آدام بیت – آی‌اسپورت می‌گفتند هدف اصلی لیگ برتر است. می‌گفتند چمپیونز لیگ در درجه دوم اهمیت قرار دارد. هیچکدام از این حرف‌ها اما دیشب برای هواداران لیورپول که ششمین قهرمانی‌شان در اروپا را جشن گرفته بودند موضوعیتی نداشت. وضعیت یورگن کلوپ هم همین بود، مربی‌ای که بالاخره به شش شکست پیاپی‌اش در دیدارهای نهایی […]

آدام بیت – آی‌اسپورت

می‌گفتند هدف اصلی لیگ برتر است. می‌گفتند چمپیونز لیگ در درجه دوم اهمیت قرار دارد. هیچکدام از این حرف‌ها اما دیشب برای هواداران لیورپول که ششمین قهرمانی‌شان در اروپا را جشن گرفته بودند موضوعیتی نداشت. وضعیت یورگن کلوپ هم همین بود، مربی‌ای که بالاخره به شش شکست پیاپی‌اش در دیدارهای نهایی پایان داده و بعد از سه بار تلاش فاتح چمپیونز لیگ شده بود. بله، لیورپول، لیورپولِ کلوپ، جام قهرمانی اروپا را بالا برد.
فینال مادرید به هیچ وجه فینالی کلاسیک و به یادماندنی نبود؛ شاید به خاطر فاصله سه هفته‌ای از پایان لیگ، شاید به خاطر گرمای هوا در استادیوم واندا متروپولیتانو، یا شاید به خاطر حساسیت بسیار بازی. دلیلش هر چه بود، هیچ اهمیتی برای لیورپولی‌ها نداشت. تیمی که پیش از این بارها به بلد نبودنِ بردن محکوم شده بود، این بار دقیقا همین کار را کرد. یک پنالتی در دقیقه یک از محمد صلاح و یک گل در دقایق پایانی از دیووک اوریگی نتیجه‌ای که لیورپولی‌ها دنبالش بودند را رقم زد. باقی دیگر اهمیتی نداشت.

لیورپول فصلی به یادماندنی را در اروپا پشت سر گذاشت. هیچ قهرمانی در تاریخ این تورنمنت به اندازه لیورپول این فصل تن به شکست نداده. اما همین شکست‌ها بود که مزه پیروزی‌ها را شیرین و شیرین‌تر کرد. شاگردان کلوپ در راه رسیدن به قهرمانی پاریس سن ژرمن را با گل دقایق پایانی روبرتو فرمینو در آنفیلد شکست دادند، بایرن مونیخ را در آلیانتس آرنا با اقتدار پشت سر گذاشتند و البته بعد از باخت۳-۰در بازی رفت برابر بارسلونا، در بازی برگشت، در خانه، چهار بار دروازه این تیم را باز کردند تا راهی مادرید شوند.
در دو فصل اخیر همیشه بیشترین توجه‌ها به خط حمله لیورپول و مثلث صلاح، فرمینو و سادیو مانه بوده. در شبی که هیچ شباهتی که فینال فوق‌العاده دراماتیک استانبول ۲۰۰۵ نداشت، این خط دفاعی لیورپول بود که درخشید و باعث قهرمانی‌شان شد. ویرجیل ون دایک بی‌نقص بود، اندرو رابرتسون و ترنت الکساندر-آرنولد وجهی دیگر از بازی‌شان را به نمایش گذاشتند و الیسون بکر درون دروازه، به قول کلوپ، مهارهای سخت را ساده جلوه داد و به عنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد.
قهرمانی دیشب نتیجه یک پروسه و برنامه‌ریزی چند ساله از سوی کلوپ بود. به هر سوی این تیم نگاه می‌کردید گوشه‌ای از تفکرات کلوپ را می‌دیدید، از خریدهای هوشمندانه گرفته (صلاح، مانه، ون دایک، الیسون) تا رشد دادن بازیکنان جوان (رابرتسون، الکساندر-آرنولد).
