دیاکو حسینی ، به رویکرد امریکا درباره افغانستان اشاره کرد و گفت: نگاه ایالات متحده مدتهاست دچار تغییراتی شده و تقریبا همه دولتها و اهداف در آمریکا حداقل از دوره اوباما به این نتیجه رسیدهاند که استقرار دموکراسی با شکست همه جانبه طالبان در افغانستان غیرممکن است. وی ادامه داد: هماکنون این سوال در امریکا […]
دیاکو حسینی ، به رویکرد امریکا درباره افغانستان اشاره کرد و گفت: نگاه ایالات متحده مدتهاست دچار تغییراتی شده و تقریبا همه دولتها و اهداف در آمریکا حداقل از دوره اوباما به این نتیجه رسیدهاند که استقرار دموکراسی با شکست همه جانبه طالبان در افغانستان غیرممکن است. وی ادامه داد: هماکنون این سوال در امریکا مطرح است که چگونه در افغانستان باید برخورد کرد که طالبان تمام قدرت را پس نگیرد و تمام پیشرفتها به عقبگرد تبدیل نشود اما همه درباره خروج نظامی آمریکا متحدالقول هستند ولی درباره زمان و نحوه خروج آن بحث دارند. این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه ایالات متحده جزو نخستین کشورهایی بود که از گفتوگوهای میان دولت مرکزی افغانستان و طالبان استقبال کرد، اظهار داشت: عربستان و امارات هم در مقاطع مختلف با گروههای مختلف طالبان با اطلاع آمریکا مذاکره انجام دادهاند و هدفشان هم آنگونه که اعلام شده آرام شدن افغانستان است اما آن گفتوگوها ظاهراً به دلایل مختلف به نتیجه نرسیده است.
حسینی با اشاره به رویکرد ایران درباره مذاکرات صلح هم تصریح کرد: ایران هم به دنبال آن است که گفتوگوهای میان کابل و طالبان با سرعت بیشتری دنبال شد چراکه موجب ایجاد ثبات نسبی در افغانستان و مانع از سقوط دولت مرکزی به دلیل ناکارآمدی و جایگزینی و حاکمیت کامل طالبان در افغانستان میشود. وی ادامه داد: ایران و طالبان دارای یک نقطه مشترک درباره افغانستان هستند که شاید این مسئله در پسزمینه تلاشها و گفتوگوهای ایران با طالبان اثرگذار بوده است و آن، خروج نظامی آمریکا از افغانستان است ولی ایران در گفتوگوهایی که با طالبان دارد باید تضمینهایی در خصوص آینده طالبان و نقش سیاسی که قرار است ایفا کند، به دست آورد. این کارشناس مسائل استراتژیک حضور داعش در افغانستان را یادآور شد و خاطرنشان کرد: استقرار پراکنده و خفیف داعش در نقاط شرقی افغانستان موجب شده ضرورت گفتوگوها با طالبان به صورت جدیتری دنبال شود تا از این طریق، ثبات سیاسی بلندمدتی در افغانستان ایجاد شود که مانع از رشد و تقویت داعش در افغانستان میشود. حسینی درباره واکنش آمریکا به مذاکره ایران و طالبان هم ابراز داشت: ایالات متحده از هر نوع تحرکات ایران در افغانستان و هر کشوری که در آنجا پایگاه و منافعی داشته باشد، راضی نیست. از منظر آمریکا، روابط تهران و کابل و همچنین ارتباطات ایران با طالبان به معنای افزایش نفوذ و حضور ایران در افغانستان است که از دیدگاه ایالات متحده به زیان واشنگتن تمام شود. وی افزود: امریکا نمیتواند جلوی چنین تحرکات دیپلماتیک را از طرف ایران بگیرد و از سویی، اگر قرار است ایالات متحده بر اساس روال موجود علاقهاش را نسبت به افغانستان از دست بدهد، طبیعت حکم میکند کشورهای همسایه افغانستان از جمله ایران بتوانند این خلاء را پر کنند و با کار کردن با نیروهای محلی و منطقهای یک ثبات نسبی را برقرار کنند که حاصل آن به کشورهای همسایه افغانستان در درجه اول برمیگردد.
این کارشناس ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک در پاسخ به این سوال که ابتکار عمل گفتوگوهای ایران با طالبان تا چه اندازه میتواند به شکلگیری ساز و کارهایی مانند آستانه با حضور کشورهای ذینفوذ درباره افغانستان منجر شود؟ بیان کرد: به صورت بالقوه امکان شکلگیری چنین سازوکاری وجود دارد اما در عین حال زمینههای همکاری و ارتباطات میان بازیگرانی که در افغانستان حضور داشته و اثرگذارند، کمرنگ است که باید تقویت شود به طور مثال رقابتهای میان هند و پاکستان یا هند و چین یک عامل عمده عدم همکاری نزدیک در افغانستان است. حسینی با تاکید بر اینکه به دلیل سالها عدم ارتباط ساختاری میان این کشورها مقدمات لازم برای چنین همکاری فراهم نشده است، یادآور شد: حضور ایالات متحده در افغانستان هم یک عامل عمده و اصلی در عدم همکاری میان کشورهای منطقه است ولی به موازات کاهش علاقه آمریکا نسبت به افغانستان و پایین آمدن امیدهایشان نسبت به نابود کردن طالبان ناخودآگاه این صحبتها نیز تقویت میشود و باید با افزایش تحرکات دیپلماتیک مقدمات شکلگیری روندهایی که هدفش ایجاد ثبات در افغانستان است، فراهم شود.