در مورد خریدهای ATR و AIRBUS و کردیتهای دریافتی چند نکته به نظر میرسد که عبور بی تفاوت از آنها ناممکن است. از آنجائیکه اقدام به خرید هواپیمای ATR از ابتدا کاری کارشناسی نشده و عجولانه بود، لکن به تصور اینکه قرار است تعداد قابل ملاحظهای هواپیما از نوع بوئینگ و ایرباس خریداری و تحویل […]
در مورد خریدهای ATR و AIRBUS و کردیتهای دریافتی چند نکته به نظر میرسد که عبور بی تفاوت از آنها ناممکن است.
از آنجائیکه اقدام به خرید هواپیمای ATR از ابتدا کاری کارشناسی نشده و عجولانه بود، لکن به تصور اینکه قرار است تعداد قابل ملاحظهای هواپیما از نوع بوئینگ و ایرباس خریداری و تحویل شود تحت شعاع قرارگرفت و عملاً کار کارشناسی دقیقی روی آن انجام نپذیرفت.
طی دو مرحله تعداد ۸ فروند از این نوع هواپیما قبل از تحریم مجدد آمریکا تحویل ایران ایر شد که در این مدت عدم کارائی و تطابق آنها با نیاز بازار ایران کاملاً مشخص گردید اما به روشهای مختلف توسط مدیریت هما پوشانده شد و از خروج اطلاعات جلوگیری بعمل آمد و مدیران مخالف هم بازنشسته یا از کار برکنار شدند تا دسترسی به سوابق دشوار شود.
نکته قابل تأسف تر این است که بعد از اجرای اولین مرحله تحریم مجدد آمریکا که به واسطه خروج از برجام اتفاق افتاد و به فاصله کوتاه از مرحله دوم تحریم کشور آمریکا با علم به اینکه ادامه سرویس دهی به این هواپیماها دچار مشکل اساسی خواهد شد اقدام به خرید و تحویل گرفتن ۵ فروند دیگر از این نوع هواپیماها شد که به فاصله بسیار کوتاه از تحویل آنها شرکت ATR روابط خود را با هما قطع کرد و عملاً پشتیبانی از هواپیماییهای مذکور را رها نمود.
سؤال دردآور این است که آیا مدیریت کلان وزارت راه و شرکت هما با علم به اینکه تحریمهای گسترده در راه است و این هواپیماها کارائی لازم را ندارد. اقدام به پرداخت مبلغ حدود ۱۱۰ میلیون دلار با یورو برای این هواپیما نمود که اگر چنین باشد یقیناً این گونه مدیریتها فاقد صلاحیت ادامه کار بوده، زیرا عدم تشخیص فرصتها و تهدیدها با وجود فشار شدید ارزی جرمی قابل بخشش نیست.
زیرا عملاً مبلغ ۱۱۰ میلیون دلار را میشد خرج کالاهای مهمتر از قبیل خردی هواپیماهای دست دوم با کیفیت بهتر از نوع A320 و B737 نمود که پیشنهادات آنها هم ارائه شده بود و با خرج بازسازی و نگهداری ناوگان میشد، اما متأسفانه باد هوا شد و رفت.
جهت اطلاع هم اکنون هواپیماهای جدید A321 و A330 خریداری شده حتی یک عدد موتور یدکی ندارند و تعداد قابل ملاحظهای از قطعات اصلی هم به دلیل عدم وجود نقدینگی خریداری نشده که عملاً هر لحظه میتواند موجب زمینگیری هواپیماهای مذکور شود.
در مورد هواپیماهای قبلی هم وضعیت بهتری وجود ندارد زیرا با وجود تلاشهای بعمل آمده توسط همکاران قسمت مهندسی و تعمیرات و استفاده از توان داخلی عملاً میتوان گفت موتور یدکی برای هیچکدام از هواپیماهای موجود در اختیار نیست علاوه برآن برای اقلام دیگر هم از قبیل ترمز و لاستیک و قطعات اصلی دچار بحران و کمبود شدید هستیم که ادامه پرواز ناوگان مذکور با ریسک و اما اگرهای فراوان روبرو است.
بنابراین از فرصتهای پیشرو هیچگونه استفاده مفید صورت نگرفت و بجز روزمرگی اتفاق دیگری نیافتاد که جای تأسف بسیار دارد.
اما نکته دوم که بسیار دردآورتر است این است که خرید ۵ فروند آخر ATR با علم به مشکلات اشارهشده صورت گرفته که مواردی مانند خیانت و تبانی و خدایناکرده احتمال سوءاستفاده از موقعیت برای نفع شخصی را به اذهان متبادر میکند که انشا الله اینگونه نباشد!
سؤال آیا نمیشد ۴ فروند خرید و پول یک فروند آخر را صرف تهیه موتور یدکی کرد، ۱۳ فروند هواپیمای ATR بدون حتی یک عدد موتور یدکی آیا قابلقبول و تصور است و این خدمت است آیا؟
متأسفانه سوءاستفاده از بههمریختگی داخل دولت موجب ضرر و زیان بسیار شد بهطوریکه میشد با پول پرداختی برای ATR کارهای مهمی انجام داد که در دوران سخت افزایش تحریمها کمک حال کشور نشود که با سوء مدیریت نشد؟
در این بین ابهامات بسیار دیگری هم به چشم میخورد شامل:
عقد قرارداد یکطرفه به نفع فروشنده
عدم تعهد برای پشتیبانی فنی و حتی مدارک موردنیاز
مبهم بودن کردیتهای دریافتی برای هم هواپیماهای ایرباس و ATR که مشخص نیست چقدر توافق برای اخذ کردیت انجام پذیرفته و در هیچ جا اثر مکتوب یا توافق مشخص وجود ندارد و متأسفانه موجبات وهم بسیار شده است.
بهصراحت اعلام میکنم هیچگونه تصویر واضحی از کردیتهای دریافتی و مبالغ آنها در دست نیست و گفته میشود صرفاً واحدهای مختلف به دستور مدیریت در حال مرتبسازی آنها و ارائه نمایش مستند و منطقی از آنها هستند.
امید است تجربه تلخ فعلی چراغ راه آینده شود و از بروز خسارت بیشتر بهواسطه سوء مدیریت و یا خدایناکرده … جلوگیری به عمل آورد.