این روزها شبکه‌های اجتماعی از اولین جاهایی است که مردم در آن گم‌شدن‌ها را به اطلاع هم می‌رسانند. منتشرکردن عکس گمشده‌ها البته محدود به دوره ظهور اینترنت و شبکه‌های اجتماعی نیست. قبل از اینها هم مردم از رسانه برای پیداکردن عزیزانشان کمک می‌گرفتند. آگهی‌های روزنامه‌ای با متن «وی در روز…. تاریخ … در محله…. از […]

این روزها شبکه‌های اجتماعی از اولین جاهایی است که مردم در آن گم‌شدن‌ها را به اطلاع هم می‌رسانند.
منتشرکردن عکس گمشده‌ها البته محدود به دوره ظهور اینترنت و شبکه‌های اجتماعی نیست. قبل از اینها هم مردم از رسانه برای پیداکردن عزیزانشان کمک می‌گرفتند. آگهی‌های روزنامه‌ای با متن «وی در روز…. تاریخ … در محله…. از منزل خارج شده و تا کنون مراجعت ننموده است»، عمری به اندازه تاریخ روزنامه در ایران دارد. بعد از این آگهی‌ها، تلویزیون هم به کمک آمد. بچه‌های دهه شصت به خاطر دارند که قبل از شروع برنامه‌های تلویزیون، رژه‌ای از عکس‌های «نام‌برده» هایی که تا کنون به منزل مراجعت ننموده‌اند، پخش می‌شد.
وقتی آدم‌ها متوجه غیبت کسی می‌شوند و نمی‌توانند با تلفن و پرس‌وجو از در و همسایه و اعضای خانواده ردی از او بگیرند، به کلانتری مراجعه می‌کنند، عکس و مشخصات ظاهری، شماره تلفن و آدرس و جایی که حدس می‌زنند گمشده از آنجا ناپدید شده باشد را اطلاع می‌دهند و برمی‌گردند تا پلیس با آنها تماس بگیرد. در فاصله تشکیل پرونده تا وقتی گمشده پیدا شود هم خودشان به هر در و دیواری که به فکرشان برسد می‌زنند؛ از پخش‌کردن عکس‌های گمشده در اینترنت گرفته تا کمک‌گرفتن از توئیتر و اینستاگرام.
پلیس اما به محض تشکیل‌دادن پرونده مشخصات گمشده‌ها را ضبط و در تمام کشور پخش می‌کند. اگر گوشی موبایلی در کار باشد، رد سیگنال‌های گوشی را بررسی می‌کند و اگر عابربانکی همراه گمشده باشد، تراکنش‌های حساب را کنترل می‌کند. خیلی از کسانی که خانه را ترک می‌کنند، به همین سادگی ظرف چند ساعت پیدا می‌شوند.
اما همه مفقودی‌ها حواس‌پرت نیستند. اغفال‌شدن، از مهم‌ترین دلایل «برنگشتن به خانه» است. پلیس می‌گوید این یکی بیشتر در مورد دختران و زنان جوان رخ می‌دهد: «‌اغفال با فرارکردن از خانه فرق دارد. هر چند فرارکردن هم در نوع خودش گم‌شدن به حساب می‌آید اما به هر حال دقیقاً مثل هم نیستند. اغفال معمولاً با وعده خانه و زندگی و کار و موقعیت بهتر انجام می‌شود. در این موارد معمولاً چیزهایی هست که خانواده یا پلیس را راهنمایی کند، کسی همین طور بدون دلیل خانه را رها نمی‌کند.»
بعضی آدم‌ها به خانه برنمی‌گردند چون در خانه کس دیگری هستند و احتمالاً به زور آنجا نگه داشته شده‌اند! این یکی، آدم‌ربایی است. پلیس درباره این مدل از گم‌شدن می‌گوید: «تعداد پرونده‌های آدم‌ربایی خیلی زیاد نیست. به خصوص تعداد پرونده‌هایی که در آنها به آدم‌ربا پول پرداخت شود تقریباً نزدیک به صفر است. آدم‌ربایی معمولاً به غیر از انگیزه‌های مالی، با انگیزه انتقام‌گرفتن، تهدید یا ازدواج‌کردن انجام می‌شود ولی تعداد این موارد هم خیلی کم است. هنوز در برخی جاها دخترانی که می‌خواهند را می‌دزدند. این طور دزدی‌ها را به پلیس گزارش نمی‌دهند و مسائل داخل خانواده حل می‌شود اما هر چیزی که به ما گزارش داده شود، پیگیری می‌کنیم.»
پلیس به دلیل کم‌تعدادبودن نیروهایش، گم‌شدن آدم‌های زیر ۱۵ سال و کهنسالان را جدی‌تر از موارد دیگر پیگیری می‌کند. علت هم روشن است. آدم‌های بزرگ‌تر از ۱۵ سال و آنها که هنوز می‌توانند از خودشان دفاع کنند، معمولاً راه خانه را هم می‌دانند.
آقای صمدی، معاون دادستان کرج می‌گوید: «‌در پرونده‌های گمشده‌ها، نباید اختلاف‌های خانوادگی را نادیده گرفت. خیلی وقت‌ها زن یا مرد چون با همسر خود سازش ندارند از خانه می‌روند. این هم یک نوع از گم‌شدن است. در این طور موارد خطر برای زن‌ها بیشتر است. چون حمایتی ندارند، به سرعت به دیگری اعتماد می‌کنند و وارد رابطه‌ای می‌شوند که معمولاً هم انتهای این مسیر به فساد کشیده می‌شود. گاهی هم مرد است که قهر می‌کند، همسرش می‌آید اعلام مفقودی می‌کند، ما می‌رویم از روی نشانه‌ها یا کارت اعتباری یا راه‌های دیگر، او را پیدا می‌کنیم و آدرسش را به همسرش می‌دهیم اما مرد نمی‌خواهد برگردد یا برمی‌گردد و بعد دوباره خانه را ترک می‌کند.»
خیلی وقت‌ها خانواده‌ها وقتی از برنگشتن گمشده‌هایشان عاصی می‌شوند به سیم آخر می‌زنند. در این مورد، سیم آخر یعنی سردخانه؛ جایی که جسدهای شناسایی‌نشده منتظرند کسی پیدا شود و آنها را به خاک بسپارد. آقای صمدی می‌گوید در میان پرونده‌های گمشده‌ها، کمتر پرونده‌ای است که به چنین جایی برسد، هرچند تعداد آن صفر نیست: «گم‌شدن‌هایی که منجر به قتل می‌شوند خیلی کم هستند. شاید یک در هزار از این موارد پیش بیاید. چنین قتل‌هایی معمولاً یا با انگیزه‌های انتقام‌جویی است یا مساله اختلاف مالی و مسائل ناموسی در بین است».
پلیس و دستگاه قضائی هر دو توافق دارند که انتشار عکس‌های گمشده‌ها توسط خانواده‌ها می‌تواند به پیداشدن آنها کمک کند. سایت‌ها و صفحه‌های اینستاگرامی را که این تصاویر را منتشر و پرونده گمشده‌ها را دنبال می‌کنند، محکوم نمی‌کنند.