توافق مدیران استقلال با منشأ و ایسما برای جدایی از جمع آبیپوشان یک اتفاق تازه نیست که در استقلال اتفاق افتاده باشد، سه چهار ماه پیش هم همین توافق با گرو و نیومایر صورت گرفت تا از جمع استقلالیها جدا شوند. قبلتر هم با بویان و چند خرید شکستخوردهی دیگر که حتی نامشان را هم […]
توافق مدیران استقلال با منشأ و ایسما برای جدایی از جمع آبیپوشان یک اتفاق تازه نیست که در استقلال اتفاق افتاده باشد، سه چهار ماه پیش هم همین توافق با گرو و نیومایر صورت گرفت تا از جمع استقلالیها جدا شوند. قبلتر هم با بویان و چند خرید شکستخوردهی دیگر که حتی نامشان را هم به خاطر نداریم پیش آمده بود. خریدهای بی کیفیت و بدون کارشناسیای که با قراردادهای سنگین به استقلال انداخته میشوند و با توافقی به مراتب مسئلهدار از استقلال میروند.
در ظاهر توافق، اما در باطن تاراج، تاراج پول و سرمایه، تاراج زمان و فرصت، فرصتی که مدیران و مربیان استقلال با انتخابهای اشتباه و مشکوک از جوانان ایرانی سلب میکنند. جوانانی چون قائدی، آقایی، صیادمنش، آذری و ذکریایمرادیها باید پا سوز خریدهای بی کیفیت خارجی شوند و دم بر نیاورند. مطمئن باشید اگر استقلال به جوانان و بازیکنان ایرانی خود هم بازی میداد همین نتایج را به دست میآورد و چه بسا شاید نتیجهی به دست آمده بهتر هم میشد.
حتی اگر برخی اعتقاد داشته باشند تجربه و سابقهی بازیکن جوانی چون سجادآقایی با ایسما و منشأ قابل مقایسه نیست،اگر تنها یک سوم زمانی که در اختیار منشأ و ایسما قرار داده شد به آقایی و سایر بازیکنان جوان اختصاص پیدا میکرد این بازیکنان جوان و خوش آتیه هم میتوانستند به مراتب بازدهی بالاتری از ایسما و منشأ داشته باشند. همچنان که وقتی فرهاد مجیدی به قائدی و تا حدودی به رضاکریمی اعتماد کرد و زمان بیشتری به آنها اختصاص داد و الحق و الانصاف هم این دو بازیکن توانستند به خوبی جواب اعتماد فرهاد را بدهند. پولهای زبان بستهای که به حلق این خارجیهای بی کیفیت ریخته میشود و در پایان باید برای یک توافق خوشحال باشیم که بازیکن دیگر نمیرود فیفا و از ما شکایت کند.
قضیه آنجا ناراحت کنندهتر میگردد که از این خریدها درسی گرفته نمیشود تا همچنان بازیکنان بی کیفیت به فوتبال ما بیایند و سرمایهسوزی ادامه داشته باشد.
همین حالا استقلال در بیم و امید قراداد پروپیچ قرار دارد که چهل روز دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد آیا احتمال اینکه بتوانند با پروپیچ به توافق برسند تا برای نحوهی پرداخت حق و حقوقش به یک توافق مناسب برسند؟ اگر این بازیکن نپذیرد چگونه چهارصد هزار دلار در این وضعیت سخت و گرانی دلار جور کنند؟ چون ظاهراً فیفا تهدید به بستن پنجرههای نقل و انتقالاتی استقلال برای فصل آینده نموده است.
پروپیچ از آن دست بازیکنانی بود که با اصرار فراوان پرویز مظلومی به استقلال آورده شد حتی قراداد این بازیکنان در آخرین دقایق وقت مجاز برای خرید بازیکنان خارجی به امضا رسید، اما آقای گل آلبانی در استقلال از سوی مظلومی به نیمکت دوخته شد تا این سوال پیش آید مگر در ایران بازیکنی نیست که نیمکت استقلال را پر نماید؟ سوالی که هرگز از سوی مظلومی پاسخی به آن داده نشد و ایشان هماکنون یکی از اعضای کمیتهی فنی باشگاه استقلال هم هستند تا با تأیید ایشان استقلال مبادرت به خرید بازیکن نماید تا تیم متضرر نشود!
در تمام این سالها که ما از استقلال و تیمهای دیگر به یاد داریم به محض حضور مدیران و مربیان جدید اسلاف خود را به باد انتقاد میبندند و وعده از تغییرات اساسی و بنیادی میدهند، اما در عمل اتفاق خاصی رخ نمیدهد و درب روی همان پاشنه میچرخد که قبلاً چرخیده است.
