محمدحسین جعفری سمیع روزنامه نگار روز گذشته اولین جلسه شورای عالی اصلاح طلبان در سال ۹۸ در حالی برگزار شد که به دلیل مشکلات متعدد حاکم بر جامعه و از سوی دیگر ناتوانی دولت در تحقق وعده های داده شده، جریان اصلاحات به واسطه حمایت هایی که از دولت تدبیر و امید در دو دوره […]

محمدحسین جعفری سمیع
روزنامه نگار

روز گذشته اولین جلسه شورای عالی اصلاح طلبان در سال ۹۸ در حالی برگزار شد که به دلیل مشکلات متعدد حاکم بر جامعه و از سوی دیگر ناتوانی دولت در تحقق وعده های داده شده، جریان اصلاحات به واسطه حمایت هایی که از دولت تدبیر و امید در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری داشت، پایگاه اجتماعیشان متزلزل شده است. به عقیده برخی از چهره های شاخص این جریان سیاسی، اصلاحات امروز پاسوز سیاست های دولت شده است و این نشان از آسیب جدی به جایگاه اجتماعی اصلاح طلبان در کشور است. شاید بتوان گفت اولین جرقه ناامیدی به جریان اصلاحات در دی ماه ۹۶ زده شد. هنگامی که معترضان با شعارهای خود این پیام را به سیاستمداران دادند که اصلاح طلبی و اصولگرایی دیگر جایگاهی پیش مردم ندارند.

 

روز گذشته اولین جلسه شورای عالی سیاست گذاری اصلاح‌طلبان در سال ۹۸ به ریاست محمدرضا عارف رئیس این شورا برگزار شد.
در این جلسه، سیدعبدالواحد موسوی لاری نائب رئیس، فاطمه راکعی رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، مرتضی مبلغ، مرتضی الویری، محمد سالاری، الهه کولایی و شهیندخت ملاوردی،‌ ابراهیم اصغر زاده، زهرا شجاعی و دیگر اعصای حقیقی و حقوقی این شورا حضور داشتند.
به گزارش «جمله» به نقل از خبرگزاری ها، یک عضو شورای عالی اصلاح‌طلبان درباره این جلسه گفت که ابراهیم اصغرزاده عضو کمیته سیاسی و برنامه گزارشی از وضعیت و شرایط جامعه به اعضای شورای عالی اصلاح طلبان ارائه کرده و تاکید داشته است که طرفداران آقای روحانی و بخشی از جامعه از دولت سرخورده شده‌اند.
وی گفت: «در این جلسه اعضای شورا با توجه به مشکلات و فشارهایی که به مردم وارد میشود، خواستار توجه بیشتر نهادهای مسئول به مطالبات اقشار مختلف مردم شدند.»

اصلاح طلبان مردم را ناامید کردند
آخرین اظهار نظر در خصوص ناامیدی مردم از اصلاحات از سوی فائزه هاشمی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی است. او می‌گوید: «ما در سال ۹۲ و ۹۴ دو انتخابات داشتیم که اصلاح‌طلبان توانستند در این دو انتخابات پیروز شوند. کرسی عمده اعضای شورای‌های شهر در سراسر کشور هم اصلاح‌طلبان به دست آوردند. مردم از اصلاح‌طلبان حمایت و پشتیبانی کردند، اما اصلاح‌طلبان نتوانستند پاسخ مردم را بدهند … عقیده من این است که مردم انتظاراتی را که داشتند در عملکرد اصلاح‌طلبان ندیدند. به همین دلیل مردم از اصلاح‌طلبان ناامید شدند. بسیاری از اصلاح‌طلبان به دنبال منافع باند و دسته خود هستند و عملکرد مناسبی نداشتند تا مردم امیدوار شوند که با پشتیبانی آن‌ها بتوانند به مقاصد و مطالباتشان برسند».
چندی پیش بود که صادق زیباکلام هم در نامه‌ای سرگشاده به رئیس دولت اصلاحات درباره اشتباهات استراتژی آنها سخن به میان آورده بود. وی نوشته بود: «در این که اصلاح‌طلبان بخش قابل ‌توجهی از محبوبیت‌شان را از دست داده‌اند تردیدی نیست. بسیاری از اقشار تحصیل‌کرده و جوان‌تر مدت‌هاست این باور را که انتخابات می‌تواند تغییری به وجود آورد از دست داده‌اند. مع‌ذلک بسیاری از آن‌ها در دو انتخابات ۹۴ و ۹۶ به اصرار و ترغیب اصلاح‌طلبان شرکت کردند؛ اما عملکرد فراکسیون امید و از آن بدتر عملکرد آقای روحانی سبب شده که آن‌ها دیگر در انتخابات شرکت نکنند».
وی در ادامه حمله تندی به جریان اصلاحات کرد و نوشته بود: «بی‌هویتی جریان اصلاحات را نه می‌توانیم بر گردن اصول‌گرایان بیفکنیم، نه روحانی، نه شورای نگهبان و نه نظارت استصوابی. ما هنوز نتوانسته‌ایم یک شعار استراتژیک برای اصلاح‌طلبی که به صورت شناسنامه و هویت آن درآمده باشد ایجاد نماییم».
علی بختیاری قائم مقام شورای مرکزی حزب اصلاح‌طلب ندای ایرانیان ، با اشاره به جلسه برگزار شده رئیس دولت اصلاحات با فراکسیون امید در سال گذشته و نامه اخیر صادق زیباکلام به خاتمی درباره به بن‌بست رسیدن جریان اصلاحات، اظهار کرده بود: «اصلاح‌طلبان به‌خواسته یا ناخواسته از روحانی در انتخابات ریاست‌ جمهوری سال ۹۶ و ۹۲ حمایت کردند و باید پاسخگوی مشکلات دولت هم باشند.»

