کاوه ایرانی – روزنامه نگار امسال سال انتخابات مجلس یازدهم است و اسفند ماه با برگزاری انتخابات مجلس، زنگ آخر مجلس دهم به صدا در می آید. در این میان جریان های سیاسی هرچند زودتر از زمان معمول وارد فاز انتخاباتی شده اند اما هیچ کدام برنامه دقیقی برای حضور در این رقابت سیاسی را […]
کاوه ایرانی – روزنامه نگار
امسال سال انتخابات مجلس یازدهم است و اسفند ماه با برگزاری انتخابات مجلس، زنگ آخر مجلس دهم به صدا در می آید. در این میان جریان های سیاسی هرچند زودتر از زمان معمول وارد فاز انتخاباتی شده اند اما هیچ کدام برنامه دقیقی برای حضور در این رقابت سیاسی را ندارند. اصولگرایان به رغم آنکه از فقدان پایگاه اجتماعی خود آگاهی دارند، تلاش می کنند به مدد ناکامی اصلاح طلبان، کرسی های بیشتری را در مجلس آینده تصاحب کنند. اصلاح طلبان پس از ناکامی دولت در تحقق وعده های داده شده، بزرگترین ضربه اجتماعی را متحمل شدند و اکنون دچار اختلاف نظرهای فاحشی پیرامون حضور در انتخابات هستند. از سوی دیگر عملکرد نچندان خوب فراکسیون امید در مجلس نیز موجب شده تا بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح طلب خود را از هم اکنون بازنده انتخابات آتی بدانند.
در یک ماه گذشته اختلافات فاحشی را در میان فعالان سیاسی و افراد تاثیرگذار جریان اصلاحات شاهد بودیم. اواخر فروردین ماه بود که اظهارات سعید حجاریان در خصوص راهبردهای جریان اصلاح طلبی و حضور مشروط در انتخابات، موجی از واکنش ها را در فضای رسانه ای کشور به همراه داشت. سعید حجاریان طی یادداشتی با اشاره به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی و مسئله مشارکت مردم در انتخابات، بحث ” مشارکت مشروط” را طرح و نفس مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود را به چالش کشید.
انتخابات مشروط به روایت حجاریان
وی نوشت: «اصلاح طلبی در سال جاری همچون دیگر گرایش های موجود در جمهوری اسلامی نیازمند اتخاذ تصمیمهای به نسبت حیاتی است و طبعا قادر نیست مسیری تکخطی در پیش بگیرد از این رو نیازمند اتخاذ موضعی ترکیبی است از آرامش فعال تا فعالیت تمام قد.»
حجاریان در تشریح موضع “آرامش فعال” تصریح کرده است: «اصلاحطلبی به لحاظ تئوریک گردنی پیشتاز محسوب میشود و همواره باید بهعنوان پیشقراول درصحنه سیاست و جامعه حضورداشته باشد و دنبال رقیب از هر جریان کوتاهمدتی پاشنه آشیل این جریان است. دنبالهروی به تعلیق وجه تئوری که اصلاحطلبی و قلبی افقهای یک روزه منجر میشود از این گذشته به لحاظ منطقی و با توجه به پیشینه تاریخی چنانچه اصلاحطلبان (دارای پروژه سیاسی مشخص) و معترضان به وضع معیشت یکصدا شوند نخستین گزینه برخورد قهری اصلاحطلبان خواهد بود نه توده مردم حاضر در خیابان.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه با تعمیم آنچه “برخورد قهری” خواند به انتخابات، نوشته است: «این مدل درباره انتخابات نیز کاراست. اصلاح باید موضع خود در برابر انتخابات را بهصراحت و مجوزی تکامل اعلام کند در مباحث پیشین ازجمله میزگرد سیاست ورزی انتخاباتی، چند رویکرد پیش روی اصلاحطلبان ترسیمشده است اما در کوتاهمدت شاید عقلانی ترین راهبرد خود را بتوان در مشارکت مشروط جست.»
عبدا… ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره یادداشت سعید حجاریان مبنیبر حضور مشروط اصلاحطلبان در انتخابات آینده مجلس میگوید: «هیچ راهی جز این نیست. انتخابات مجلس در سال ۹۴ نیز در همین شرایط حداقلی برگزار شد و مجلس در زمینههای قانونگذاری، سیاسی و اجتماعی دستاورد چندانی نداشت. یعنی در مقایسه با انتظاری که نسبت به لیست امید در جامعه بهوجود آمد، دستاوردی برای جامعه مدنی و جامعه رأی دهنده به اصلاحات نداشت.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب که با ایرنا گفت و گو می کرد، در پاسخ به این پرسش که با توجه به عملکرد ضعیف امیدیها در مجلس و وعدههای تحقق نیافته دولت که مورد حمایت اصلاحطلبان بوده است، میتوان با طرح حضور مشروط، دوباره مردم را برای حضور در انتخابات مجلس بسیج کرد یا نه، میگوید: «بیشک اقبال جامعه نسبت به جریانهای سیاسی در مقایسه با دو سال قبل ضعیفتر شده است. اما تردید نکنید اگر قرار باشد جامعه نگاه اعتمادآمیز خود را به نظام سیاسی اصلاح و تربیت کند و در مسیر گفتمانی جمهوری اسلامی حرکت کند، قطعاً راهی جز گفتمان اصلاحطلبی ندارد.»
