نمایش‌نامه «پیاده‌روی در ماه» از مصطفی مستور و رمان «تصویر دختری در آخرین لحظه» نوشته سیامک گلشیری منتشر شدند. نمایش‌نامه «پیاده‌روی در ماه» نوشته مصطفی مستور در ۳۷ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۷۵۰۰ تومان در نشر چشمه عرضه شده است.   در توضیح ابتدایی این نمایش‌نامه آمده است: صحنه کافه کوچکی […]

 

نمایش‌نامه «پیاده‌روی در ماه» از مصطفی مستور و رمان «تصویر دختری در آخرین لحظه» نوشته سیامک گلشیری منتشر شدند.

نمایش‌نامه «پیاده‌روی در ماه» نوشته مصطفی مستور در ۳۷ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۷۵۰۰ تومان در نشر چشمه عرضه شده است.

 

در توضیح ابتدایی این نمایش‌نامه آمده است: صحنه کافه کوچکی است با دیوارهای آجری مدور که چند تابلو جا به‌ جا به دیوارها آویزان است. فضای کافه پر از دود سیگار و به لحاظ هندسی دایره است که پنج میز با فواصل مساوی بر محیط دایره قرار گرفته‌اند. طراحی به ‌گونه‌ای است که کف صحنه دوار است و در طول نمایش، برای انتقال از یک میز به میز دیگر، حول مرکز دایره می‌چرخد. تنها میز فعال نمایش، همواره میز مقابل تماشاگران است که با نور موضعی صحنه روشن شده است. سایر میزها در فضای نیمه‌روشن عقب هستند و هرچند بازیگران‌شان آکسیون دارند، صدای‌شان را نمی‌شنویم. پیشخان کافه به شکل قوسی انتهای صحنه است و دو پیشخدمت در طول نمایش به هر پنج‌ میز سرویس می‌دهند. موسیقی خنثی و ملایمی که هرگز نباید صدای بازیگران را محو کند، به عنوان پس‌زمینه در کل نمایش به گوش می‌رسد. صحنه کاملا تاریک است و با افکندن نور موضعی به میز اول، نمایش آغاز می‌شود.

 

در نوشته پشت جلد کتاب نیز می‌خوانیم: کیانوش: منظورت اینه چون من رو دوست داری می‌خوای گند بزنی به همه‌ احساسی که به تو دارم؟ منظورت اینه، درسته؟

 

هاله: ببین کیا، رفتن توی فاضلاب، معنیش این نیست که تا آخر عمر تبدیل شده‌ای به یه تیکه آشغال بوگندو. شاید معنیش این باشه که برای رسیدن به بهشت گاهی باید تا گلو بری تو کثافت.

 

کیانوش: دست‌ بردار، هاله. بهشت کجا بود؟ برای کسی که تا گلو می‌ره تو کثافت دیگه بهشتی وجود نداره. منظورم اینه ممکنه تو بهشت باشه، اما همیشه بوی گند می‌ده. یه بوگندو تو بهشت.

 

 

 

همچنین رمان «تصویر دختری در آخرین لحظه» از سیامک گلشیری در ۱۴۹ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۰هزار تومان در نشر یادشده منتشر شده است.

 

در نوشته پشت جلد کتاب عنوان شده است: سیامک گلشیری رمان‌ها و داستان‌های کوتاه موفقی در کارنامه‌اش دارد و از پرخواننده‌ترین داستان‌نویسان معاصر ایرانی است. او رمان‌هایی در ژانر وحشت به تصویر کشیده که با اقبال فراوان روبه‌رو شده است. رمان جنایی‌ روان‌شناسانه‌ «تصویر دختری در آخرین لحظه»، که در یک شب اتفاق می‌افتد، داستان‌ نویسنده‌ای را بازگو می‌کند که ناخواسته برای یافتن دختری که ناپدید شده، پا به ماجرای عجیبی می‌گذارد، ماجرایی‌ که او را از جهان داستان‌هایش بیرون می‌کشد و درگیر واقعیتی هولناک می‌کند. «تصویر دختری در آخرین لحظه» هرچند در ژانر وحشت نیست، وحشت جهانی را به تصویر می‌کشد که مرز میان عشق و جنون، دوست داشتن و نفرت در آن به کلی از میان برداشته شده و تنها تصویر دردناکی از آن در ذهن باقی خواهد ماند.