ساشا شفر، آنالیزور تیم فوتبال استقلال در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرگزاری تسنیم درباره حضورش در استقلال و کاری که انجام می‌دهد، صحبت کرد. به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، در کنار وینفرد شفر، سرمربی آلمانی تیم فوتبال استقلال، پسر او نقش اصلی را دارد. ساشا به عنوان آنالیزور در استقلال حضور دارد، اما او تنها […]

ساشا شفر، آنالیزور تیم فوتبال استقلال در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرگزاری تسنیم درباره حضورش در استقلال و کاری که انجام می‌دهد، صحبت کرد.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، در کنار وینفرد شفر، سرمربی آلمانی تیم فوتبال استقلال، پسر او نقش اصلی را دارد. ساشا به عنوان آنالیزور در استقلال حضور دارد، اما او تنها این نقش را ندارد و در بسیاری از تصمیمات پدرش نقش اساسی ایفا می‌کند. با او درباره چالش‌های زندگی در ایران، کار در استقلال و دیگر مسائل صحبت کردیم. ساشا برخلاف پدرش، خیلی جدی‌ صحبت کرده و سعی می‌کند پاسخ‌های روشنی بدهد. ساشا ژن آلمانی‌تری نسبت به پدرش دارد، چرا که با خونسردی سعی می‌کند به سؤالات پاسخ بدهد، پاسخ‌هایی که بیشتر شبیه افراد دیپلمات است.
با توجه به حضور همزمان وینفرد شفر و ساشا، سؤالات از پسر سرمربی استقلال محدود‌تر شد تا بخش زیادی از پرسش‌ها به وینفرد اختصاص پیدا کند.

زمانی که به همراه پدرتان به استقلال آمدید، این تیم شرایط خوبی نداشت. چقدر ایمان داشتید که استقلال موفق می‌شود؟
ما همیشه امیدواریم. به تیم جدید آمده بودیم، اما مثبت فکر می‌کردیم، چون به کاری که انجام می‌دهیم، ایمان داریم. شرایط برای ما پیچیده بود، به این خاطر که مذاکرات‌مان با مدیر قبلی باشگاه دیر شروع شد. فرصتی نداشتیم بازی‌های استقلال را ببینیم و از شرایط آن مطلع شویم. اگر در آینده درباره شغل آنالیزوری صحبت کنیم، بیشتر می‌توانم توضیح دهم. در ایران دسترسی به اطلاعات خیلی سخت است. دیداری که می‌توانستیم صحبت کنیم، دیدار استقلال برابر العین بود که به نوعی چالش محسوب می‌شد. بعد از دو روز تمرین، پدرم تماس گرفت و گفت که تیم از لحاظ احساسی و ذهنی شرایط خوبی ندارد، اما استعداد زیادی در بین بازیکنان وجود دارد و باید ذهن آنها را بیدار کرد. دیدیم که هر هفته این شرایط بهتر شد. حتی یک بازیکن نداریم که دوست نداشته باشد یاد بگیرد. بهترین مثال، فرشید اسماعیلی است که بعد از تمرین، شوت‌زنی می‌کند. این مسئله برای ما خوشحال‌کننده است. فرشید باقری هم پس از تمرینات سختی که انجام داد، در دو بازی، سه گل زد.
ابتدای فصل که ستاره‌های تأثیرگذار از استقلال جدا شدند، این ترس را نداشتید که جایگاه‌تان را از دست بدهید؟
در این کار نباید نگران باشید، اگر نگران باشید، شغل مناسبی برای شما نخواهد بود. در فوتبال باید پیش‌بینی کنید و انتظار بحران داشته باشید و زمانی برای نگرانی نیست. می‌دانستیم پایان فصل، شرایط سخت و پیچیده‌ای در انتظارمان است. این احساس را داشتیم که مشکلاتی برای حفظ بازیکنان خواهیم داشت. یادم هست که پس از گذشت یک هفته از تمرینات، با مدیرعامل وقت صحبت کردیم و گفتیم بسیار بسیار مهم است که از همان موقع مذاکرات باید با امید ابراهیمی آغاز می‌شد، اما مدیرعامل گفت شاید خیلی لازم نباشد این کار صورت بگیرد، چون کسی از استقلال نمی‌رود. من آن لحظات یادم هست.
