مائده مطهری‌زاده نمی‌دانم چرا عادت کرده‌ایم، هر چیزی را که خارجی‌ها کهنه کرده و دور می‌اندازند، ما تازه می‌کنیم. عجیب اینجاست که درست زمانی به صرافت بکارگیری از یک تکنولوژی می‌افتیم که غربی‌ها مدتهاست، به مضرات آن پی برده و آن را راهی زباله‌دان تاریخ کرده‌اند، مثل همین زباله‌سوزها! زباله‌سوزها، که البته هنوز در ایران، […]

مائده مطهری‌زاده
نمی‌دانم چرا عادت کرده‌ایم، هر چیزی را که خارجی‌ها کهنه کرده و دور می‌اندازند، ما تازه می‌کنیم. عجیب اینجاست که درست زمانی به صرافت بکارگیری از یک تکنولوژی می‌افتیم که غربی‌ها مدتهاست، به مضرات آن پی برده و آن را راهی زباله‌دان تاریخ کرده‌اند، مثل همین زباله‌سوزها!

زباله‌سوزها، که البته هنوز در ایران، فقط اخبارشان دل از مسئولان شهری می‌رباید و دل فعالان عرصه محیط زیست را می‌سوزاند و خوشبختانه! هنوز به شکل گسترده‌ای در کشور اجرایی نشده است، از جمله تکنولوژی‌هایی است که کشورهای توسعه‌یافته و فراصنعتی، سالهاست از شر آفات و مضرات آن خود را خلاص کرده‌اند.
انجمن پزشکی اکولوژیک بریتانیا در سال ۲۰۰۸ میلادی گزارش مفصلی درباره اثرات مخرب زباله‌سوزها بر سلامت منتشر کرده است.
در این گزارش می‌خوانیم که «زباله‌سوزها سبب افزایش سرطان چه در میان بالغین و چه در بین کودکان می‌شوند و خطر تغییرات ژنتیک و نقایص جنینی را افزایش می‌دهند. چرا که جنین نسبت به دیگر گروه‌های سنی،۱۰ برابر نسبت به آلاینده‌ها حساس‌تر است.
همچنین، زباله‌سوزی سبب ایجاد ذرات معلق در هوا می‌شود.
مواد معلق ریزتر، یعنی کوچک‌تر از ۲و نیم میکرون و به خصوص کوچک‌تر از یک دهم میکرون، که توسط فیلترها جذب نمی‌شوند، از قضا خطرناک‌ترند، چون فلزات سنگین و برخی دیگر از آلاینده‌ها با متصل شدن به این ذرات ریز، وارد بدن انسان می‌شوند.
این در حالی‌ست که ثابت شده، ذرات معلق خیلی کوچک، خطر مرگ و میر به همه علل را بالا می‌برند که از آن جمله می‌توان به سکته‌های قلبی و مغزی، آسم و دیگر بیماری‌های تنفسی اشاره کرد. همچنین بررسی شده است که جیوه موجود در زباله‌سوزها، می‌تواند نقش موثری را در ایجاد اوتیسم، پارکینسون، اختلال خلق و خشونت، افسردگی و زوال عقل، ایفا کند.
فوران و دیوکسین، PCBs ,PAH از جمله ترکیب‌های آلی خطرناکی هستند که ردپای آنها را می‌توان در بلوغ زودرس، آندومتریوز، سرطان پستان و دیگر سرطان‌ها، کاهش اسپرم، تخریب تیرویید، صدمه کبدی، کاهش وزن تولد و اختلال سیستم ایمنی و… مشاهده کرد. همچنین باید به آن اضافه کرد که دیوکسین می‌تواند عامل بسیاری از سرطان‌ها، از جمله لنفوم، سرطان کبد، ریه، پوست، نازوفارنگس، دهان و بافت نرم باشد.»
شهره اقبال‌زاده، یک فعال محیط‌زیستی نیز در این رابطه می‌گوید:« در سال‌های اخیر، نقش آلودگی هوا در کاهش سطح ویتامین D و بسیاری از بیماری‌های مرتبط با آن، کاملا روشن شده است.»
با این همه، پیامدهای ناگوار برای تندرستی، هنگامی روشن‌تر می‌شود که درمی‌یابیم زباله‌سوزی، گران‌ترین شیوه تولید برق است، هزینه احداث آن دو برابر نیروگاه‌هایی است که با سوخت‌های فسیلی کار می‌کنند و هزینه نگهداری آن نیز ۱۰ برابر این نیروگاه‌هاست و با همین مقدمه کوتاه، می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که به راه انداختن نیروگاه زباله‌سوز اساسا چاره کار نیست.