بازیکن خارجی که نیمکتنشین شود یعنی یک معاملهی دو سر باخت، هم پول به باد داده میشود و هم فرصت از یک بازیکن جوان گرفته میشود تا روی نیمکت تیمهای لیگ برتری بنشیند و به تجربهاش اضافه شود و خود را بیشتر با جو اینگونه تیمها وفق دهد.
هیچکس با بازیکن خارجی با کیفیت مخالفت ندارد بازیکنان با کیفیت در فوتبال ما حتی میتوانند نقش تعلیم دهنده هم داشته باشند، فصل گذشته در استقلال بودن جبارف تاثیر مثبتی داشت بازیکنی مانند فرشیداسماعیلی بهترین بازیها را از خود به نمایش میگذاشت چون جبارف میدانست که اسماعیلی را چگونه تغذیه کند و از او در تکامل فاز حمله بهره بگیرد جبارف مربی داخل میدان آبیپوشان بود و به راحتی میان دفاع و حمله به کمک امیدابراهیمی تعادل ایجاد میکرد.
استقلال به این بازیکنان نیاز دارد که بتوانند برای هواداران پیامآور شادی باشند.مدیران استقلال بابت توافق با منشأ و ایسما منتظر تشویق نباشند تا از این کار حماسه بسازند. خرید منشا از خریدهای اشتباهی بود که مدیران استقلال به آن تن دادند، چون منشأ نه هندوانهی سربسته بود و نه دلالی که دوست ساشا شفر باشد او را به استقلال آورده باشد.
این بازیکن در تیم رقیب و جلوی چشمان شما قرار داشت با کارنامهی ضعیف و پر ایرادی از خود در اردوگاه سرخپوشان به جای گذاشته بود، اما شما آن را به استقلال آوردید و پس از یک نمایش ضعیف و دور از انتظار با توافق از او جدا شدید.
در همین مدت کوتاه یک بی انضباطی در پروندهاش به ثبت رسید و مدتی هم به خاطر همین بی انضباطی از سوی کادر فنی از ترکیب تیم کنار گذاشته شد.
وقتی شنیدیم که مدیران استقلال در جواب دادن به بازیکن جوان و با استعداد استقلال ذکریایمرادی امروز و فردا میکنند و به نوعی به او بی اعتنایی میشود دلمان سوخت که چرا مگر قرار نبود در استقلال به سرمایههایی که از امیدها به بزرگسالان آورده شدهاند بها داده شود و این بازیکن علیرغم میل باطنی مجبور شود در فضای مجازی به مدیران باشگاه التماس کند که تکلیفش را روشن کنند. این اتفاقات اصلاً زیبندهی نام بزرگ استقلال نیست. استقلال به مدیر عاشق نیاز دارد چون فضای این باشگاه با تمام باشگاههای دیگر متفاوت است.
ما میدانیم که مدیریت در تیمی مانند استقلال چقدر سخت و طاقتفرسا میباشد، اما شما آگاهانه در این میدان سخت گام گذاشتید میتوانستید قبول نکنید و این بار سخت را به دوش دیگران بیندازید.
استقلال سی میلیون هوادار دارد که با وجود سختیها و مشکلات شخصی این تیم را فراموش نمیکنند چون ظاهراً تنها دلخوشی که برایشان مانده همین هواداری از استقلال و فوتبال میباشد. این هوادار انتظارش بالا نیست چون میداند هوادار چه تیم بزرگی شده است، میداند استقلال چه پیشینهای دارد و چه جامهایی در ویترین افتخاراتش آرام گرفته است. این هوادار از مدیران استقلال انتظار دارد که همیشه باچشمان باز، متعهدانه، کارشناسی شده و مشوت با بزرگان دلسوز استقلال تصمیمات درست بگیرند.
اگر در استقلال افرادی هستند که بر خلاف جریان آب شنا میکنند و صدد زمین زدن استقلال هستند باید به هواداران معرفی شوند چون خبرها و حرفهای عجیب و غریب که از زبان بازیکنان و اطرافیان باشگاه استقلال شنیده میشود باعث نگرانی هواداران شده و متاسفانه یک جواب قانع کننده هم نمیگیرند.
این استقلال به حال و هوای تازهای نیاز دارد. به روزهای جدید با اتفاقات جدید هوادار استقلال فصل آینده از تیم فقط قهرمانی می خواهد چون دیگر تحمل شنیدن توجیهات تکراری را ندارد.