متأسفانه به مدیرعامل باشگاه نگفتیم که باید این کار انجام شود، اما الان می‌گویم کاش می‌گفتیم تمدید قرارداد باید صورت بگیرد. شرایط اکنون عوض شده و اهدافی که داشتیم دیگر نمی‌توانست همانند فصل گذشته باشد. تمرینات جدیدی برای تغییرات سیستم طراحی کردیم. دو سال قرارداد داشتیم و کاری که باید می‌کردیم، بهترین کار برای استقلال بود. بهترین کار این بود که حتی روی بازیکنان جوان تمرکز کرده و آنها را خوب آموزش دهیم و برای آینده آنها را بسازیم. این کار ما را پیچیده کرد و چالشی برای ما محسوب می‌شد، اما چیزی نبود که نگران‌مان کند.
به عنوان آنالیزور کنار پدرتان حضور دارید، از سابقه کارتان بگویید و اینکه نقش اصلی در تصمیمات پدرتان دارید.
همه کسانی که در کادر فنی هستند، نقش مهمی دارند. باید تعریف و تمجیدی از کادر فنی، کادر پزشکی، کادر رسانه‌ای، بیژن طاهری، اشکان نامداری و میگوئل کولی داشته باشم. کسی را در کادرمان نداریم که اندازه دو نفر کار نکند. از کادر فنی و تیمی که الان داریم، تشکر می‌کنم. فکر می‌کنم شما روزنامه‌نگار باسابقه‌ای هستید و می‌دانید فضای فوتبال می‌تواند خونسردانه باشد و خیلی وقت‌ها می‌توانید با آدم‌هایی چالش داشته باشید که سمت شما نبوده و حتی خیانت کنند. برای سرمربی بسیار مهم است کادری داشته باشد که به آنها اعتماد کند. از زمانی که پدرم کارش را در خارج از آلمان شروع کرد، رابطه کاری‌مان شروع و این رابطه بسیار نزدیک‌تر شد. همیشه فردی را نیاز دارید که صددرصد به او اعتماد کنید، نه فقط از لحاظ وفاداری، بلکه باید به شما بگوید این عقیده درست نیست و بتواند انتقاد درستی کند. در هر موقعیتی برای هدایت یک مجموعه، شما نیاز به کسی دارید که به او اعتماد کنید.
کار آنالیز در ایران چطور است؟
سؤال خوبی پرسیدید. شنیدم که رئیس فدراسیون فوتبال ایران مصاحبه کرده و می‌خواهند ویدیو چک برای داوری را به ایران بیاورند. همه هواداران استقلال می‌دانند که چرا ایشان چنین صحبتی را مطرح کرده‌اند. اولین ایده این است که بله، کار خوبی است. شاید خودم تردید داشته باشم، اما به کارم برای آنالیز ارتباط دارد. در آلمان ویدیو آنالیز یا ویدیو چک داریم که از آن استفاده می‌کنیم.
استفاده از کمک داور ویدیویی شاید کار را برای داور سخت کند، چون ممکن است با دیدن صحنه دوباره اشتباه کند، بنابراین ویدیو چک تضمینی برای تصمیم درست داوری نیست. در آلمان با شرکتی برای آنالیز کار می‌کردم که بازی‌ها را برای بیش از ۱۰ سال آنالیز می‌کنند. در لیگ دسته اول و دوم آلمان، همیشه دوربین‌ها پشت دروازه‌هاست و همیشه ۵ نفر برای آنالیز هستند. اطلاعات را کنار هم قرار داده و همه تیم‌ها می‌توانند به وب سایت این شرکت رفته و اطلاعات تیم‌شان را ببینند. این موضوع دستاورد بزرگی است که تیم‌های اروپایی دارند. اگر فدراسیون فوتبال ایران بتواند چنین کاری کرده و سرمایه‌گذاری کند تا تیم‌ها بازی‌ها را آنالیز کنند، خوب خواهد بود. فیلمی که برای تماشاگران تهیه می‌شود، بسیار متفاوت از خود بازی است. اگر فدراسیون ایران چنین کاری کند، کمک بزرگی برای تیم‌ها و داوران خواهد بود. فدراسیون می‌تواند برای داوران جلسات آنالیز و سخنرانی گذاشته و روش خوبی است که می‌توان دو چیز را همزمان داشته باشیم. اینکه به تیم کمک شود تا تمرینات خوبی برگزار کنند و هم اینکه داوران به آنالیز خود بپردازند.
