«الیزابت گلیمور» استاد روابط بینالملل در دانشگاه کلارک آمریکا با اشاره به رویدادهای شبهجزیره کره در سال ۲۰۱۸ گفت: در سال ۲۰۱۷ چنین به نظر میرسید که شبهجزیره کره در آستانه جنگ قرار دارد. خطر نتایج فاجعهبار انسانی و اقتصادی آن نه بر سر دو کره، بلکه بر کشورهای همسایه، چین و ژاپن، نیز […]
«الیزابت گلیمور» استاد روابط بینالملل در دانشگاه کلارک آمریکا با اشاره به رویدادهای شبهجزیره کره در سال ۲۰۱۸ گفت: در سال ۲۰۱۷ چنین به نظر میرسید که شبهجزیره کره در آستانه جنگ قرار دارد. خطر نتایج فاجعهبار انسانی و اقتصادی آن نه بر سر دو کره، بلکه بر کشورهای همسایه، چین و ژاپن، نیز سنگینی میکرد. در سال ۲۰۱۸ این وضعیت کاملا تغییر کرد. تهدید از میان رفت و حتی امکان ایجاد صلح فراهم شد. لااقل فعلا که چنین به نظر میرسد. در عرض مدت کوتاهی، احتمال جنگی تمامعیار جای خود را به فرآیند صلح داد. حال باید دید که جامعه جهانی چگونه از این فرصت برای رسیدن به ثبات در شبهجزیره کره استفاده میکند.
وی سپس افزود: رسیدن به صلح در کره دو منظر اقتصادی مهم دارد: نخست، اکتشاف منابع طبیعی غنی در کرهشمالی که بسیاری از شرکتهای جهان برای آن دندان تیز کردهاند. نباید از یاد برد که در آغاز مذاکرات صلح میان کرهشمالی و آمریکا حتی روسیه نیز در بیانیهای آمادگی خود را برای همکاری با پیونگیانگ در زمینههای گوناگون پس از رسیدن به صلح پایدار اعلام کرد.
گلیمور در ادامه گفت: ترامپ و سیاستگذارانش از درک اینکه دیدار دو طرف در ۱۲ ژوئن ۲۰۱۸ نشانگر تغییر روند تصمیمگیری سیاسی در پیونگیانگ است عاجزند. همین امر هم باعث میشود بر برداشت اشتباهشان مبتنی بر حفظ فشار حداکثری انگشت بگذارند. آنچه ترامپ نمیفهمد و اصولا به نظر من نمیتواند هم بفهمد این است که کرهشمالی اهمیت چندانی برای سیاست «فشار حداکثری» واشنگتن قائل نیست. فکرش را بکنید! کرهشمالی تاکنون فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، قحطی، مرگ بنیانگذارش و همچنین نامیده شدن بهعنوان عضوی از «محور شرارت» را به سلامت از سر گذرانده است.
وی تاکید کرد: آنچه باید بدان توجه کرد تغییر روند سیاستگذاری در کره شمالی است. در سال ۲۰۱۸، کره شمالی رسما اعلام کرد که تمرکز خود را بر بهبود اوضاع اقتصادی خواهد گذاشت. البته، برای رسیدن به این مهم نیازمند همکاریهای بینالمللی در حوزه اقتصاد هستید؛ یعنی سرمایهگذاری و ورود ارز و بهبود زیرساختها. آنچه سبب شد «کیم جونگاون»، رهبر کره شمالی، تن به مذاکره با ترامپ و کرهجنوبی بدهد نه فشارهای آمریکا بلکه عزم این کشور برای بهبود وضعیت اقتصادیاش بود.
وی در رابطه با نقش کرهجنوبی در مذاکرات صلح شبهجزیره کره گفت: در این میان نقش سئول نیز بسیار حائز اهمیت است. همسایه جنوبی پیونگیانگ بهخوبی درک کرده که ادامه وضعیت اضطراری در این شبهجزیره نمیتواند پایدار باشد. «مون جائه-این»، رئیسجمهوری کره جنوبی، بهخوبی توانست نقشی میانجیگرانه را برعهده بگیرد و تلاشهای بسیاری برای بهبود اوضاع انجام داد. راستش، به گمانم تا اینجای کار هم این کره جنوبی بوده که نگذاشته ترامپ عنان از کف بدهد و کاسه و کوزه همه را به هم بریزد! اصولاً در مذاکراتی با این سطح از حساسیت، وجود شریکی عاقل و بالغ چون کره جنوبی کاملا ضروری است!
وی ادامه داد: سفر مون جائه-این به کره شمالی در ۱۸ سپتامبر نیز از اهمیت بسیاری برخوردار بود. کاهش تنشهای نظامی در شبهجزیره کره و رایزنی بر سر خلع تسلیحات هستهای از جمله موضوعاتی بود که در این نشست مطرح شد. اوضاع در این نشست آنچنان خوب پیش رفت که رهبر کرهشمالی نیز اعلام کرد بهزودی به سئول سفر خواهد کرد.