بهزاد فراهانی (بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر) درباره میزان اهمیت تیپ و شخصیت بودن کاراکترهای انتخابی و نقش‌های برون‌گرایی که در چند سال اخیر به ایفای آنها پرداخته، به ایلنا گفت: به شخصه برنمی‌تابم که شخصیت‌ها را از یکدیگر جدا کنیم و آنها را سیاه و سفید ببینیم. من آدم‌ها را بر مبنای موقعیت خودشان […]

بهزاد فراهانی (بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر) درباره میزان اهمیت تیپ و شخصیت بودن کاراکترهای انتخابی و نقش‌های برون‌گرایی که در چند سال اخیر به ایفای آنها پرداخته، به ایلنا گفت: به شخصه برنمی‌تابم که شخصیت‌ها را از یکدیگر جدا کنیم و آنها را سیاه و سفید ببینیم. من آدم‌ها را بر مبنای موقعیت خودشان تحلیل می‌کنم. یعنی شرایط فرهنگی، تباری، خانوادگی، شغلی آنها را مورد مطالعه قرار می‌دهم و اگر می‌بینید که گاه شخصیت‌های بیرونی را بازی می‌کنم، به خاطر خود شخصیت است. البته در شرایط فعلی هر کسی یک نقش را خوب بازی کند، کارگردانان محترم تمایل دارند که تنها همان نقش را به او واگذار کنند. در واقع به همین دلیل هم هست که خیلی از آدم‌ها در یک نقش باقی می‌مانند که من این را نمی‌پسندم.
این بازیگر همچنین درباره ویژگی‌های شخصیتی که این روزها در سریال «دلدار» ایفا می‌کند، نیز توضیح داد: دو سه سالی بود که به من نقشی پیشنهاد نمی‌شد و یا نقش‌هایی پیشنهاد می‌شد که عمیق نبود. به نوعی انگار بین کارگردانان این شبهه به وجود آمده بود که من ممنوع‌الکار هستم که چنین مسئله‌ای نبود. وقتی خلاصه این نقش را آقای محمودی برایم خواند، دیدم شخصیت درگیری است که لازمه بازی کردن آن یک مقدار دانش، تبحر و تجربه است و به همین دلیل آن را پذیرفتم. به طور کلی نقش‌هایی که به زحمتکشان و اقشار لایه‌های رنجبر جامعه می‌پردازد را دوست دارم.
فراهانی ادامه داد: مجموعه «دلدار» نیز به همین صورت است و زحمتکشان جامعه در آن حضور و جریان دارند و ما زندگی آدم‌های متعادل و متوسط را می‌بینیم. به همین دلیل از ایفای نقش خود راضی هستم و به نظرم یکی از کارهای خوب کارنامه کاری‌ام به شمار می‌آید. در درام‌نویسی مسائلی وجود دارد که باید به آن پرداخت. لازمه این کار این است که تلویزیون محترم نگاهش به ادبیات نمایشی و ادبیات ملی باشد و به آن بپردازد ولی به نظر من نمی‌پردازد و اصلا در قامت این کارها نیست.
وی همچنین درباره روندی که برای باورپذیر کردن نقش‌ها انجام می‌دهد، نیز عنوان کرد: کار اصلی من درام‌نویسی بوده و رشته تحصیلی‌ام در دانشگاه دراماتیک هم درام‌نویسی بوده است. در واقع بعد که به فرانسه رفتم، در رشته‌های کارگردانی و بازیگری نیز به مطالعه و تحصیل پرداختم. به این ترتیب وقتی یک شخصیت به من واگذار می‌شود، اول از نظر ساختاری آن را نگاه می‌کنم. روابطی که بر آن نقش حاکم است، ارتباطاتی که وجود دارد و روانشناسی که برای شخصیت می‌توان متصور بود.
این بازیگر در ادامه بیان داشت: در واقع این مسائل برایم مهم بوده و کوششم این است که شخصیت تبدیل به یک کار لوس و نخ‌نمای هر روزی دیگران نشود؛ بلکه تبدیل به موجودی شود که همزادپنداری در آن زیاد بوده و تعمیم‌پذیر باشد تا وقتی مردم آن را می‌بینند احساس نکنند که یک بازیگر در حال بازی کردن آن است بلکه با شخصیت احساس قوم و خویشی و نزدیکی بکنند.
فراهانی همچنین درباره مشکلاتی که ایفای نقش‌های مختلف در طول دوران کاری برای او ایجاد کرده‌ است، گفت: زمانی نمایش «خدا در آتنا حرف می‌زند» کار آقای ابراهیمیان را بازی می‌کردم و حتی انجمن منتقدان جهان به عنوان بهترین بازیگر آن سال به من جایزه‌ای داد. در آن نمایش آنقدر نقش روی من تاثیر گذاشته بود که گاه همسرم به من هشدار می‌داد که اینجا صحنه نمایش نیست و ما در حال زندگی هستیم. در واقع باید بگویم که این مسائل وجود دارد و گاهی اوقات ناخودآگاه به شخصه حرکاتی انجام می‌دهم که برای کاراکتر نمایشی بوده و مختص به شخصیت خودم نیست.
وی در پایان اظهار کرد: بازی شخصیت‌های فرادستی همچون معاویه در سریال امام علی(ع) یا نقش سرهنگ در مجموعه به رنگ صدف، گاهی اوقات در رفتار اجتماعی من تاثیر می‌گذاشت و وقتی که اتفاق می‌افتاد، تازه متوجه می‌شدم که من اصلا آدمی به این صورت نیستم و کاراکتر نمایشی با من این کار را کرده است. از خود می‌پرسیدم چرا خشونت به خرج دادم و صبوری نکردم؟ چرا درجه شکیبایی‌ام کم است؟ و اینها همه به خاطر شخصیت‌هایی است که بازی کردم.