صحبت‌های شما نشان می‌دهد که امکانات ایران قابل مقایسه با اروپا نیست؟
بله درست است، در تایلند چنین امکاناتی نداشتیم و با تیم ملی کار می‌کردیم، بهترین تجهیزات آنالیز برای دیدن بازی‌ها را نداشتیم. با فدراسیون و برخی باشگاه‌ها صحبت کردیم تا بتوانیم وسایل آنالیز برای باشگاه‌ها و تیم ملی را داشته باشیم. توانستیم دنیای جدیدی برای آنها باز کنیم و این برای ایران هم مهم است. فدراسیون می‌تواند به این فکر کند که با چه چیزهایی فوتبال را بهتر کند که این روش خوبی است. سعی ما این بوده که شرایط را بهتر کنیم. وقتی شرکتی را نداریم که آنالیز را برای ما فراهم کند، چه کار باید بکنیم؟ پدرم با میگوئیل بازی را روی نیمکت نگاه می‌کنند. من سمت دیگری بازی را نگاه می‌کنم، آنالیزور دیگرمان در رختکن بازی را از تلویزیون می‌بیند. در واقع ما از سه جهت بازی را بین دو نیمه آنالیز کرده تا تصمیمات خوبی برای نیمه دوم بگیریم. اخیرا با یک دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک ارتباط داشتم که از آنها تشکر می‌کنم چون گروهی هستند که ما را حمایت و کمک می‌کنند. اینها طرفدار فوتبال هستند و چشمان بسیار خوبی دارند. اطلاعات خوبی بدست آورده و ویدیوهای خوبی برای آنالیز و شناخت حریفان در اختیارمان قرار می‌دهند.
چه مواردی از فرهنگ ایران برای شما جالب بوده است؟
اول از همه تاریخ بسیار فوق العاده و شگفت انگیزی که ایران دارد، برای ما هیجان انگیز است. یکی از زمینه‌هایی که من در آن تحصیل کرده‌ام، تاریخ است و باید شکرگزار باشم که در کشوری حضور دارم که تاریخ و فرهنگ بسیار خوبی دارد و من می‌توانم از نزدیک اینجا را ببینم. حتی قبل از اینکه در استقلال حضور پیدا کنم، به این فکر می‌کردم که روزی به ایران بیایم. متأسفانه به خاطر برنامه کاری نتوانستیم خیلی از شهرها را ببینیم. وقتی برای مسابقات فوتبال به شهرها می‌رویم، شب به هتل می‌رسیم و فردا شب بعد بازی برمی‌گردیم.
پدرتان به خاطر کارش از خانواده‌اش دور است، برای او این دوری سخت نیست؟
صحبتی که انجام می‌دهم بین من و پدرم مشترک است و علاقه‌مند است که در خیلی جاها کار کند. پدرم از شهر کوچک آمده و بیشتر از من این شانس را داشته که به خیلی از کشورها سفر کند. مطمئن هستم که بیشتر اعضای خانواده‌اش هیچ وقت این فرصت را نداشتند که خیلی از جاهای مختلف دنیا را ببینند. با توجه به تکنولوژی که وجود دارد، همیشه با خانواده‌مان در تماس هستیم، البته خیلی هم راحت نیست، شاید نمی‌توانند با ما باشند، اما خواهر و مادرم انسان‌های قوی هستند. هر زمان ما را می‌بینند، دوست دارند به ورزشگاه بیایند و ما را حمایت کنند. می‌دانم هر دو احساس خوبی پیدا نمی‌کنند که به ایران بیایند و نتوانند به ورزشگاه بروند. وقتی با العین در دبی بازی داشتیم، به ورزشگاه آمده و حمایت‌مان کردند.
پیش از حضورتان در کشورمان، چه شناختی از ایران و بازیکنان ایرانی داشتید؟
بازی تیم ملی را دیده بودیم، اما صادقانه بگویم هیچ شناختی نداشتیم. ما اسم استقلال و پرسپولیس را شنیده‌ بودیم، اما خیلی لیگ ایران را تعقیب نمی‌کردیم. پیش از حضور در استقلال، روی دو تیم ملی کار می‌کردیم و خیلی روی لیگ ایران تمرکز نداشتیم. علی کریمی و فرهاد مجیدی دو بازیکن ایرانی بودند که قبلا در تیم پدرم بازی کرده بودند. پدرم این دو نفر را می‌شناخت و اگر خیلی فوتبال ایران را نمی‌شناخت، اما این را می‌دانست که فوتبال ایران پتانسیل زیادی دارد، چون می‌دانست بازیکنان زیادی از ایران در کشورهای مختلف بازی کرده بودند.