اولین بازی لیورپول به رهبری کلوپ در دسامبر ۲۰۱۵ با تساوی بدون گل برابر تاتنهامِ موریسیو پوچتینو به پایان رسید. این نتیجه لیورپول را پایین‌تر از اورتونِ روبرتو مارتینز و کریستال پالاسِ آلن پاردیو در جدول لیگ برتر قرار داد. پس بی‌راه نیست اگر بگوییم تیم کلوپ در این سه سال و نیم اخیر پیشرفت کرده. این پیشرفت با تغییرات تدریجی در اسکواد تیم، قدم به قدم حاصل شد و از مارتین اسکرتل و ممدو ساکو و آلبرتو مورنو به ون دایک و رابرتسون و الکساندر-آرنولد رسید.
جدا از پرسونل، کلوپ فلسفه فوتبالش را هم در تیم جا انداخت. بخش پرس بالا و پرفشار بازی کردن زودتر از بخش با مالکیت توپ بالا بازی کردن جا افتاد. قطعه نهایی پازل اما، پازلی که کلوپ تکه به تکه حلش کرده بود، یاد گرفتن بردن، بدون لزوما خوب بازی کردن بود. تعداد پاس‌های سالم نیمه اول فینال دیشب پایین‌ترین آمار لیورپولی‌ها در کل بازی‌های این فصل بود. اما این تیم با فوتبالی مبنی بر کنترل حریف و استفاده از ضدحمله‌ها کاری که باید را در نهایت انجام داد.
کلوپ که این فصل برای اولین بار بعد از سال‌ها مجبور بود بدون دستیار همیشگی‌اش، زلیکو بوواچ، کارش را پیش ببرد، با تیم آگاه و قدرتمندی که دورش جمع کرده بود، معنای واقعی رهبری را به اثبات رساند: «رهبری یعنی جمع کردن متخصصی که در زمینه خودشان سواد بیشتری از خودت دارند». این تیم شامل مایک ادواردز (مدیر ورزشی)، دیو فالوز (رئیس بخش نقل و انتقالات)، بری هانتر (سرپرست استعدادیاب‌ها) و پپ لیندرز (دستیار اول) می‌شد.
با توجه به کارنامه هفت ساله کلوپ در ماینتس و همچنین در دورتموند، دوران او در لیورپول را تازه باید در میانه راه ببینیم. سوال بزرگ اینجاست که کلوپ چند سال دیگر می‌تواند در باشگاه باقی بماند و چقدر دیگر می‌تواند با لیورپول افتخار کسب کند. از منظری قهرمانی دیشب پایان چرخه‌ای بود که با تاتنهام شروع و تمام شده بود. از منظری دیگر اما این تازه می‌تواند آغاز دورانی باشد که در آن لیورپولِ کلوپ برای فتح تمام جام‌های ممکن می‌جنگد. آخرین تیم انگلیسی که به دو فینال پیاپی چمپیونز لیگ رسیده بود، منچستر یونایتدِ سر الکس فرگوسن بود. پس دو فینال پیاپی و یک قهرمانی می‌تواند نقطه شروع مناسبی برای رقم زدن دورانی طلایی باشد.
«بزرگترین کار میتونه یه پیروزی کوچیک باشه»
والا یزدانی
یورگن کلوپ مدتهاست عاشقان زیادی پیدا کرده. چه آنهایی که فوتبال آلمان را دوست دارند و آرزویشان تماشای حضور او روی نیمکت “دی مانچافت” است، چه آنهایی که اعتقاد دارند فوتبال انگلیس با حضور امثال او و گواردیولا دوباره تماشایی شده است و چه تماشاگران عادی فوتبال که از دیدن کامبک‌های رویایی تیمش سیر نمی‌شوند. اما برای هواداران لیورپول او مرد دیگری است؛ کلوپ سمبل تمام آن چیزی است که سال‌ها دنبالش می‌گشتند؛ یکی مانند شنکلی و پیزلی بزرگ که بتواند کارهای بزرگ انجام دهد و دوباره برشان گرداند به همان روزهای رویایی و اسطوره‌ای سابق. هواداران لیورپول خسته شده‌اند از شنیدن و تکرار جملات کلیشه‌ای مربوط به قهرمان نشدن‌هایشان در لیگ برتر فوتبال انگلیس و حالا این فصل می‌توانند به کلوپ بابت ساختن تیمش افتخار کنند. آقای “هوی متال” (می‌دانم لقبش این نیست ولی این لقب این روزها برازنده‌اش است؛ او “آهن سخت” فوتبال دنیاست) با ۹۷ امتیاز رکورددار تیم‌های دوم جزیره است و امروز نوشتن این جمله چه اهمیتی دارد وقتی او قهرمان اروپاست؟
