روستای فارسیان از توابع شهرستان آزادشهر در استان گلستان با طبیعتی بکر و بی نظیر یکی از جاذبه‌های گردشگری این استان است که در ایام تعطیلات نوروزی گردشگران را به سوی خود فرا می خواند. به دلیل شباهت سازه ها و طبیعت اطراف، بسیاری فارسیان، این کهن روستای استان گلستان را «ماسوله دوم» می‌نامند. روستای […]

روستای فارسیان از توابع شهرستان آزادشهر در استان گلستان با طبیعتی بکر و بی نظیر یکی از جاذبه‌های گردشگری این استان است که در ایام تعطیلات نوروزی گردشگران را به سوی خود فرا می خواند. به دلیل شباهت سازه ها و طبیعت اطراف، بسیاری فارسیان، این کهن روستای استان گلستان را «ماسوله دوم» می‌نامند.

روستای فارسیان در شهرستان آزادشهر قرار دارد، این روستا در کوهستانی پوشیده از جنگل که با درختان سرسبز بلوط و افرا چهره منطقه را دیدنی کرده است، قرار دارد. روستای فارسیان تحت تأثیر اقلیم کوهستانی، زمستان‌های سرد و تابستان‌های معتدل دارد.
مردم ساکن این روستا به زبان ترکی قشقایی صحبت می‌کنند و زیاد از پیشینه خود خبر ندارند، فقط می‌دانند نیاکانشان از استان فارس کوچ کرده و به این منطقه آمده‌اند.
اکثر مردم این روستا با غریبه‌ها بیگانگی نمی‌کنند، بلکه با دیدن مسافران در خانه‌هایشان را باز می‌گذارند تا بلکه رهگذری برای عکس گرفتن از باغچه و نمای چشم‌نواز خانه‌هایشان مهمان چنددقیقه‌ای آن‌ها شود.
اگر بخواهم برایتان از فضای بافت تاریخی روستا بگویم نخستین چیزی که می‌توانم به آن اشاره کنم «سابات» ها هستند، سابات به کوچه‌های مسقفی گفته می‌شود که قسمت بالایی آن در مالکیت شخصی و فضای زیر سقف در مالکیت عمومی قرار دارد. در فارسیان در حال حاضر ۶۳ سابات سالم دیده می‌شود.
یکی دیگر از جاذبه‌های زیبای این روستا کوچه‌های آشتی کنان این روستاست، در واقع در این روستا چندین کوچه و معابر تنگ ساخته شده تا افرادی که قهر هستند و زمانی که از این کوچه‌ها تردد می‌کنند ناچار با هم برخورد داشته باشند ناگفته نماند بافت تاریخی روستا تنها یک کوچه ماشین رو دارد و در مابقی کوچه‌ها امکان تردد خودرو وجود ندارد.
وجود «تنور» ها یکی از چیزهایی است که در فارسیان زیاد به چشم می‌خورد، در واقع در هر کوچه یک تنور وجود دارد که اهالی این کوچه در حفظ و نگه داری و استفاده از آن تنور با یکدیگر شریک هستند.
تنورها علاوه بر اینکه برای پخت نان استفاده می‌شود محلی هم برای اختلاط زنان روستاست و اگر کسی بخواهد برای پسرش زن بگیرد این خواستگاری درکنار تنور انجام می‌شود البته اهالی روستا معتقدند به همان تعداد خواستگاری‌هایی که در جوار این تنورها منجر به ازدواج می‌شود زندگی‌هایی هم از هم می پاشد.
خانه‌های خشتی از دیگر دیدنی‌های این روستاست، قالب‌های خشتی به کار رفته در این خانه منحصر به فرد بوده و در مکان‌های دیگر استفاده‌ای نشده است، ارتفاع هر یک از این خشت‌ها ۱۰ سانتی متر و طول و عرض آن هم ۲۰ سانتی متر بوده یعنی دو برابر خشت‌هایی که در بافت تاریخی گرگان از آن بهره برده شده است.
یکی از نکاتی که در رابطه با خانه‌های این روستا چشم نواز است رنگ به کار رفته زرد و سفید در این خانه هاست، در واقع آن چیزی که ما فکر می‌کنیم رنگ آمیزی به این سبک است رنگ نیست بلکه نوعی گِل با نام «شولی» و یا در گویش محلی «سوآما» است که در اعیاد مختلف و مناسبت‌ها زنان روستا به کف و دیواره‌های خانه‌های خود می مالند.
اهای روستا برای انجام کارهایشان هیچ گاه به بیرون از روستا متوسل نمی‌شوند و به هر چه احتیاج دارند از داخل روستا و ظرفیت‌های خود روستا بهره می‌برند.
بین ۴۵۰ تا ۵۰۰ خانه خشتی در این روستا وجود دارد که اکثراً دو طبقه بوده و خانه سه طبقه‌ای در این روستا به چشم نمی‌خورد. معمولاً در این خانه‌های دو طبقه،
طبقه نخست در حکم انباری- دامی و یا مغازه استفاده می شده و طبقه دوم به اسکان اهالی خانه اختصاص دارد.
در این روستا مکان‌هایی هم وجود دارد که به «دخترنشین» معروف است در واقع در گذشته‌ها که آب لوله کشی در این روستا وجود نداشت دختران برای آب آوردن به چشمه می‌رفتند و به دلیل بُعد مسافت طولانی به این مکان‌ها که می‌رسیدند نشسته و خستگی در می‌کردند.
هرگاه از دیدن بافت تاریخی روستا سیر شدید می‌توانید به طبیعت اطراف فارسیان هم سرکی بکشید جایی که می‌توان شالیزارهای طبقانی را از یک سو به نظاره نشست و محو زیباییش شد و از سوی دیگر بافت تاریخی روستا و نمای کوهستانی که این روستا را محصور کرده قابل رؤیت است.
اگر برای عزیزانتان قصد خرید سوغات دارید نان محلی، صنایع دستی مانند شال و چادر شب، نوعی حوله از جنس ابریشم مصنوعی، انواع خشکبار و ترشیجات چیزهایی است که می‌توانید تهیه کنید. البته فارسیان برنج خوب و با کیفیتی دارد که با آب چشمه کشت می‌شود، ولی چون دیر کاشت می‌شود دیرهم برداشت می‌شود.
فارسیان روستایی است که شاید با پای خودتان به آنجا بیایید اما دم دمای رفتن که شود پای دلتان یارای ترک آنجا را ندارد.