آیا چاره مشکل پسماند زباله‌سوزی‌ست؟!
شکی نیست که جامعه ما، برای توسعه پایدار بایستی تغییر کند و بسیاری از راه‌های نرفته‌اش را برود. مدیریت درست پسماند و حل معضل زباله خصوصا در نگین سبز ایران، مازندران، جایگاه ویژه‌ای دارد. خطرات دپوی حجم عظیمی از زباله در جنگل‌ها، جریان شیرابه آنها و نفوذشان به آب‌های زیرزمینی بر کسی پوشیده نیست. چه باید کرد که هم از شر زباله خلاص شویم و هم کاری پایدار کرده باشیم؟
بهرنگ منصوری، دیگر فعال محیط‌زیستی نیز در این باره می‌گوید:« در کنفرانس پاریس، برای حل کلیدی‌ترین مشکل کنونی محیط‌زیست، یعنی گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی ناشی از آن، کاهش دی اکسیدکربن بسیار ضروری تشخیص داده شد. کشور ما هم ظاهرا بایستی خود را ملزم به کاهش گازهای گلخانه‌ای و در رأس آنها دی اکسید‌کربن بداند.»
منصوری در ادامه با تایید سخنان اقبال‌زاده می‌افزاید:« استفاده از زباله‌سوز، ۲ برابر بیشتر از نیروگاهی با سوخت فسیلی، دی اکسیدکربن تولید می‌کند.
این فعال محیط‌زیست، خاطرنشان می‌کند:« تفکیک و بازیافت زباله و تبدیل زباله تَر به کمپوست، در حالی به عنوان یک برنامه بسیار اشتغال‌زا شناخته می‌شود که سوزاندن زباله، اشتغال بسیار کمی ایجاد می‌کند.

سوختن منابع و انرژی در زباله‌سوز
منصوری ادامه می‌دهد:« ۹۰ درصد از آنچه در زباله‌سوز می‌سوزد، قابل بازیافت است. کاغذ، مقوا، پلاستیک، فلزات، شیشه و زباله تَر همگی برای بار دوم قابل استفاده هستند و با توجه به محدودیت منابع در عصر ما و لزوم صرفه‌جویی در انرژی، سوزاندن زباله کار درستی نیست. ارزیابی شده است، اگر آمریکا زباله‌های خشک خود را بازیافت نکند، انرژی که تلف می‌شود، معادل ۱۵نیروگاه متوسط است.»

میزان آلایندگی زباله‌سوز
وی عنوان می‌کند:« سازمان حفاظت محیط‌زیست نیویورک دریافته است که زباله‌سوزهای این ایالت، ۱۴برابر، بیشتر از نیروگاه‌هایی که با ذغالسنگ کار می‌کنند، جیوه از خود منتشر می‌کند.»
منصوری، فعال محیط‌زیست در ادامه سخنانش، به بازدیدهای اخیر خود، از مراکز زباله‌سوز اشاره کرده و می‌افزاید:« ما در این بازدیدها متوجه شدیم که بایستی دپوی زباله در نزدیکی زباله‌سوز صورت گیرد و باز هم معضل شیرابه را به همراه دارد.»
این فعال زیست‌محیطی با بیان اینکه قرار به تصفیه شیرابه‌هاست، در ادامه سوالی را تحت این عنوان مطرح می‌کند که:« پس چرا هم اکنون برای شیرابه‌ها چنین فکری نمی‌کنیم؟!»
او که یک فعال زیست‌محیطی مازندرانی است، خود، در جواب تصریح می‌کند:« ما مردم مازندران و گیلان، وظیفه پاسداری از جنگل‌های دیرینه و بی‌نظیر هیرکانی را بر عهده داریم. این دو استان، به مثابه ریه‌های میهن عزیزمان هستند. همچنین، مردم ایران سالهاست که برای آسودن، چند روزی را در سواحل دریای مازندران می‌گذرانند و با تنفس هوای بهتر، تجدید قوای روحی و جسمی می‌کنند. آیا ما مجازیم که این سواحل آرامش‌بخش را به نواحی خطرناک و آلوده تبدیل کنیم؟! آیا زباله‌سوزی، خطر باران‌های اسیدی و صدمه به جنگل‌های هیرکانی را بالا نمی‌برد؟!»
این فعال زیست‌محیطی خاطرنشان می‌کند:« لازمه توسعه پایدار، مشارکت مردمی و گسترش دمکراسی است؛ بنابراین، برای حل مشکل پسماند باید از مردم و نهادهای آنها کمک گرفت.»
او در خاتمه تاکید می‌کند:« دوران تصمیم‌گیری به جای مردم به سر آمده است و حل مشکل پسماند، با مشارکت مردمی می‌تواند شروعی برای حل سایر مشکلات به شیوه دمکراتیک و با مشارکت مردمی باشد.