کلوپ با مشت‌های گره‌کرده، با همان استایل منحصر بفرد همیشگی در کنار زمین شاید پس از پایان سوت بازی به سؤال خبرنگاری می‌اندیدشید که قبل از مسابقه از او پرسیده بود: “شما فکر نمی‌کنید که در دوران مربیگری‌تان، بدشانسی آورده‌اید؟” و چقدر کلوپ بدشانسی آورده بود؟ کارنامه مرد آلمانی پر از عناوین دوم است؛ درست مثل کریستوف دائوم، مثل هکتور کوپر: نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا با دورتموند در فصل ۲۰۱۲، با لیورپول در فصول ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ نایب قهرمانی در لیگ اروپا با لیورپول در فصل ۲۰۱۵ . آخرین قهرمانی کلوپ به فصل ۲۰۱۱ در بوندس لیگا باز می‌گشت. آقای هوی متال هر چه جلوتر می‌رفت، پخته‌تر می‌شد، تیم‌هایش هم بهتر بازی می‌کردند ولی رویه قهرمانی را فراموش میکرد انگار. لیگ قهرمانان امسال، رستاخیز مردی بود که ۸ سال برای اول بودن صبوری کرد، طعنه شنید و کار کرد تا امروز به احترام قهرمان بودن، برایش به پا خیزند.
بدون شک شکستن این چرخه معیوب بعد از ۴بار تکرار، کاری ریشه‌ای تر از خرید بازیکن و سرمایه‌گذاری کلان مدیریتی و غیره می‌خواهد. کلوپ به عنوان یک استراتژیست روشی از مدیریت استراتژیک را در این فصل به کار گرفته که شاید مهمترین عامل در نتایج بی‌نظیر این فصل لیورپول باشد. کلوپ با درک عوامل موفقیت لیورپول و با به کارگیری استراتژی رویکرد جامع (Holistic Approach) مثلثی بی‌نظیر میان هواداران، بازیکنان و مدیران باشگاه ایجاد کرده که اوج این خودباوری و اعتماد متقابل رو می‌توان در بازی برگشت مقابل بارسلونا در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان دید. درست است که خوش‌بین‌ترین هوادار لیورپول هم به پیروزی در ۹۰ دقیقه فکر نمی‌کرد ولی باور داشت که تیم کلوپ تمام تلاش خود را برای کامبکی بی‌نظیر خواهد کرد. در رویکرد جامع، چهار عامل “میل به آموزش”، “نوآوری”،”بهره‌وری و تطبیق‌پذیری” و “کنشگرایی به اتفاقات غیرمنتظره” به شکلی پررنگ پیاده‌سازی می‌شوند و وقتی به نتایج لیورپول در طول این فصل نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که تمامی ۴ فاکتور بالا را داشته و همین ۴ فاکتور، نکات متمایز کننده‌ در راه ثبت رکوردی دست‌نیافتنی در لیگ برتر و قهرمانی در لیگ قهرمانان بوده‌اند.
حالا بیایید تصاویر دیشب را با هم مرور کنیم: آقای هوی متال جام قهرمانی را بالای سر برده و شاگردانش او را روی هوا بالا و پایین می‌اندازند. موسیقی در استادیوم پخش می‌شود: فردی مرکوری می‌خواند و اعضای Queen، “We are the Champions” را می‌نوازند: “ما قهرمانیم، دوست من…”؛ در گوش آقای هوی متال، راش، “one little victory” می‌خواند: “یه پیروزی کوچیک/رها شدن یه روحه/بزرگترین کار میتونه/ یه پیروزی کوچیک باشه…”

فینالی پر از احساس و خالی از کیفیت
نیک رایت
گل‌های محمد صلاح و دیووک اوریگی ششمین قهرمانی اروپایی لیورپول را در مادرید رقم زد و طلسم باخت‌های یورگن کلوپ در فینال‌ها را شکست. اما این فینال تمام انگلیسی به اعتقاد دو تا از بزرگ‌ترین مربیان تاریخ لیگ برتر کیفیت لازم را نداشت.
