یکی از تصمیم های مهم استراتژیک دولت آمریکا در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، معطوف ساختن توجه خود به سمت غرب اقیانوس آرام بود، جایی که چین به طور فزاینده ای نظم برقرار شده توسط آمریکا را به چالش می کشید. بدین منظور، واشنگتن پذیرفت که موضوع خاورمیانه را در لیست اولویت های ثانویه قرار […]
یکی از تصمیم های مهم استراتژیک دولت آمریکا در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، معطوف ساختن توجه خود به سمت غرب اقیانوس آرام بود، جایی که چین به طور فزاینده ای نظم برقرار شده توسط آمریکا را به چالش می کشید. بدین منظور، واشنگتن پذیرفت که موضوع خاورمیانه را در لیست اولویت های ثانویه قرار دهد. یک عنصر ضروری برای این تغییر جهت، توافق هسته ای با ایران بود.
دولت ترامپ اکنون اولویت های دیگری را دنبال می کند. آمریکا بیش از هر زمان دیگری با سیاست های منطقه ای اسرائیل و کشورهای سلطنتی حاشیه خلیج [فارس] هماهنگ شده و ایران را به عنوان بزرگترین تهدید کنونی در نظر می گیرد. خروج امریکا از توافق هسته ای و تلاش های آشکار برای محدود ساختن سیاست های منطقه ای گسترده تهران، تنش میان تهران و واشنگتن را به طور پیوسته تشدید کرده است.
به عنوان بخشی از تحریکات هدفمند خود، آمریکا در اواسط ماه آوریل سپاه پاسداران ایران را در فهرست سازمان های تروریستی قرار داد. بلافاصله پس از آن، آمریکا اعلام کرد که از اوایل ماه مه مجوز خرید نفت خام ایران را برای همگان لغو خواهد کرد. اکنون نیز این تحولات برای اولین بار منجر به جابجایی بخش عظیمی از نیروهای آمریکایی شده است.
جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ یکشنبه شب گفت، ناو هواپیمابر “آبراهام لینکلن” و یگانی از هواپیماهای بمب افکن برای مقابله با ” علائم و هشدارهای نگران کننده و روز افزون” به منطقه ارسال شده اند. او ادامه داد، آمریکا به دنبال درگیری مسلحانه با ایران نیست. اما آنها آماده پاسخ به هر گونه حمله ای هستند، چه از سوی سپاه پاسداران و چه از سوی گروه های متحد با ایران.
هر چند بولتون آشکارا اذعان نکرد، اما واضح است که این گام آمریکا در واکنش به تهدید های تهران مبنی بر مسدود ساختن خطوط حمل و نقل نفتی در تنگه هرمز، بین خلیج فارس و دریای عمان می باشد. حدود یک سوم از حجم کل حمل و انتقالات نفتی جهان از طریق این تنگه که بین ایران و عمان قرار دارد، انجام می شود.
چین، هندوستان و ژاپن که اکثر نفت وارداتی خود را از طریق تنگه هرمز دریافت می کنند، به طور مستقیم تحت تأثیر چنین تصمیمی قرار خواهند گرفت. به هر حال، مسدود کردن این تنگه بدون شک باعث افزایش شدید قیمت انرژی در تمام بازارهای نفت خام خواهد شد.
در گذشته تهران اغلب تهدید کرده بود این مسیر حمل و نقل را مسدود می کند، اما این تصمیم هرگز جدی و قطعی نبوده است. امارژیمی که موجودیت خود را در معرض خطر ببیند، مطمئنا حاضر به پذیرش ریسک های بیشتری خواهد بود. مقابله با یک دشمن خارجی می تواند باعث همبستگی داخلی در اثر این تهدید خارجی شود؛ اما همچنین می تواند به بی ثباتی و سرنگونی نیز منجر شود.
رئیس جمهور دونالد ترامپ در ابتدای ریاست جمهوری خود اعلام کرده بود قصد دارد به جنگ های بی پایان خاتمه داده و آمریکا را از نقش پلیس جهانی برهاند. با این حال، اکنون به نظر می رسد آماده است تا در نقاط مختلفی که ده ها هزار مایل با هم فاصله دارند، به تنش ها دامن زده و باعث تشدید بحران ها شود. مهم نیست هدف آمریکا کره شمالی، ونزوئلا یا ایران باشد: نکته اصلی این است که اغلب روشن نیست چه استراتژی در پشت سیاست های آمریکا قرار داشته یا این کشور چگونه با عوارض جانبی ناخواسته ناشی از مانورهای تاکتیکی خود مقابله خواهد کرد.