رضا شریعتی، روزنامه‌نگار: در روزگارانی که به یمن موبایل، کامپیوتر و دوربین‌های مختلف، تصویر و تدوین غیرحرفه‌ای و حرفه‌ای به سادگی آب خوردن امکان پذیر نبود و فضای مجازی در ردیف پر کاربردترین شبکه اجتماعی قرار نداشت، صدا و سیما به عنوان مهترين رسانه ارتباط جمعی به شمار می‌رفت که می‌توانست اطلاعات و نظرات را […]

رضا شریعتی، روزنامه‌نگار:
در روزگارانی که به یمن موبایل، کامپیوتر و دوربین‌های مختلف، تصویر و تدوین غیرحرفه‌ای و حرفه‌ای به سادگی آب خوردن امکان پذیر نبود و فضای مجازی در ردیف پر کاربردترین شبکه اجتماعی قرار نداشت، صدا و سیما به عنوان مهترين رسانه ارتباط جمعی به شمار می‌رفت که می‌توانست اطلاعات و نظرات را به تمام نقاط کشور و آحاد جامعه برساند، برای تعالی نظام حركت کند و به این جهت مورد توجه قرار داشت.

اگرچه هنوز هم نمی‌توان برای برخی برنامه‌های صدا و سیما نظیر ۹۰ رقیبی تراشید اما گویا ساخت برخی برنامه‌های خارج از عرف نه تنها رغبت به برنامه‌های این سازمان را کم کرده است بلکه نشان می‌دهد عده‌ای از مدیران در این سازمان نه تنها استعداد مدیریت ندارند، بلکه عنان از کف دادند و فرمان ماشین از دستشان خارج شده است. البته نمی‌توان منکر این شد که در کشور بالغ بر ۷۰ میلیون جمعیت داریم و به ازای هر یک نفر یک سلیقه وجود دارد و مدیران و برنامه‌سازان سازمان باید سلیقه افراد مختلف را در تولید مد نظر قرار دهند اما متاسفانه نکته‌ای که وجود دارد این است در کشور عده‌ای اسیر فضای روشنفکرمابانه شدند و به جای استفاده از مشاورانی که دارای چهره علمی و فرهنگی هستند از هر فرد نا آگاهی برای تولید برنامه‌ها و اجرا استفاده می‌کنند.انگار دیگر شبیه گذشته نظارت در تلویزیون معنایی ندارد تا جایی که در برنامه‌ رادیکال ۳ شبکه سوم صدا و سیمای رسمی کشور بهروز افخمی که نماینده مردم مجلس ششم در شورای اسلامی بوده است و پس از ساخت «سن‌پترزبورگ» به کشور کانادا مهاجرت کرد، بدون استناد به ادله و مدرکی صادق هدایت را در برابر دیدگان هزار مخاطب متهم به همجنس‌گرایی می‌کند و حسابی از خجالت او در می‌آید. در طرف دیگر ماجرای انتقاد عادل فردوسی‌پور که از مجریان محبوب ورزشی است، از پخش فوتبال بازی انگلیس و اسپانیا در شبکه سه منجر به حذف برنامه ۹۰ از کنداکتور شبکه می‌شود و دلیل آن رفتار غیر حرفه‌ای فردوسی‌پور مطرح شده و منجر به تنبیه عادل فردوسی‌پور می‌شود، در نهایت هم با دخالت بزرگان فوتبال، سینما، تلویزیون و برنامه حالا خورشید این مسئله بعد از چند هفته حل می‌شود. اما گل سر سبد چند هفته اخیر صدا و سیما در برنامه «من و شما» رخ داد که بین آرش ظلی‌پور مجری برنامه با مسعود فراستی جملاتی رد و بدل شد و این اتفاق منجر شد تا فراستی برنامه را ترک کند و در نهایت محمدمهدی قاسمی، مدیر شبکه شما، ساعتی پس از این اتفاق، مجری و عوامل برنامه «من و شما» را توبیخ کند. اگرچه بعد از این ماجرا در یک سو فراستی در این باره متنی را منتشر کرد و گفت: «نه آن مجری، و نه کل مجریان و تهیه‌کنندگان رنگارنگ تلویزیونی از این قماش، و برنامه‌های مبتذل‌شان، مسئله‌ی من نیستند. برنامه‌ی امروز برخلاف طراحی عده‌ای برای تخریب نقد، علیه خودشان تمام شد، و صدای هشدار و اعتراض جمعی بسیاری علیه ابتذال، اخلاق‌فروشی و ارزش‌فروشی فراگیر در سینما و تلویزیون، به گوش همه رسید. خسارتش هم برای من، بسیار ناچیز بود.» آرش ظلی‌پور هم نسبت به اتفاق روی داده شده با عذر خواهی واکنش نشان داد و آنچه روی داد را حاصل سوءتفاهم دانست و ابراز امیدواری کرد تا برنامه در فضایی آرام دوباره با حضور فراستی پیگیری شود. او مدعی شد «میخواستیم با هم به تحلیل رفتارها و حاشیه‌های پیش از این مهمان بپردازیم که امکان پذیر نشد. من به عنوان مجری «من و شما» در مقاطعی از گفتگو و در حمایت از مخاطبی که حدس زدم دارد از جانب مهمان مورد توهین قرار میگیرد متاسفانه در برخی از مقاطع نتوانستم آرامش لازم را حفظ کنم و همین باعث بروز سوءتفاهماتی شده است.  »
با اتفاقات مطرح شده از یک سو آستانه تحمل منتقدان در کفه ترازو قرار گرفت و از سوی دیگر ضعف در نظارت بر تولیدات صدا و سیما بیش از پیش نمایان شد. در این رابطه سوال اصلی این است که اگر رسانه ملی جایی برای نقد و مباحثه نباشد پس به چه کاری می‌آید؟! اما آیا نقد با توهین یکسان است و این نقد به چه قیمتی تمام خواهد شد؟! چرا مردم دیگر رغبتی برای مشاهده تلویزیون سراسری کشور ندارند و به شبکه‌های ماهواره‌ای روی می‌آورند. نمی‌توان انکار کرد که تعالی فرهنگ بدون توجه به نقش رسانه ممکن نیست اما مشکلات این سازمان تا جایی پیش رفته که سهل انگاری شکل می‌گیرد و گویا درایت و دور اندیشی در سازمان دیگر شبیه گذشته نیست البته وضعیت تولیدات در شبکه‌های استانی هم بهتر نیست و دیده شده برخی شبکه‌ها گاهی نیمه شب به اشتباه اذان پخش می‌کنند و کیفیت فرستنده‌ها و گیرنده‌ها به حدی پائین است که چندین بار برنامه‌ها قطع می‌شود! یا در یکی از گزارش‌های فوتبالی شبکه‌های استانی گزارشگر بازی می‌گوید: حامد لک «دروازه‌بان نساجی» توپ رو بدون لک و پیس( نوعی بیماری پوستی) در اختیار گرفت. در چنین شرایطی تنها می‌توانیم به بیتی از شعر عطار اشاره کنیم « مقرّب از ادب گشتند مردان/ ادب شد اصل کار و وصل هجران»