محمدرضا عارف حال با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سؤال جدی و اساسی که این روزها مطرح میشود این است که تصویر امروز کشور تا چه میزان با آرمانهای انقلابیون سال ۵۷ مطابقت دارد. به نظر میرسد جا دارد در دانشگاهها و میزگردها درخصوص این سؤال بحث جدی صورت بگیرد که ما […]
محمدرضا عارف
حال با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سؤال جدی و اساسی که این روزها مطرح میشود این است که تصویر امروز کشور تا چه میزان با آرمانهای انقلابیون سال ۵۷ مطابقت دارد. به نظر میرسد جا دارد در دانشگاهها و میزگردها درخصوص این سؤال بحث جدی صورت بگیرد که ما برای چه انقلاب کردیم. انقلاب چه آرمانها و هدفهایی را دنبال میکند. البته پاسخ به این سؤال روشن است؛ وقتی رهبری انقلاب یک مرجعیت گرانقدر اسلامی است طبیعتاً انقلاب نیز یک حرکت ارزشی و فرهنگی است بخصوص با جایگاهی که انسان در نظام الهی ما دارد و اعتقادی که به عدالت اجتماعی و به آزادی و حقوق انسان در مکتب انقلاب وجوددارد، حقیقتاً انقلاب ما یک انقلاب ارزشی و فرهنگی است و در آن مسیر هم حرکت کردهایم.
در چهار دهه گذشته تلاش شده و هر دولت و مسئولی از توان و ظرفیتش در این راستا مایه گذاشته است. انقلاب در طول ۴ دهه گذشته دستاوردهای ارزشمندی داشته که در نگاه کلی میتوان از آن در قالب دغدغه مسئولان، دولتها، حاکمیت ارزشها و پاسخگویی به مطالبات مردم یاد کرد اما آنچه میتوانم به عنوان کسی که انقلاب را درک کرده و در سالهای قبل از انقلاب حضور داشته و با شرایط کشور بخصوص در دو دهه گذشته مأنوس بوده، بگویم این است که تا رسیدن به آن هدف نهایی انقلاب خیلی فاصله داریم؛ نمیگویم متوقف شدهایم اما فاصله ما زیاد است. البته کارهای ارزشمندی هم صورت گرفته است. دلایل توجیهی هم برایش داریم و آن مشغلههایی است که خصوصاً در سالهای اول انقلاب با آن مواجه بودیم. ما باورمان نمیشد که انقلاب به این زودیها پیروز شود؛ به یک باره انقلاب پیروز میشود. حکومت کردن سازوکار خودش را دارد و طبیعتاً یک عده جوان انقلابی با انگیزههای معنوی اما تجربه حداقلی نمیتوانند درست حکومت کنند. در عین حال یک حکومت ارزشی بود که شعار آزادی و استقلال جزو شعارهای اصلی آن محسوب میشد و طبیعی بود که در این شرایط منافع غرب به خطر بیفتد و قابل پیشبینی بود که انقلاب با حملات و مخالفتها و دشمنیهای شرق و غرب از روز اول پیروزی مواجه شود. اکنون که چهار دهه از انقلاب اسلامی میگذرد و برای ورود به دهه پنجم انقلاب آماده میشویم نیاز به ارزیابی و آسیب شناسی عملکرد چهار دهه گذشته داریم که در چه مواردی موفق بودیم و چرا؛ و در چه مواردی ناموفق بودیم و چرا.
ما برای این که حضور مردم را داشته باشیم باید مطالبات آنها را پیگیری کنیم در این مسیر کند حرکت میکنیم نمیخواهم بگویم عقبگرد داشتهایم که البته گاهی هم داشتهایم که بخشی از آن ناشی از فاصله گرفتن مسئولین از مردم است. گاهی یک مسئول باور میکند که صاحب انقلاب است و اوست که باید حرف آخر را بزند و خود را کارگزار مردم نمیداند. یکی از مشکلات این است که مسئولین از مردم فاصله گرفتند که معمولاً کار را بهانه میکنند و این به هر صورت قابل توجیه نیست مردم باید احساس کنند مسئولین از خودشان هستند که البته واقعیت هم همین است یک مسئول در بالاترین سطح کار میکند و روزی که دوران مسئولیتش تمام میشود مثل مردم است، این نشانه مردمی بودن انقلاب است البته آنچه مهم است این است که ما چاره اندیشی کنیم چرا بین مردم و مسئولین فاصله افتاده است که بخشی توجیهات کاری دارد و بخشی هم به مسائل شخصیتی افراد برمیگردد و اینکه به علت مشغله کاری مسئولین فرصت نمیکنند روی خود کار فرهنگی انجام دهند. ما به رشد فرهنگی نیاز اساسی داریم.