فکر می‌کنید شما و پدرتان در استقلال موفق کار کرده‌اید؟
بله، خیلی موفق بوده‌ایم. شاید لازم است توضیحاتی بدهم، هر کسی در باشگاه باید کار دو یا سه نفر را انجام دهد. به عنوان مثال، آنالیز کار یک نفر تنها نیست. آنالیز بدست آوردن اطلاعات تا جای ممکن و کنار هم قرار دادن آنها است. ما باید بهترین اطلاعات را استخراج کرده و مشکلات را تعریف و راه حل پیدا کنیم. شروع این کار با جمع آوری اطلاعات است، یعنی خودمان را دیده و حریفان را ببینیم. برخی وقت‌ها از مدیر رسانه‌ای تیم از تیم‌های دیگر می‌پرسم، حتی برخی مواقع از کادر پزشکی سؤال می‌پرسم که اطلاعات خوبی دارند. شاید در ایران رایج نباشد، اما مهم این است که در راه درست، بازیکنان‌تان را قدرتمند کنید. همیشه از بازیکنان می‌پرسیم که نظرشان درباره حریف چیست. پیدا کردن استراتژی نهایی با سرمربی است، اما برای رسیدن به تاکتیک مورد نظر، باید نظرهای مختلف را دخیل بدانیم. یکی از کارهای اصلی من هماهنگی بین اطلاعات و انتقال به سرمربی است. اینکه همه اعضای کادر فنی کنار هم می‌نشینند و برای رسیدن به راه حل صحبت می‌کنند. این نوع همکاری که بین بازیکنان و کادر فنی در این مسیر وجود دارد، خوب عمل کرده و ما بسیار از این همکاری خوشحال هستیم.
چرا گرو و نیومایر در استقلال موفق نبودند؟ می‌پذیرید که انتقادهای زیادی از شما شد؟
اینکه انتظارات بالا باشد، طبیعی است، چون استقلال یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های آسیاست. ما دنبال ستاره سوم بودیم و طبیعی بود که انتظارات بالا باشد. اگر بعد از عملکرد تیم در فصل گذشته، انتظارات بالا نبود، غافلگیر می‌شدیم. گرو و نیومایر به تیم آمدند، تیمی که هنوز کامل آماده نشده بود. این سخت بود که جایگاه‌شان را پیدا کنند. شاید با انتظارات نادرست به ایران آمدند، اما در پایان جنبه‌های مختلف کنار هم جمع شده و آنطوری که امیدوار بودیم، موفق نبودند. به بازی با پرسپولیس فکر کنیم، اگر فرشید اسماعیلی گل می‌زد، پاسی بود که گرو به او داده بود. اگر گل می‌زد، همه چیز متفاوت پیش می‌رفت.
درباره آنالیز یک چیز جالب بگویم، فوتبال بیزنس جالب است و همه دنبال این هستند که فرمولی پیدا کنند که بازی‌ها را آنالیز و پیشرفت کنند. پس از ساعت‌های مختلفی که بازی‌ها را تماشا کردیم، دو نکته جالب بود. ۴۵ درصد گل‌ها به خاطر شرایط خوش شانسی یا بدشانسی حریف به ثمر رسیده است. نکته جالب که در لیگ‌های اروپایی و سطح پایین آن نیز تحقیق کردم. موضوع جالب بعدی، فکر کردن به عملکرد مثبت است. حدود ۷۰ درصد گل‌ها به خاطر خلاقیت‌هایی که وجود داشت، به ثمر رسید. تاکتیک خاص و ویژه وجود نداشت، اما بازیکن تصمیم فردی و خلاقانه گرفته است. وقتی به این چیزها فکر می‌کنید، باید درک کنید که فاکتور بسیار مهمی وجود دارد که ذهنیت و اعتماد به نفس پایدار برای تصمیم خلاقانه برای هفتاد درصد توپ‌هایی گه گل می‌شود، دیده شود.
ذهن منطقی و اعتماد به نفسی که بازیکن باید داشته باشد، اثر مستقیمی در عملکردش دارد. این مسئله در رابطه با گرو مطرح شد که دلایل زیادی داشت. او به این پایداری نرسید که در زمین عملکرد خوبی داشته باشد و آن چیزی که می خواستیم بازی کند. در مورد نیومایر قضیه متفاوت بود. او آماده نبود و طبیعی هم بود. به خاطر دارید که مدیرعامل باشگاه عوض شد و یک‌سری کارها دیر صورت گرفت. او سپس خیلی خوب تمرین و به سطح بالای خودش رسید، اما در قطر و قبل بازی با السد در تمرین آخر دوباره مصدوم شد که بدشانسی بزرگی بود. مصدومیت بدی داشت، بد برای اینکه خیلی تلاش کرده بود به سطح بالایی برسد، اما پس از مصدومیت دوباره از صفر شروع کرد. مطمئنم گرو و نیومایر با تیم جدید می‌توانند آینده خوبی داشته باشند.