زباله‌سوزی که همه چیز را می‌سوزاند
این سخنان در حالی‌ست که در تشریح گزارش انجمن پزشکی اکولوژیک بریتانیا نیز گفته شده بود که زباله‌سوزها سبب افزایش سرطان در میان بزرگسالان و کودکان می‌شود. از سویی دیگر نیز، خطر تغییرات ژنتیکی و نقایص جنینی را افزایش می‌دهند. زباله‌سوزها سبب ایجاد مواد معلق در هوا می‌شوند. مواد معلق ریزتر، یعنی کوچک‌تر از ۲ و نیم میکرون و به خصوص، کوچکتر از یک دهم میکرون که توسط فیلترها جذب نمی‌شوند، بسیار خطرناک‌تر هستند. در این گزارش آمده است:« زباله‌سوز، نیاز به مصرف حجم زیادی اکسیژن دارد و این اکسیژن از هوای تنفسی مردمی که در آن ناحیه زندگی می‌کنند گرفته می‌شود که این امر می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری به سیستم عصبی در حال تکوین جنین‌ها و کودکان وارد کند.
همچنین با توجه به اینکه عصر سوخت فسیلی به سرآمده است و زمان انرژی پاک فرارسیده، بایستی به فکر تولید برق از انرژی پاک چون انرژی خورشیدی باشیم، نه انرژی مخرب و آلوده‌کننده‌ای چون زباله‌سوز!
همچنین، دمای بالای کوره‌ها، سبب افزایش استهلاک می‌شود و احتمال خرابی و اختلال کارکرد دستگاه را بالا می‌برد که با توجه به حساسیت کار زباله‌سوز می‌تواند، فجایع محیط‌زیستی و انسانی به بار آورد. اولا، پسماند ناشی از زباله‌سوزی، حاوی دیوکسین، فوران،PCBs و PAH است که اثرات منفی و مخرب آن برای سلامت انسان در بالا ذکر شد. در ثانی، چگونگی جمع‌آوری و سرنوشت این پسماند که از پسماند قبلی به مراتب خطرناک‌تر است، از معضلات جدی زباله‌سوزها بشمار می‌رود.

رشد اقتصادی بالاتر با وفاداری بیشتر نسبت به الزامات محیط‌زیستی
در شهر Hernani (هرنانی) در ایالت باسک اسپانیا در سال ۲۰۰۲ میلادی، دولت تصمیم گرفت تا دو عدد زباله‌سوز نصب کند، ولی با مخالفت مردم روبرو شد. در آنجا توانستند با آموزش مردم در مدت یک سال، ۵۸ درصد حجم زباله را کاهش دهند.
توسعه پایدار، اجزای مختلفی دارد که به هم مرتبط هستند و همدیگر را تقویت می‌کنند. برنامه ناپایدار هم دقیقا به همین گونه، سبب تشدید ناپایداری در تمامی زمینه‌ها می‌شود. ما چاره‌ای نداریم جز آنکه بیاموزیم و در عمل به آن معتقد باشیم که حفظ و حراست از محیط‌زیست، یعنی «تندرستی، امنیت، ثبات و توسعه». این جمله همانی‌ست که کشور سوئد را به جایی رسانده است که حتی با ۵ درصد وفاداری بیشتر نسبت به توافق کیوتو و الزامات محیط‌زیستی اکنون بالاترین رشد اقتصادی را در اروپا داراست.