بدون شک، سال ۹۷ برای هنر سال سختی بود. جدا از مشکلات اقتصادی که دامن‌گیر کل فعالیت‌های مختلف کشور شد و به تبع آن هنر نیز از این جریان بری نبود، در شش ماه دوم سال هجمه‌هایی به سوی هنر وارد شد که پیش از بی‌سابقه بود. این نوشتار مروری دارد به بررسی دیدگاه‌های معاون […]

بدون شک، سال ۹۷ برای هنر سال سختی بود. جدا از مشکلات اقتصادی که دامن‌گیر کل فعالیت‌های مختلف کشور شد و به تبع آن هنر نیز از این جریان بری نبود، در شش ماه دوم سال هجمه‌هایی به سوی هنر وارد شد که پیش از بی‌سابقه بود. این نوشتار مروری دارد به بررسی دیدگاه‌های معاون هنری وزیر ارشاد و نیز چشم‌اندازی که برای هنر در سال ۹۸ می‌توان متصور بود.
به گزارش ایسنا، انتشار فیلم‌های و عکس‌هایی از سالیان گذشت در جهت تشویش فضاهای هنری و ایجاد زمینه‌هایی برای ورود نهادهای نظارتی و قضائی به این حوزه از جمله مسائلی بود که دل‌مشغولی‌های متفاوتی برای اهل هنر ایجاد کرد؛ به طبع این کشمکش‌ها واکنش‌های هنرمندان را در پی داشت که تاکنون نیز ادامه دارد. در این اثنا سید مجتبی حسینی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار سه یادداشت زیر عنوان «دشواری وظیفه»، به برخی از این حواشی پاسخ داد. اما آنچه که در این یاداشت‌ها قابل تأمل است، مواضعی است که معاونت هنری وزارت ارشاد اتخاذ کرد؛ زیرا از میان آنها اولویت‌های برنامه‌های هنری سال آینده را می‌توان بازخوانی کرد.
بر همین اساس نگاهی می‌کنیم به این یادداشت‌ها که به‌نوعی، چشم‌انداز فعالیت‌های هنری در سال ۹۸ را می‌تواند ترسیم کنند.
سید مجتبی حسینی، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در یادداشت اول خود که دی‌ماه منتشر کرد، به حاشیه‌سازی‌های به وجود آمده در حوزه هنر واکنش نشان داد و وظیفه هنر را نشان دادن ناملایمات اجتماعی عنوان کرد و برخوردهای قضائی با هنرمندان را نکوهش کرد: «روزگار ما چندان که باید مقرون به بایدها و منفور از نبایدها نیست و هنر امروز ناگزیر به افشای ابتلائاتی است که بیمارگونه، مرزهای اخلاق و حدود انسانیت را برآشفته است و حق به جانب، حقوق اجتماعی را که بر مبنای الگوهای دینی و آموزه‌های مدنی تدوین شده‌اند، تهدید می‌کند. تقابلی اگر در این گفت‌وگو، سر بر می‌آورد، نه از بدعهدی هنر، که از بی‌توجهی به تنوع باورها و گوناگونی آرایی است که هدفی مشترک را جست‌وجو می‌کنند. تلخی و ناگواری هنر، ریشه در ستیز بیهوده‌ای دارد که مبنای گفت‌وگوی خویش را بر مغلوب دانستن و نامشروع خواندن دیگری قرار داده است. ما در روزگاری به سر می‌بریم که به جهل مدرن مبتلاست و کم حوصلگی و شتاب در قضاوت‌ها، بدین داستان بیشتر دامن می‌زند. قطعاً از نهاد نامطلوب و معوج جامعه‌ای که برای بهبود خویش، تلاشی خرج نمی‌کند و در استقرار آرمان‌ها و آداب انسانی که برساختی دینی و خاستگاهی آسمانی دارند، نمی‌کوشد، نمی‌توان انتظار معجزه داشت. این بی‌نظمی باید به مدد هم‌افزایی مدل‌های علمی و الگوهای عملی، نظم‌پذیر شود و بهبود تدریجی جریان اجتماعی را رقم بزند. بیاموزیم که منطق دیگرستیزی و الگوی حذف، اتفاق آفرین نخواهد بود و فرجامی جز کنش‌ها و منش‌های معترض تولید نمی‌کند. هنر، معبر برون رفت از چنین وضعیتی است و هرچه قدر این ناهمگونی صلب‌تر به نظر آید، مواجهه سخت‌تری در پیش خواهد بود.»
وی در این یاداشت اشاره به شرایط موجود داشته و به گونه‌ای برخورد معاونت هنری با این حاشیه‌سازی‌ها را ترسیم کرده است: «وقت آن است که از این دشواری وظیفه، حرفی در میان آید و بطن شریف و متن نجیب هنر، رخ نمایی شود تا سره از ناسره تمییز گردد. ناگوار است که مردمی‌ترین رسانه روزگاران، از رسایی بیفتد و حق نیست که در احتضار پیش روی هنر، خطابه‌ای خرج نشود که در روزگار ما ذوالفقاری چند، اگر باقی است یکی زبان هنر است که در نظر پیر جلودار انقلاب «دشمنی با آن دشمنی با خورشید است». خود را مکلف به بایدها می‌دانیم و پیوسته خود را به مراعات روزگار سختی که در آن پر و بال می‌تکانیم، توصیه می‌کنیم اما تعابیر ناصواب و نامنصفانه‌ای که به حریم قدسی هنر و ساحت منزه هنرمندان، متعرض است را نمی‌پذیریم که صلاح و سلاح هنر، حقیقت آفرینی و حقیقت طلبی است.»
حسینی حتی در این زمینه به روشنگری از نوع فعالیت‌های موازی که در عرصه هنر توسط نهادهای دیگر صورت می‌گیرد، پرده برداشت و ایجاد مشکلات بودجه‌ای و موازی کاری را از مشکلات حوزه هنر دانست: «هنر در فرآیند اجتماعی امروز با اتکاء بر رسالت شهروندی و نظام تحول خواهی و رویکرد مردم محوری خود، از سازمان و ساختاری اقتصادی و معیشت آفرین برخوردار است که جمعیت متکثر پیوسته و وابسته به این نهاد، متأثر از درآمدزایی و گردش سرمایه‌ای آن هستند.»