مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: حضور معاونین وزرای امور خارجه کشور‌های مختلف در نشستی که ظریف شخصا در آن حضور داشت، نشان دهنده اهمیت سفر او و بازتاب رسانه‌ای آن است. باید بپذیریم حجم تحریم‌های فلج کننده و کمرشکن بر علیه جمهوری اسلامی ایران در مسیر یک سازمان دارای ماموریت مشخص در ایالات […]

مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: حضور معاونین وزرای امور خارجه کشور‌های مختلف در نشستی که ظریف شخصا در آن حضور داشت، نشان دهنده اهمیت سفر او و بازتاب رسانه‌ای آن است. باید بپذیریم حجم تحریم‌های فلج کننده و کمرشکن بر علیه جمهوری اسلامی ایران در مسیر یک سازمان دارای ماموریت مشخص در ایالات متحده آمریکا، فشار زیادی بر تهران وارد کرده است. تهران این حجم حجیم فشار‌ها را با دو ادبیات پاسخ می‌دهد؛ اولی ادبیات رودررو و تقابلی که در عرصه فرادولتی دیده می‌شود؛ و دومی ادبیات دیپلماتیک و مذاکره.
مطهرنیا ادامه داد: ساختار قدرت در ایران، همانطور که در ۴ دهه اخیر نشان داده و اکنون هم به وضوح خود را به نمایش می‌گذارد، برای ایجاد یک فضای معنادار داخلی در تحکیم و تثبیت وضع موجود، حرکات آمریکا را به هیچ می‌انگارد. سخنگو‌های این جریان از تریبون‌های مختلف تلاش دارند حجم این تحریم‌ها در گروه مشترک اقدام عیله ایران (شامل وزارت خانه‌های خارجه، دفاع، خزانه داری آمریکا به همراه سازمان اطلاعاتی سیا) را نادیده گرفته و به گونه‌ای آن‌ها را ناشی از شکست سیاست‌های آمریکا در قبال ایران در ۴ دهه اخیر قلمداد کند.
این استاد دانشگاه افزود: از طرف دیگر، ایران در امر واقع سیاسی، نه در بخش آرمان‌ها و نگرش‌های آرزومندانه سیاسی خود، امروز با بحران‌های چند لایه‌ای در ساحت‌های گوناگون در فعالیت‌های ملی رو به روست.
مطهرنیا گفت: رویکرد بعدی مربوط به تیم روحانی است. از این رو سفر ظریف به آمریکا، آنهم در زمانی که دیگر کشور‌ها معاونین وزیران امور خارجه خود را به این نشست گسیل داشته اند، نشان دهنده تلاش او برای باز ماندنِ در مذاکره با آمریکاست.
مطهرنیا ادامه داد: در وضعیت کنونی دولت تلاش دارد، از طریق ایجاد یک سپر دیپلماتیک و استفاده از شخص ظریف، به عنوان یک شخصیت برجسته دیپلماتیک در سطح جهان، زمینه نوعی ادبیات دیپلماتیک را بازگشایی کند. بر اساس این ادبیات این ظریف است که سپر قرار می‌گیرد و باید دید آیا بار دیگر بعد از این تلاش‌ها سازشکار خوانده خواهدشد یا نه. اکنون دولت و ظریف می‌خواهند فشار‌ها را کاهش دهند، اما زمانی این تلاش از طرف مقابل پذیرفته خواهد شد که رسما از سوی عناصر حکومتی مورد تایید قرار بگیرد.
این تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: سفر ظریف يك خردمندی سیاسی است، اما زمانی که به موازات همین امر در تهران و شهر‌های مختلف گفته می‌شود «عدم فروش نفت به هیچ وجه مهم نیست و ما حتی اگر بشکه‌ای نفت نفروشیم می‌توانیم ادامه دهیم» و برخی از جناح‌های فکری صاحب قدرت، دولت را برای فضای خروج از شرایط کنونی تحت فشار قرار می‌دهند و زمینه‌های عبور از دولت روحانی را مطرح می‌کنند، که می‌تواند به عنوان سیگنال‌هایی از سوی آمریکا مورد توجه قرار گیرد که ظریف سخنگوی نهایی تصمیمات نیست و چنین تلاش‌هایی نمی‌تواند مطلوبی را که ظریف دنبال آن است محقق کند.
مطهرنیا در پایان گفت: این جاست که یک کانفلیکت، نه یک پارادوکس، شکل می‌گیرد؛ ایران دهه هاست هویت انقلاب اسلامی را در رویکرد ضد آمریکایی تعریف کرده است. اگر مرگ بر آمریکا را از ایران بگیرید گویی دیگر تفکر انقلابی در ایران وجود نخواهد داشت. این تعارض اکنون خود را نشان می‌دهد و معتقدم آمریکایی‌ها با فشار خود به دنیال این هستند یا از طریق مذاکره یا رودروریی مستقیم با رویکرد ضد آمریکایی ایران مقابله کنند./فرارو