اصلاح طلبان ضد اصلاحات!
اصلاح‌طلبانِ ضد اصلاحات، بلایی است که دامنگیر اصلاحات شده و نه تنها در دولت بلکه در مجلس و شورای شهر نیز آن‌ها را درگیر کرده است. اگر اصلاحات را با تعریف معمول گفتمان، یک گفتمان بدانیم، باید دال مرکزی آن «اصلاح» باشد، ولی در سال‌های متمادی و به جسارت می‌توان گفت: از همان سال ۷۶، «قدرت» به عنوان دال مرکزی، توسط حاملان اصلاحات برگزیده شد و تمام حواشی ایجاد شده از سوی این جریان سیاسی نیز میوه این «انحراف بزرگ» در پارادایم اصلاح‌طلبی است.
آن‌ها فراکسیون امید و شورای شهر پنجم را هم با این خطای راهبردی راه انداختند. صرف حضور در مجلس و تصاحب شهرداری به عنوان دو نهاد مهم قدرت، بدون توجه به کیفیت و مسئولیت‌های سنگینی که متوجه این دو نهاد است، خروجی ضعیفی از این دو ارائه داد و کار را به جایی رساند که امروز اصلاحات از آینده خود بیم‌ناک است.

بعد از مجلس ششم
حجت الاسلام حسین انصاری راد نماینده سابق مجلس نیز ریشه مشکلات جریان اصلاحات را در گذشته می داند. او در گفت و گو با یکی از رسانه ها در این خصوص گفته بود:« برای پاسخ به این سوال باید به گذشته و دلایل اصلی وضعیت کنونی اصلاح‌طلبان توجه کرد. بنده ریشه تضعیف جریان اصلاحات را در اتفاقات پس از مجلس ششم و عدم‌تائید صلاحیت چهره‌های شناخته‌‌شده و اصلی اصلاح‌طلب می‌دانم و معتقدم اگر در آن زمان این اتفاق رخ نمی‌داد و صلاحیت ۸۵‌درصد نمایندگان مجلس تائید می‌شد، رویکرد جریان‌های سیاسی به‌سمتی حرکت نمی‌کرد که امروز در چنین شرایطی قرار بگیرند. در شرایطی که پس از مجلس ششم صلاحیت حدود ۳۵۰۰ نفر در سراسر کشور تائید نشد، در نتیجه بی‌رقیب‌شدن جریان اصولگرایی از آن زمان آغاز شد و تا حدود زیادی تا امروز نیز ادامه داشته است.»
وی ادامه می دهد:« پس از این اتفاقات محافظه‌کاران فضای سیاسی کشور را به‌سمتی بردند که فردی مانند محمود احمدی‌نژاد به قدرت رسید و هشت‌سال رئیس‌جمهور بود. شرایط به‌شکلی بود که کسانی که امروز منکر هرگونه حمایت از احمدی‌نژاد می‌شوند به‌صورت تمام‌قد از وی حمایت می‌کردند و تلاش می‌کردند جریان اصلاحات در فضای سیاسی کشور تاثیرگذاری خود را از دست بدهد.»
در نهایت به رغم وجود تمام اختلاف نظرها پیرامون عوامل و دلایل متعدد افول جریان اصلاحات در میان فعالان سیاسی، آنچه که به خوبی در بستر جامعه مشاهده می شود، این حقیقت است که جریان اصلاحات امروز حال روز بهتری از اصولگرایان ندارد. زیرا همانطور که اصولگرایان چوب سیاست های دولت احمدی نژاد را خوردند، اصلاح طلبان نیز پاسوز سیاست های دولت تدبیر امید خواهند شد. دولتی که به رغم تمام وعده هایی که در جهت بهبود شرایط داده بود، امروز با انبوهی از چالش ها مواجه است. چالش هایی که ضربات آن بر پیکر جامعه، ملت و کشور وارد می شود و کریزی از آن نیست. در واقع برای مردم کوی و برزن تفاوتی ندارد که مدیریت کشور توسط چه جناحی اداره می شود بلکه مهم آن است که این مدیران توانایی تحقق وعده ها و برآوردن نیازهای ملت و کشور را داشته باشند و از همه مهمتر کمتر شعار بگویند و بیشتر عمل کنند.