
ولیعصر، فقط نام یک خیابان را یدک نمی کشد؛ بلکه یک میراث ملی را با خود به همراه دارد. چنارهایش سال هاست که در این خیابان بلند سرپا ایستاده اند. شاید ۹۰ سال و به عبارتی نزدیک به یک قرن! این درختان در این سال ها چه ها که ندیده اند. روزگاری که حالشان خوب […]
ولیعصر، فقط نام یک خیابان را یدک نمی کشد؛ بلکه یک میراث ملی را با خود به همراه دارد. چنارهایش سال هاست که در این خیابان بلند سرپا ایستاده اند. شاید ۹۰ سال و به عبارتی نزدیک به یک قرن! این درختان در این سال ها چه ها که ندیده اند. روزگاری که حالشان خوب بود سرحالتر و شادابتر. اما حالا که قامتشان خم شده، تنشان خشک و بی آب است. شهرداری هم آنها را به بهانه پرخطر بودن شب ها با رقص اره به جانشان می افتد و آنها را قطع میکند. صبح که می شود، دیگر اثری از آن چنارهای کهنسال و قدیمی وجود ندارد؛ گویا هیچگاه در آن سمت خیابان، چناری وجود نداشته است. پیری روندی اجتناب ناپذیر است. چه بخواهیم و چه نخواهیم فرا می رسد. مرگ هم همین طور. بحث را زیاد تلخ نکنیم. حرف از آدم ها نیست. بحث، بحث چنارهاست. اما چه فرقی می کند. مگر درخت موجود زنده نیست؟!
اگر مقایسه ای بین گذشته و اکنون کنیم می بینیم که قدیمترها، این درختان اینقدر ماشین را به روی خود ندیده بودند. ولیعصر به شلوغی الانش نبود و چنارها راحتتر نفس میکشیدند و نفس میدادند به شهر. حالا هم که این خیابان دوست داشتنی رنگارنگ شده است و آدم دلش می خواهد لابه لای رنگ ها پیاده روی کند تا در چشم برهم زدنی رنگ ها جایگزین شود. آبی جای سبز؛ قرمز جای زرد یا نارنجی تداعی گر پاییز شود انگار تندتند از بین برگ ها و شاخه های نازک درختان سایه روشن است که ما را به دنیای درون می خواند تا شلوغی ها و ترافیک و هشدارهای مکرر آلودگی هوا را از یاد ببریم و با نگاه کردن به آشیانههای ریز و درشت پرندههایی که دیگر یک جورهایی با ما همشهری شدهاند، لذت ببریم.
چنارهای ولیعصر پیر شده اند
از جایی که انسان عاشق رنگ و نور است، بدون شک از این طرح شهرداری هم استقبال کرده ایم و خوشحال و خندان با گرفتن عکس های یادگاری زیر این درختان رنگی و خیابان ملی، در شبکه های مجازی منتشر کرده ایم؛ اما بی خبر از اینکه این طرح هم مثل الباقی طرح ها مخالفان سرسخت و پروپاقرص خودش را دارد با دلایلی که شاید هیچ کدام از ما اصلا به آن فکر هم نکرده ایم. به گفته مسئولان محیط زیست، چنارهای خیابان ولیعصر بر اثر بی مهری و سوءمدیریت مسئولان شهری و برخی عوامل محیطی دچار آسیب شده اند. درست است که چنار روزگاری با شرایط اقلیمی و محیطی تهران سازگار بود ولی امروزه شرایط شهری به گونه ای شده است که کشت چنار در پایتخت دیگر جوابگو نیست. چله زمستان است اما ناگهان گرممان میشود. حتی در این روزها گاه گرمای هوا خیلی عجیب به نظر می رسد با این حال فکر می کنیم که چه صبورانه ایستاده اند این چنارها.
فعالان محیط زیست معتقدند در سالهای گذشته، چنارهای ولیعصر در معرض انواع آسیبها بودهاند. به گفته اسماعیل کهرم، سنگفرش کردن کف جویهای خیابان ولیعصر باعث میشود که ریشه درخت ها خفه شود. معلوم نیست چرا سازمان پارک ها و فضای سبز اجازه چنین کاری را داده است؟! درخت ها در این وضعیت نمی توانند نفس بکشند. این بوم شناس با بیان اینکه باید نظارت ها روی درختان صورت گیرد افزود: در کنار حفاظت از درختان قدیمی، درختان چند ساله هم کنار آنها کاشته شوند. در این رابطه البته سازمان حفاظت محیط زیست مسئول حفظ و نگهداری درختان شهری نیست و شهرداری، سازمان پارک ها و فضای سبز باید به این نوع مسائل رسیدگی کنند. در واقع سازمان حفاظت محیطزیست ناظر طبیعت است یعنی پوشش گیاهی در طبیعت را نظارت می کند و سعی می کند آن را حفظ کند.
آلودگی نوری بر درختان
پژوهشگران آلودگی نوری همواره از نورپردازی روی درختان انتقاد کرده اند و نسبت به مرگ تدریجی درختان از جمله درختان ولیعصر در نتیجه این کار هشدار داده اند. یک کارشناس در مورد آسیب های جسمی و احتمال بروز سرطان ها بر اثر کنترل نکردن نورپردازی های شهری معتقد است: گرچه با نورپردازی، از نظر ما انسان ها درختان، زیبا به نظر می آیند اما با این کار سهم زندگی درخت از آن گرفته می شود چون درخت هم مثل انسان به تاریکی نیاز دارد و با نورپردازی چرخه فیزیولوژی درخت به هم می ریزد.
به گفته حامد میرزاخلیل، گیاهان با دو شاخصه «دمای هوا» و «طول روز» متوجه تغییر فصل و فرارسیدن خواب زمستانی میشوند، این در حالی است که نورپردازی باعث می شود که درخت حس کند که هنوز طول روز کم نشده و همچنان تابستان است، برای همین هم فرآیند خزان درختان با تأخیر اتفاق می افتد و متأسفانه گاه شاهد آن هستیم که در خیابان ولیعصر تا آخر آذرماه روی درختان چنار همچنان برگ سبز وجود دارد. طبیعتاً با این روال فصل شکوفه زنی هم چند ماه عقب می افتد و در نهایت به تدریج باعث مرگ درخت می شود، آن هم درختان خیابان ولیعصر که در خاورمیانه از ارزش طبیعی بالایی برخوردار است.
در این شب های زمستانی که تهران برف چندانی ندارد، عبور از حوالی ولیعصر و قدم زدن کنار قامت کهنسال درختان قدیمی، چقدر می تواند حال آدم را خوب کند. نورهای مصنوعی گرچه نمای درختان را گاه وهم آلود و گاه جادویی می کند و گاه آدم را بیشتر دلتنگ جای خالی برف روی شاخه ها، اما شاید یادمان بیاورد که چنارها سال هاست که ایستاده اند؛ آنقدر که به بودنشان عادت کرده ایم. مثل عزیزی که همیشه بوده؛ گاه تب دار و گاه بیمار، اما بوده. وقتی می رود، ولی ناگهان جای خالی اش آنقدر بزرگ می شود که تمام خاطر آدم را پر میکند. تصور ولیعصر بیچنار، سخت است…