بهروز افخمی که به‌عنوان مجری برنامه‌ «نقد سینما» شامگاه ۱۷ اسفند ماه در این برنامه سخن می‌گفت، ادامه داد: با توجه به صحبت‌های آقای جمشید مشایخی و اینکه من برای “تختی” فیلم ساختم و نسبت به زندگی او اشراف کامل دارم، صلاح می‌دانم به این موضوع ورود پیدا کنم. در هفته گذشته آقای مشایخی درباره […]

بهروز افخمی که به‌عنوان مجری برنامه‌ «نقد سینما» شامگاه ۱۷ اسفند ماه در این برنامه سخن می‌گفت، ادامه داد: با توجه به صحبت‌های آقای جمشید مشایخی و اینکه من برای “تختی” فیلم ساختم و نسبت به زندگی او اشراف کامل دارم، صلاح می‌دانم به این موضوع ورود پیدا کنم. در هفته گذشته آقای مشایخی درباره روایت مرگ جهان‌پهلوان تختی مطرح کرد که دلیل مرگ تختی را با قطعیت خودکشی اعلام کرده است. اما نه در پیش از انقلاب و نه پس از آن این حادثه با قطعیت خودکشی مطرح نشده است.
او ادامه داد: از سوی دیگر دست ساواک در زندگی تختی در همه اسناد تاریخی وجود دارد و قابل چشم‌پوشی نیست. این در حالی است که ساواک با محدودیت کاری و اقتصادی برای تختی زندگی را برای او سخت کرده بود و این به خاطر حسادت و محبوبیت تختی بود. کار تا جایی پیش رفت که تختی در مسابقات آخرش حریف تمرینی نداشت و هیچکس جرأت تمرین کردن با او را نداشت.
افخمی خاطرنشان کرد: این‌ها حقایقی است که یا آقای مشایخی نمی‌داند یا نمی‌خواهد آن‌ها را به زبان بیاورد. این تطهیر رژیم گذشته به بهانه ممانعت از دشمن‌تراشی درست نیست. اینکه فردی مثل تختی به خاطر رفتارهای همسرش خودکشی کرده باشد، با چه منطقی جور در می‌آید؟ خروج غده سرطانی از بدن تختی و رشد بیماری و احتمال متحمل شدن هزینه‌های زیاد بر خانواده تختی می‌تواند باعث خودکشی احتمالی تختی باشد. این افسانه سانتی‌مانتال آقای مشایخی خوشایند دوستان تازه لیبرال شده‌ای است که از اسطوره‌شکنی از سوی هنرمندان ذوق زده شده‌اند.
در ادامه میز نقد «آشغال‌های دوست‌داشتنی» ساخته «محسن امیریوسفی» در حالی برگزار شد که این کارگردان اجازه‌ ورود به صدا و سیما را پیدا نکرد.
این نشست با حضور میلاد دخانچی و آرش خوشخو برگزار شد.
میلاد دخانچی گفت: «ما در زمان جشنواره سینمای انفعال را مطرح کردیم و وقتش است واژه جدیدی را جعل کنیم. ما ادعا کردیم سینما دارد فضای موجود را ترویج می‌کنم و پیشنهاد می‌کنم از مفهوم «پیشرو» استفاده کنیم و بپرسیم این فیلم پیشرو هست یا ارتجاعی و واپس‌گراست و ما را در وضعیت موجود نگاه می‌دارد. فیلم از منظر زیبایی‌شناختی فیلم مهمی نیست و به فیلم تبدیل نمی‌شود. چیزی که فیلم نقد می‌کند یک وضعیت تاریخی است. فیلم می‌گوید ما در موقعیتی با هم بودیم و این همگرایی به دلایلی از بین رفت و این زخم‌ها ایجاد شد.
فیلم در وهله اول درباره یک وضعیت اجتماعی و مجموعه‌ای از اشیا است. شخصیت مادر که به گفته خود فیلم مام میهن است؛ شخصیتی منفعل و غیرسیاسی و بدون جهت‌گیری. پدر و پسری را داریم که آینه همدیگر هستند و دمدمی‌مزاج. دو شخصیت ایدئولوژیک داریم که یکی رزمنده است و یکی کمونیست و هر دو به شدت فاشیست و ارتجاعی هستند. فیلمساز هر لحظه در هر میزانسی که به اشیا و وضعیت نوستالژیک نزدیک می‌شود، موسیقی را وارد می‌کند. فیلمساز می‌گوید جامعه دوست‌داشتنی نیست، این تاریخ و این آشغال‌های دوست‌داشتنی نوستالژیک است که می‌تواند ما را آرام کند. این نوستالژی سازنده نیست و فیلم نه‌تنها ضدمردم، بلکه علیه تاریخ است. فیلم به شدت طرفدار وضع موجود است و آن را بازسازی می‌کند.
ما یک جامعه متنوع و متکثر هستیم. نباید اجازه دهیم برخی از این سلیقه‌های سیاسی و فرهنگی از گفتمان رسمی خارج شوند. فیلم نمی‌تواند وحدت و گفت‌وگوی فرهنگی را فراهم کند. تنها چیزی که از نظر فیلمساز ما را کنار هم می‌آورد آشغال‌های دوست داشتنی است. انگار ما هیچ چیز دیگری جز این اشیا نداریم و این آدرس غلط دادن است». آرش خوشخو هم با اشاره به «آشغال‌های دوست داشتنی» گفت: «من طرفدار فیلم نیستم اما از اینکه فیلم بعد از ۶ سال توقیف، بالاخره اکران شد، خوشحال شدم. اینکه این فیلم توقیف بوده است کاملاً منطقی به نظر می‌رسد و اکران آن نشان دهنده روحیه دموکراتیک در جامعه ماست. دیدگاه منتقدانه فیلم نسبت به کل نظام کاملاً واضح است. اصلاً اینطور نیست که فیلمی که منتقد نظام است حتماً رادیکال هم باشد. با آقای دخانچی موافقم که این فیلم، فیلم انفعال است. یک نوع همگرایی غیر ممکن در فیلم تعریف می‌شود.
ما نسبت به ویدئو نوستالوژی نداریم، بلکه ویدئو نشانه‌ای از یک رویکرد فرهنگی بود. ویدئو یادآور سختگیری‌های دهه ۶۰ و ۷۰ است که می‌خواهد بگوید این آدم‌ها در آن دوره این‌طور زندگی کردند. این رویکرد مقابل نظام است و فیلم انقدر قدرت ندارد که بخواهد تاریخ را بکوبد. ما در این فیلم شکاف‌هایی را بین آدم‌ها می‌بینیم و مادری که در فیلم ترسیم کرده، واقعاً تصنعی است و دائم می‌خواهد شما را به این سمت ببرد که این شخصیت‌ها با هم خوب هستند».