهچاله می‌افتند، چه اتفاقی می‌افتد.
وی در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که سیاهچاله‌ها در اصل «خاکستری» بوده‌اند. هاوکینگ و همکارانش در مقاله جدید اظهار کرده‌اند که اگر اطلاعات توسط سیاهچاله‌ها بلعیده شوند، آنتروپی آن‌ها تغییر خواهد کرد. هر ماده‌ای که دمایی دارد، آنتروپی نیز دارد. آنتروپی یک سامانه‌ فیزیکی، کمترین تعداد ذراتی است که برای تعریف صحیح حالت دقیق سامانه لازم است.
آنتروپی تعداد آرایش‌های میکروسکوپی است که در یک سیستم ترمودینامیکی وجود دارد. در سال ۱۹۸۰ هاوکینگ رتبه «فرمانده امپراتوری بریتانیا» را دریافت کرد که در انگلستان این مقام تنها قدمی با «شوالیه» شدن فاصله دارد. او همچنین نشان افتخاری را به دلیل به رسمیت شناختن خدمات ملی خود دریافت کرد. در سال ۲۰۰۹ به هاوکینگ بالاترین افتخار غیرنظامی ایالات متحده یا همان مدال «آزادی ریاست جمهوری» اهدا شد. در مجموع هاوکینگ به حداقل ۱۲ درجه افتخاری نائل شد.
استیون در روزهای جنگ جهانی دوم به دنیا آمد. خانه والدین وی در هایگیت در شمال لندن واقع بود. فرانک و ایزابل هاوکینگ، برای اطمینان یافتن از تولد بدون خطر و سالم نخستین فرزندشان تصمیم گرفتند پیش از به دنیا آمدن او موقتاً به آکسفورد بروند. ایزابل در آکسفورد پسرش را به سلامت به دنیا آورد. این روز مصادف بود با سالروز مرگ گالیله، که دقیقاً سیصد سال پیش از آن، در ۱۶۴۲ اتفاق افتاده بود. بنابر تصادفی دیگر، نیوتون حدود همان روزها در همان سال به دنیا آمده بود.[۱۷] وی از همان زمان به علم ریاضیات علاقه داشت و آرزوی دانشمند شدن را در سر می‌پروراند، اما در مدرسه یک شاگرد خودسر و به خصوص بدخط شناخته می‌شد. او هرگز خود را در محدوده کتاب‌های درسی مقید نمی‌کرد، بلکه چون با مطالعات آزاد سطح معلوماتش از کلاس بالاتر بود همیشه سعی داشت در کتاب‌های درسی اشتباهاتی را یافته و با معلمان به جروبحث بپردازد. پدر و مادرش از طبقه متوسط بودند و زندگی ساده در خانه‌ای شلوغ و فرسوده اما مملو از کتاب، عادت به مطالعه را در فرزندانشان تقویت می‌کرد. فرانک پدر خانواده پزشک متخصص در بیماری‌های مناطق گرمسیری بود.
هاوکینگ سی سال، از ۱۹۷۹ تا یکم اکتبر ۲۰۰۹، دارنده کرسی ریاضیات لوکاس بود. وی به خاطر فعالیت در کیهان‌شناسی و گرانش کوانتومی به ویژه درباره سیاه‌چاله، شناخته شده‌است. کتاب تاریخچه زمان او که با رکوردی ۲۳۷ هفته‌ای پرفروش‌ترین کتاب در بریتانیا باقی‌ماند باعث شهرتش شد. همچنین، کتاب طرح بزرگ او که در اواخر سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید پس از چند روز به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمازون تبدیل شد.
هاوکینگ دچار بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک بود و از هر گونه حرکت ناتوان بود؛ نه می‌توانست بنشیند، نه برخیزد، و نه راه رود. حتی قادر نبود دست و پایش را تکان بدهد یا بدنش را خم و راست کند و حتی توانایی سخن گفتن نیز نداشت. وی، با وجود توانایی‌های فراوان در کیهان‌شناسی، جایزه نوبل نگرفت. وی صبح روز چهاردهم مارس ۲۰۱۸ در سن ۷۶ سالگی در منزلش واقع در کمبریج درگذشت.