محمدحسین جعفری سمیع دبیر گروه سیاسی حمیدرضا باقری درمنی ملقب به «سلطان قیر» روز گذشته طلوع خورشید دی ماه نود و هفت را ندید. در ماه های اخیر این سومین نفری بود که به جرم فساد اقتصادی بر دار مجازات آویخته شد. ۲۷ آبان ماه بود که وحید مظلومین ملقب به «سلطان سکه» و همدستش […]
محمدحسین جعفری سمیع
دبیر گروه سیاسی
حمیدرضا باقری درمنی ملقب به «سلطان قیر» روز گذشته طلوع خورشید دی ماه نود و هفت را ندید. در ماه های اخیر این سومین نفری بود که به جرم فساد اقتصادی بر دار مجازات آویخته شد. ۲۷ آبان ماه بود که وحید مظلومین ملقب به «سلطان سکه» و همدستش محمدسالم بر اساس همین اتهام به دار آویخته شدند. اما سوالی که امروز مطرح می شود این است که این سلاطین چگونه در کشور سربرآورده و رشد کردند؟
به گزارش «جمله» به نقل از خبرگزاری میزان، حمیدرضا باقری درمنی ملقب به «سلطان قیر» بامداد روز شنبه، اول دی ماه سال ۹۷ اعدام شد. بر اساس این گزارش، دادسرای عمومی و انقلاب تهران جرم درمنی را افساد فیالارض از طریق تشکیل شبکه کلاهبرداری و رشاء اعلام کرده که به تایید دیوان عالی کشور هم رسیده بود.
پرونده او و مرتبطان او شامل ١۵۵ جلد و ٣٢۵ صفحه کیفرخواست و ۲۵ هزار برگ است. این تعداد صفحهها شامل شکایت شرکت پالایش نفت جی، بانک ملی، بانک گردشگری، صرافی اقتصاد نوین و سامان مجد میشود که در دادسرای عمومی و انقلاب تهران رسیدگی شده است.
نقشه ناکام فرار ۱۰ میلیارد تومانی درمنی
حکم اعدام درمنی در شرایطی بامداد دیروز انجام شد که نقشه فرار او چندی پیش ناکام ماند. عدهای بنا داشتند او را فراری بدهند اما تیم فرار شناسایی و دستگیر میشود. با دستگیری تیم فرار مشخص میشود این افراد با عنوان جعلی قصد داشتهاند با ارسال نامه و تماسها او را از ندامتگاه اوین به منظور اعزام برای رسیدگی به پرونده خارج کنند. آنها بنا داشتند در قالب این اعزام مقدمات فرار او را فراهم سازند. یک مقام آگاه در پرونده به خبرگزاری مهر خبر داده بود که مبلغ مشخص شده برای انجام این عملیات ده میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود که باید به صورت نقد در اختیار گروه قرار میگرفت.
رقم دقیق کلاهبرداری
باقری درمنی در سالیان متمادی با تشکیل باند، به اقدامات مجرمانهای دست زده است و با اعمال متقلبانه، جعل، تبانی، پرداخت رشوه به کارکنان چند دستگاه و تشکیل شرکتهای صوری و کاغذی متعدد از جمله شرکت قائم کوثر، شرکت محمد بازرگانی شایان، شرکت پرشین بهگستر، شرکت شکوه آبیده و شرکت آریا برج هرم از شکات فوق جمعاً یک هزار و هفتاد و هشت میلیارد و یکصد و هفتاد و یک میلیون و چهارصد هزار تومان کلاهبرداری کرده است.
بازپرس دادسرای تهران پس از تحقیقات مفصل، با صدور کیفرخواست پرونده را به دادگاه انقلاب تهران ارسال میکند. نامبرده در پایان دادرسی به اعدام و رد مال محکوم می شود و دیوان عالی هم رای بدوی را تایید می کند.
آیا دوران سلاطین به پایان رسیده است؟
پرونده حمیدرضا باقری درمنی گرچه دیروز بسته شد اما این سوال در اذهان عمومی جامعه همچنان باقی مانده است که این سلاطین و مفسدین اقتصادی چگونه در کشور ظهور پیدا می کنند. سلاطینی همچون سلطان سکه، سلطان شکر، سلطان سیگار، سلطان قیر و ده ها سلطان خودخوانده دیگر که هرزگاهی نام آنان در جامعه بر سر زبان ها می افتد. البته باید افرادی همچون بابک زنجانی و یاران آشکار و پنهان او را نیز در ردیف همین سلاطین نام برد. افرادی که با توسل به منابع و باندهای قدرت توانستند از بحران های اقتصادی و گاهاً سیاسی کشور سود هنگفتی کسب کنند.
