رضا شریعتی، روزنامه نگار: به قد و قامتش نمی خورد ۱۲ ساله باشد. اسمش محمد بود، کلاس پنجم. در حالی که هم قطارانش در مدرسه مشغول بازی بودند، او فرصتی را جست وجو می کرد تا درد و دل کند. «بابام کارگر روزمزد بود. یه روز برای بالا بردن ماسه از ساختمان، به طبقه پنجم […]
رضا شریعتی، روزنامه نگار:
به قد و قامتش نمی خورد ۱۲ ساله باشد. اسمش محمد بود، کلاس پنجم. در حالی که هم قطارانش در مدرسه مشغول بازی بودند، او فرصتی را جست وجو می کرد تا درد و دل کند.
«بابام کارگر روزمزد بود. یه روز برای بالا بردن ماسه از ساختمان، به طبقه پنجم رفت و از آنجا سر خورد، افتاد و فلج شد. منم بعد از کارافتادگیش مجبورم تو خیابونا دست فروشی کنم. چیکار کنم؟ راه دیگه ای ندارم.» دنیایی از بغض و خواهش در حرفهایش نهفته بود. میگفت این شیرینیها رو میبینی بین هزار تا دو تومن می فروشم. شاید دل یکی سوخت یک کم بیش تر داد. مگه با شیرینی فروشی میشه اجاره خونه داد؟ مستاجریم. کمیته امداد هم که حقوقش چندر غاز بیشتر نیست. از هزینه درمان بابا حرفی نزنم بهتره. لحظهها برایش گنگ و تاریک بودند و در سرما و گرما کار میکرد. فشار زندگی در دست های کوچک محمد جاری بود. بغضش شکست و اشک از چشمهایش جاری شد. «مدرسه هم نمی رم، یعنی با آقا مدیرمون صحبت کردم، گفتش ثبت نام میکنم، وقت امتحانات بیا امتحانت رو بده. یک جورایی غیر حضوری »
بر اساس آمار سازمان جهانی کار، سالانه بیش از ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان از لذت کودکی محروم میشوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام وقت هستند، ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. از طرفی مطالعات انجام شده می افزاید حدود ۳۰ درصد از کودکان خیابانی را افرادی تشکیل می دهند که به مدرسه نمی روند. محمد را تنها گذاشتم تا به کاسبی هر روزش برسد. چند روز بعد در یکی از خیابانهای قم اطراف آرامستان وادی السلام کودکی را دیدم که نگاهش معصومانه، خسته و بی پناه بود. گمان بردم کودکی که جنس می فروشد، همان محمد است. نزدیکتر که شدم دخترکی را دیدم که حدوداً باید ده تا دوازده سال داشته باشد.
اولش نمی خواست حرف بزند. سر صحبت را باز کردم: « عمو جون من خبرنگارم، بعضی ها به زور می خوان حرف بزنن تا ما پخش کنیم و دیده بشن، اون وقت تو نمی خوای اسمت رو بگی؟ »
شروع به حرف زدن کرد. ازم عکس نگیریا، بزرگ که شدم می خوام پرستار شم. اگه ازم عکس بگیری، می شناسنم.
نخواستم رویای کودکانه دخترک را به هم بزنم. قول دادم نه عکسی از او بگیرم ونه حرف هایش را ضبط کنم.
اسمش زهراست، از مهربانی پرستارها حرف میزند و میگوید: «آنها دارا و ندار را با یک چشم می بینند. »
۹ ساله بود، اما بزرگ تر از سن اش حرف می زد. میگفت بابام مرده، مامانمم شوهر کرده، من پیش داییم زندگی می کنم. از گرانی های زمانه گلایه داشت. اندکی سکوت کرد و با زبان شیرین کودکانه اش ادامه داد: در فروش بسته های آدامس و دستمال کاغذی سودی نیست؛ اما پنج شنبهها قبر میشورم که اگه پولدار و مهربون باشن، برای شستن قبرا سی هزار تومن بهم می دن»
نابسامانی کودکان کار
زهره مهدی نیا، جامعه شناس در گفت و گو با جمله شمال با بیان اینکه۶۰ درصد از کودکان خیابانی نه به دلیل نابسامانی وضعیت خانوادگی بلکه به دلیل فقر اقتصادی و یا بیکاری و اعتیاد بد سرپرستی و نا آگاهی والدین راهی خیابانها می شوند، گفت: پژوهشی در خصوص وضعیت کودکان خیابانی انجام شده است که نشان میدهد بیشترین آمار کودکان خیابانی مربوط به گروه سنی ۶ تا ۱۱ سال است؛ بنابراین میتوان گفت که اغلب کودکان به دلیل اینکه از سنین پایین کودکی زندگی در خیابان را تجربه میکنند، به طبع از سن کم از شانس یک زندگی رشد دهنده در کنار خانواده محروم شده و فرصت رشد و تکامل رادر کنار خانواده از دست می دهند.
وی با بیان اینکه ماده ۷۹ قانون کار، اشتغال به کار افراد زير ۱۵ سال را ممنوع مي کند، عنوان کرد: یکی از موضوعات چالش برانگیز در ایران نبود برنامه راهبردی و استراتژیک درباره کودکان و کار است. از طرفی بررسی ها نشان میدهد که درآمد ماهیانه هر کودک کار در ایران بین ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومان در نوسان است و این موضوع نوید آن را میدهد تا اگر بتوانیم این مبالغ را برای خانواده های آنها تامین کنیم این کودکان را از محیطهای کار به مدارس بازگردانیم.
لزوم اعتماد سازی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی
مهرداد محمد نیا، روانشناس و مددکار اوژانس اجتماعی در گفت وگو با جمله میگوید: بعد از اینکه کودکان سرگردان یا مشغول دستفروشی را شناسایی کرده و با او یا با گپ زنی یا از طریق دوستی ارتباط برقرار میکنیم. او افزود: اگر کودکی سرگردان باشد با او صحبت کرده تا به مرکز هدایتش شوند و اگر خانواده داشته باشد شناسایی شده تا در طرح حمایتی بهزیستی ثبت شوند
این روانشناس ادامه میدهد: اگر اعتمادسازی انجام گیرد کودکان با ما همکاری میکنند وآدرس درست میدهند برخی هم شماره تلفن میدهند حتی برخی دوستانشان را هم میآوردند تا در طرحهای حمایتی شرکت کنند. محمد نیا افزود: در کار ما اعتمادسازی حرف اول را میزند.