امیر برجیان تهیهکننده فرهنگی و فعال رسانهای این روزهای شهر از خبری تلخ پر شده است: “مدیر کل ارشاد استان همدان” استعفا کرد. خبری که بیش از ناراحتی شوکآور بود؛ مدیری که برنامههای کلانی برای استان همدان داشت. مدیری که برنامههای منظمی برای جشنوارههای متعدد در همدان طرحریزی کرده و قول داده بود همدان را […]
امیر برجیان
تهیهکننده فرهنگی و فعال رسانهای
این روزهای شهر از خبری تلخ پر شده است: “مدیر کل ارشاد استان همدان” استعفا کرد.
خبری که بیش از ناراحتی شوکآور بود؛ مدیری که برنامههای کلانی برای استان همدان داشت. مدیری که برنامههای منظمی برای جشنوارههای متعدد در همدان طرحریزی کرده و قول داده بود همدان را “شهر لبخندها” کند، استعفا کرد!
پس از سالها، شخصی بر صندلی مدیر کلی ارشاد همدان تکیه زد که از رنگها میگفت، از چشمک ستاره، لبخند خورشید و نگاه خدا؛ اما گویی این شهر به شادی، به لبخند و به هیاهو، عادت ندارد، این شهر طبق عادت باید غمزده باشد.
دکتر علیرضا درویشینژاد در خط مقدم جنگ از اعضای بدنش گذشت تا از جان، مال، ناموس و خاک این مرز و بوم حفاظت کند، اما امروز باید از خودگذشتگی خود را با ماندن و به ثمر رساندن چشم اندازی که توأم با کاشتن بذر شادی در همدان همراه بود، به همگان نشان دهد.
امروز او دوباره در خط مقدم قرار گرفته و مورد هجمههای فراوان است؛ پیش از آن باید بگوییم این هجمهها به یک نوع نگرش است نه فرد، پس اکنون ما باید شعار درویشنژادها تنها نیستند سر دهیم تا اینگونه، از اقدامات قانونی مدیرکل ارشاد حمایت کنیم.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان این روزها تنهاست، تنها بود که استعفا کرد، تنها بود که در مقابل هجمهها نتوانست دوام بیاورد، او تمام گلولههایش را که از گل و رنگ و لبخند بود به سمت دیگران پرتاب کرد و حاصل برای او آتش بود. او تنها ماند در شهری که میخواست، شهر رنگها باشد.
او به مانند رنگهایی که بر تن میکرد، رنگ میداد به روزهای خاکستری شهر همدان، نقش رنگ میزد به دل هنرمندانی که روحشان به تاریکی رفته بود، جان میداد به موسیقی در این شهر، روح میداد به مجسمهها و نقاشیهای هنرمندان این شهر و هر جا بود، لبخند هدیه میکرد به چهرههای در هم فرو رفته.
درویشی نژاد عملکردی مثبت و در چارچوب قانون را ارائه داد از “شادپیمایی” عظیم در بیست و پنجمین جشنواره کودک و نوجوان گرفته تا اجرای کنسرتها در همدان و حضوری پر رنگ در جشنهای کتاب و همراهی با هنرمندان شهر.
اما داستان از آنجا شروع شد که منتقدان پا را فراتر از قانون گذاشته و ساز مخالف کوک کردند و فشارها تا جایی پیش رفت که استاندار در نشست خبری خود به دفاع از مدیر کل ارشاد برخواست و گفت در چارچوب قانون مندو قدم پیش تر از مدیر کل ارشاد در حمایت از او ایستادهام. البته باید اشاره کرد که حتی دو قدم جلوتر هم، خود قدمهایی بسیار عقبتر از خواست هنرمندان و هنردوستان این دیار است و گویا خواست برخی در همدان بر خواست عموم مردم ارجح است.
جان کلام نخست اینکه آقای درویشینژاد شما مسئولید و با توجه به این موج نگرانی از رفتنت، دیگر مدیران هم مسئولتر.
شما با چشماندازی که تعریف کردید، در مقابل مردم و حفظ نشاط در شهر مسئول هستید و نباید از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنید.
نکته دوم اینکه مقامات استانی که پیش از این، ناقوس حمایت از درویشینژاد را به صدا در آورده بودند، اکنون باید در عمل خود را نشان دهند و اجازه رفتن را از او سلب کنند.
هر چند ما عادت به گرما نداریم، ما عادت به رنگ نداریم، ما عادت به شادی نداریم. ما عادت کردیم به شهری قبل از حضور درویشینژاد در همدان، اگر نه امروز که ندای رفتنش در گوشها پیچیده، به پاس زحمات بی دریغش در شکستن یخ مردم همدان، تمام قد از او حمایت میکردیم، تا شعار درویشینژادها تنها نیستند به شعوری بدل شود که بدانند همدانیها ترک عادت میکنند و به عنوان یک مطالبه عمومی میخواهند تا این مدیرکل بماند و با قدرت سکاندار کشتی تغییرات در همدان باشد.