با نگاهی کوتاه به پرونده مفاسد اقتصادی در چهار دهه اخیر با نام هایی برخورد می کنیم که روزگاری برای خود جایگاه خاصی در محافل داشتند و امروز یا ناپدید شده اند و یا همچون فاضل خداداد، در زیر خروارها خاک مدفون شده اند.
فاضل خداداد بازرگان و سرمایه دار و از خانوادهای متمول بود که به اتهام تبانی با کارمندان بانک صادرات ایران معروف به اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی محاکمه و به اعدام محکوم شد. او نخستین مجرم اقتصادی اعدامی در تاریخ جمهوری اسلامی است. ارتباط او با خانواده محسن رفیق دوست تا مدت ها حاشیه ساز شده بود تا جایی که محسن رفیق دوست در مصاحبه ای با روزنامه جام جم اظهار داشته بود پرونده خداداد بیشتر یک جنجال سیاسی بوده و او در هنگام دستگیری فقط ۳ میلیارد تومان به بانک صادرات بدهکار بود و مرتضی رفیقدوست (برادر محسن رفیق دوست) هم تمام بدهی خود را تسویه کرده بود. به گفته وی ۱۲۳ میلیارد تومان کل گردش حساب فاضل خداداد در طول ده ماه بوده و به تعبیر رئیس دادگاه، میانگین پولی که در این ۱۰ ماه از بانک خارج شده بود یک میلیارد تومان بود.
دومین پرونده جنجالی مفاسد اقتصادی پرونده مَهآفرید امیرخسروی که با نام امیرمنصور آریا نیز از وی نام برده شده، بود. او در شهریور ۱۳۹۰ به اختلاس چند هزار میلیارد تومانی (۲۸۰۰ یا ۳۰۰۰ میلیارد تومان) متهم شد، که گفته میشود بزرگترین اختلاس تاریخ ایران بودهاست. سرانجام پس از صدور رای دادگاه در بامداد سوم خرداد ۱۳۹۳ حکم اعدام مه آفرید خسروی اجرا شد. اما بسیاری از مرتبطین او از چنگال قانون گریختند. افرادی همچون محمدرضا خاوری مدیرعامل سابق بانک ملی که هم اکنون در کانادا زندگی می کند.
در این میان برخی بر این عقیده هستند که محمدرضا خاوری جعبه سیاه این پرونده بود که با دستگیری و محاکمه او پای افراد بیشتری به این پرونده باز می شد اما به طرز مشکوکی توانست از کشور خارج شود. محمودرضا خاوری پیش از فرار از ایران، خانه مجللی واقع در محله بریدل پث خریده بود. در دوره محمود احمدینژاد و در سال ۱۳۸۸ وی به ریاست بانک ملی ایران رسید. در مراسم معارفه وی، شمس الدین حسینی، وزیر اقتصاد، خاوری را فردی عالم، باتقوا و کارشناس خواند و ادامه داد که در انتخاب وی نهایت دقت و وسواس صورت گرفتهاست.
در این میان پرونده ای که هنوز به پایان خود نرسیده است مربوط می شود به بابک زنجانی. شخصی به واسطه روابط خاصش توانست ثروتی افسانه کسب کند، اما با این حال دوران سلطنتش دیری نپائید و با قطع رابطه اش با صاحبان قدرت او نیز به پایان خود سلام کرد. هرچند تا به امروز پرونده این جوان موبور ، دارای حیطه بندی است اما اسامی و تصاویر بسیاری از مرتبطین بابک زنجانی در سال های اخیر در مطبوعات و شبکه های اجتماعی منتشر شده است. افرادی همچون سعید مرتضوی و افرادی دیگر که انتشار فیلم آن توسط احمدی نژاد در مجلس یکشنبه سیاه مجلس را رقم زد.
در نهایت بررسی موضوع مفاسد اقتصادی و سلاطین خودخوانده در حد و حدود یک گزارش نیست. شاید بعدها کتاب هایی قطوری درباره این پرونده ها منتشر شود و به زوایای پنهان و پیدای این افراد بپردازد. اما آنچه که مسلم است، این موضوع است که بدون فراهم شدن بستر مناسب توسط برخی از افراد بانفوذ، هرگز چنین قارچ های سمی در کشور رشد نمی کنند. بدون شک بدون شفاف سازی در اقتصاد کشور همچنان باید شاهد ظهور سلاطینی جدید در این حوزه باشیم.