بسیاری از فعالان سیاسی نیز نظری همچون عبدا… ناصری دارند و اعتقادشان بر این است که اگر نگاه جامعه با اعتماد همراه باشد، مسیر اصلاحات را در پیش خواهد گرفت. اما این کلام در عرصه عمل با چالشی بزرگ مواجه می شود و آن گسترش بی اعتمادی در جامعه است. جامعه ای می تواند رنگ اعتمادآمیز به خود بگیرد که از عملکرد منتخبین خود رضایت داشته باشد. حال آنکه با توجه به عملکرد فراکسیون امید نمی توان گفت جامعه امروز از کارنامه اصلاح طلبان در مجلس رضایت دارد.
جلال جلالیزاده فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت و گو با ایسنا پیرامون بی اعتمادی جامعه به اصلاح طلبان با بیان اینکه یکی از مشکلات اصلاحطلبان، کاهش اعتماد مردم به آنهاست، گفت: «در انتخابات اخیر ریاستجمهوری، جریان اصلاحات مردم را تشویق کرد که با حضور در انتخابات به روحانی رأی دهند اما برآورده نشدن شعارهای اصلاحطلبی موجب دلسردی و بی اعتمادی مردم نسبت به اصلاحطلبان شده است. در واقع اصلاحطلبان مردم را پای صندوق رأی آوردند اما بهره آن را دیگران بردند.»
فراکسیون امید، ویترین اصلاحات
فراکسیون امید نماینده جریان اصلاحات در مجلس شناخته می شود. وقتی از عملکرد ضعیف فراکسیون امید در مجلس گلایه می شود، نمایندگان این فراکسیون دلایلی را بیان می کنند که قابل تامل است. یکی از نمایندگان مجلس پیش از این در گفت و گویی پیرامون مشکلات لیست فراکسیون امید گفته بود:« به دلیل رد صلاحیت گسترده ای که توسط شورای نگهبان انجام گرفته بود، بسیاری از چهره های شاخص اصلاحات موفق به حضور در انتخابات نشدند. به همین دلیل ما برای تکمیل لیست امید، ناچار اسامی چهره هایی را اضافه کردیم که معتدل شناخته می شدند. پس از پیروزی لیست امید و راهیابی این کاندیداها به مجلس، بلافاصله این افراد از لیست امید خارج و فراکسیون مستقلین را تشکیل دادند و به نوعی راه خود را جدا کردند.»
محسن رهامی عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان نیز در نقد و بررسی فراکسیون امید گفت: «اصلاحات علیرغم مخالفتها و کارشکنیهایی که با آن شده و بسیاری از نیروهای شاخص آن اجازه نیافتند به مجلس وارد شوند؛ اما همین تعداد از اعضای فراکسیون امید نمادی از جریان اصلاحات در مجلس هستند و آرمانهای و خواستههای این جریان را برای مردم عزیز ایران بیان میکنند اما انتقاداتی هم به عملکرد آنان وارد است.»
این فعال سیاسی که با خبرآنلاین گفت و گو می کرد، اظهار کرد: «انتظارعمومی این بوده که فراکسیون امید با معضلاتی مثل بیکاری، تورم، اشتغال، بالارفتن قیمت ارز، بی اعتبار شدن ارزش پول ملی و پایین آمدن توان خرید مقابله کند و قدرت بیشتری از خودش نشان دهد و موثر واقع شود. لیست امید زمان انتخابات مجلس دهم برنامههایی را در ۱۲۰ سرفصل به مردم اعلام کرد، حال باید ارزیابی شود و این فراکسیون بگوید از این وعده ها به طور مثال به ۱۰۰یا ۵۰ مورد عمل کرده است.»
واقعیت های عینی جامعه
هرچند بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح طلب تلاش می کنند از عملکرد فراکسیون امید دفاع کنند، اما آنچه که برای مردم حائز اهمیت می باشد، واقعیت های عینی جامعه است. در دو سال گذشته بحران های اقتصادی پی در پی، شرایط سختی رارا برای توده میلیونی مردم به وجود آورده است. در این میان انتظار مردم از منتخبین خود آن بود که نسبت به این مشکلات سکوت نکنند و مصلحت سیاسی را بر واقعیت جامعه ترجیح ندهند. در واقع به غیر از معدود نمایندگان فراکسیون امید که همواره پیرامون مسائل مختلف جامعه از فقر و تبعیض گرفته تا مشکلات جوانان، همواره صدای ملت بوده اند از تعداد انگشتان دست کمتر است. نمایندگانی همچون محمود صادقی، پروانه سلحشوری، غلامرضا حیدری، قاسم میرزایی نیکو و گاهی نیز علی مطهری از جمله کسانی بودند که تلاش می کردند صدای ملت در خانه ملت باشند.
با اینحال در بسیاری از موارد توقع جامعه از فراکسیون امید و رئیس این فراکسیون برآورده نشد. لیست ائتلاف امید زمان انتخابات تبلیغات پرطمطراقی داشت و در بلندپروازی حدومرزی برای خود نمی شناخت اما بعد از گذشت ۳ سال شعارهای اعلامی با عملکرد اعمالی فراکسیون امید همخوانی ندارد و فراکسیونی که قرار بود امید را به جامعه بازگرداند، امروز خود دچار افسردگی حاد شده و نیازمند دلداری است!