اشاره فساد و افزایش آن در طول یکی دو دهه اخیر در ایران منجر به نارضایتی های فراوانی از سوی مردم شده است. بابک زنجانی هنوز حکمش اجرایی نشده اما این بار فسادی دیگر سرباز کرده است. فسادی تحت عنوان فساد پتروشیمی ها که هنوز زوایای گسترده آن آشکار نشده است و بعید نیست لایه های […]

اشاره

فساد و افزایش آن در طول یکی دو دهه اخیر در ایران منجر به نارضایتی های فراوانی از سوی مردم شده است. بابک زنجانی هنوز حکمش اجرایی نشده اما این بار فسادی دیگر سرباز کرده است. فسادی تحت عنوان فساد پتروشیمی ها که هنوز زوایای گسترده آن آشکار نشده است و بعید نیست لایه های پنهان متعددی از آن در روزهای آینده افشا گردد. به نظر می رسد باید بررسی کرد چرا و به چه علت هر بار فسادی بزرگ تر از قبل در ساختار اقتصادی ایران به وجود می آید. آن هم در شرایطی که به راحتی در ایران برای مقابله با فساد اقتصادی قانون تصویب می شود و دستگاه قضا نیز در برخورد با فاسدان اقتصادی شدیدترین مجازات ها را در مقایسه با سایر کشورها اجرا می کند. اینکه چه باید کرد تا این پدیده زشت، رشد نیابد و چگونه باید میزان فساد اقتصادی را کاهش داد موجب شد تا «جمله» با غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاح طلب به گفت و گو پرداخته که در ادامه می خوانید.

شرایط حال حاضر اقتصاد ایران به دلایل مختلف از جمله دولتی بودن اقتصاد، چندان مطلوب نیست. با این وجود هر از گاهی شاهد برخی فسادها مانند بابک زنجانی ها و اخیر شیخ الاسلام، که گفته می شود رقم فساد آن بسیار بالاست را شاهدیم، چرا این قدر فساد به وجود می آید؟
فساد در دنیا در سطوح مختلف حتی در همین کشورهایی که به لحاظ شفافیت با یکدیگر در راس هرم شفافیت رقابت می کنند، وجود دارد اما با این وجود هر مقدار اقتصاد دولتی باشد به همان میزان فساد اقتصادی هم افزایش خواهد یافت. در این معنا که فساد اقتصادی همواره در سیستم های دولتی با وجود نظارت های مختلف و چند لایه افزایش می یابد اما اگر دولت در اقتصاد دخالت نکند با همان بزرگی و جسارتی که دارد می تواند به سیستم نظارتی تبدیل شود و در مقابل هرگونه رانت و ویژه خواری نیز ایستادگی کند. موردی که در دولت های دیگر صورت گرفته و نتیجه داده است و نمونه آن را در یکی از کشورهای همسایه به خوبی می توان یافت.

چرا معتقدید که اقتصاد دولتی یعی فساد، حال اینکه هم اکنون که درحال ورود به محاصره اقتصادی هستیم برخی حتی از لزوم توزیع کوپن سخن به میان می آورند؟
ساختاری که صرفا دولتی است،آن ساختار به جای اینکه به امور حمایتی و نظارتی بپردازد، به امر تصدی گری روی می آورد و تجربه نشان داده در طول چند دهه گذشت هر بار دولت ورود بیشتری به امور اقتصادی کرده و نقش تصدی امور اقتصادی را بر عهده داشته، فساد اقتصادی افزایش یافته است.

آیا همه مشکلات به تصدی گری دولت باز می گردد و سایر مولفه ها در افزایش فساد اقتصادی موثر نیست؟
موارد متعددی در بروز فساد اقتصادی و حتی شرایط امروز اقتصاد کشورمان دخالت دارد. برای نمونه به خاطر گزینش های عجیب و غریب، بسیاری از افراد خوش فکر را هم از ساختار مدیریت دولتی دور کردیم و با حذف نیروی توانمند که بتواند از قدرت مدیریت بالای برخوردار باشد ، روبرو شدیم. به طوری که قدرت مدیریتی کنار گذاشته شد و با ظاهرسازی برخی را تحت عنوان مدیر وارد سیستم دولتی کردیم. درنتیجه دولت اکنون نمی تواند با بدنه مدیریتی خود تغییر جدی در ایجاد کند و از سوی دیگر ساختارهای دولت نیز هم توان تحرک اقتصادی لازم را ندارد.

به جز دولتی بودن عدم استفاده از مدیران لایق در بخش دولتی، چه اشکالات دیگری وجود دارد که باعث رشد فساد اقتصادی در ایران می شود؟
با توجه به برخی نگرانی ها در اجازه فعالیت واقعی به بخش خصوصی، این بخش نتوانست نقش خود را ایفا کند. از سوی دیگر اقتصاد کشور در بخش تعاون نیز با چالش روبرو است و حتی در برخی زمینه ها دچار آسیب هایی شده است. اقتصاد ایران از این پدیده به شدن رنج می برد و تا زمانی هم پدیده هایی مانند تحریم که مانند بختک بر اقتصاد کشور افتاده است، مزید بر علت خواهد بود. افرادی نیز توانستند از این آب گل آلود ماهی بگیرند و به نظر می رسد تا زمانی که نگاهی جدی و اساسی و بنیادین به اصلاح ساختارها نداشته باشیم و تا زمانی که گزینش افراد بر اساس واقع بینانه نباشد و به صرف اینکه فرد با ضابطی آشناست اما تعهد و تخصص لازم بر خوردار نیست، باز هم شاهد باز تولید فساد در ساختار اقتصادی خواهیم بود.

همواره دولت تاکید دارد که بخشی از مشکلات اقتصادی فعلی مربوط به گذشته است، آیا این یک واقعیت است یا اینکه دولت این موضوع را مستمسک قرار داده تا از ناکامی ها فرار کند؟
در دولت گذشته شاهد آن بودیم که نیروهای ناکار آمد وارد بدنه دولت شدند و نگرش های جناحی به سازمان اداری کشور وارد شدند. همه این موارد دست به دست هم داده و امروز با بروز و ظهور آن بیماری که در گذشته در کمین بود، روبرو هستیم. امروز آن سیاست های و کارگزاری ها دست به دست هم داده و با شیوه های غلط روبرو هستیم و تا زمانی که با برخوردهای اخلاقی و برخورد های موردی و پینه دوزی کردن ساختارها با این پدیده روبرو می شویم، نباید در انتظار کاهش فساد باشیم. در ۴۰ سال بعد از انقلاب وقت آن رسید که بازنگری جدی در برخی امور صورت بگیرد تا هم به نوعی از پیچ مشکلات فعلی عبور کنیم و هم به نوعی با شرایط فعلی اقتصادی که بخش مهمی از آن ناشی از فشارهای تحریم است، کنار بیاییم. در این صورت خواهیم توانست حداقل رضایت مردم را برای عبور از شرایط فعلی جلب کنیم و با انگیزه بهتری در ادامه مسیر مبارزه توامان با فساد قطعا در سیستم دولتی تلاش کنیم.