ژوزه مورینیو و آرسن ونگرکه در این شب مهمان ویژه تلویزیون «بی‌این اسپورت» بودند، هیچکدام از نمایش کلی دو فینالیست راضی به نظر نمی‌رسیدند. مورینیو به خصوص رویکرد لیورپول را بسیار محتاطانه و پراگماتیک خواند آن را چنین توصیف کرد: «اگر جایگیری سه هافبک میانی لیورپول را در نظر بگیرید می‌بیند که آن‌ها عملا در یک خط راست و بسیار نزدیک به چهار مدافع‌شان بازی کردند. در هیچ مقطع از بازی به یاد نمی‌آورید که هندرسون، واینالدوم، فابینیو یا میلنر حتی نزدیک مهاجمین‌شان هم شده باشند. لیورپول در طول بازی عملا با یک خط دفاعی هفت نفره بازی می‌کرد و با این رویکرد پراگماتیک استحکام دفاعی بسیار بالایی پیدا کرده بود».
مربی سابق منچستر یونایتد و چلسی که سابقه دو بار فتح چمپیونز لیگ را با پورتو و اینتر دارد، درباره کیفیت فینال مادرید گفت: «به نظرم اگر این بازی فینال چمپیونز لیگ نبود و مثلا در لیگ برتر یا فینال یک جام حذفی برگزار می‌شد، هیچکس از کیفیتش اظهار رضایت نمی‌کرد. اما چون فینال چمپیونز لیگ است بعد احساسی‌اش به بعد فنی غلبه می‌کند. با این وجود اما به نظر من بازی کیفیت لازم را نداشت و تاتنهامی‌ها می‌توانستند خیلی بهتر از آن استفاده کنند. در این بازی‌های بزرگ است که تیم‌تان باید در بالاترین سطح خودش بازی کند».
ونگر، دیگر مربی بزرگ سابق لیگ برتر هم نمایش دو تیم در فینال و مادرید و کیفیت بازی را متوسط خواند و دلیل اصلی‌اش را مسائل روحی روانی بازیکنان دانست: «ته داستان دو ضربه ایستگاهی بود که سرنوشت فینال را تعیین کرد، بازی‌ای که به نظر من بسیار بسیار متوسط بود. تاتنهامی‌ها می‌توانستند تاثیر بیشتری در بازی داشته باشند، اما فرصت‌طلبی لازم را برای این کار نداشتند. خود این مسئله به روحیه و بعد روانکاوانه بازیکنان برمی‌گردد. به نظرم تاتنهامی‌ها به خودشان باور داشتند، اما نه صد در صد».
لیورپول با استحکام دفاعی و درخشش الیسون، فینال دیشب را بدون باز شدن دروازه‌اش برد. پیش از این آخرین باری که تیمی با کلین‌شیت فاتح چمپیونز لیگ شد، خود مورینیو را در فینال اینتر و بایرن مونیخ روی نیمکتش داشت. در ضمن لیورپولی‌ها برابر تاتنهام تنها ۳۵.۴ درصد از مالکیت توپ را در اختیار داشتند. آخرین باری که تیمی با مالکیت توپ پایین‌تر نسبت به حریف فینال چمپیونز لیگ را برد هم به اینتر مورینیو باز می‌گردد.
آمار کلیدی اما در تایید حرف‌های مورینیو و ونگر اینجاست: بازیکنان لیورپول در این بازی تنها ۶۴.۳۴ درصد از پاس‌هایشان را به مقصد رساندند. در کل بازی‌های این فصل چمپیونز لیگ تنها دو تیم بوده‌اند که آماری پایین‌تر از این داشته‌اند. لیورپولی‌ها در نیمه اول فینال تنها ۱۰۱ پاس سالم داشتند، یعنی پایین‌ترین آمارشان در کل بازی‌های این فصل‌شان در رقابت‌های مختلف. شاگردان یورگن کلوپ از سه دروازه درون چهارچوب‌شان دو گل در استادیوم واندا متروپولیتانو ساختند، در حالیکه اولین ضربه درون چهارچوب تاتنهامی‌ها در دقیقه ۷۳ به ثبت رسید.
تمام این آمار نشان از کیفیت معمولی و جذابیت کم این فینال دارد.

فن دایک: توپ طلا باید به مسی برسد، نه من!
ویرژیل فن دایک، ستاره خط دفاعی لیورپول، معتقد است لیونل مسی بهترین گزینه برای کسب توپ طلای ۲۰۱۹ است اما تایید کرد که با قهرمانی در چمپیونزلیگ، اکنون خودش از شانس خوبی برای کسب این جایزه برخوردار است. فن دایک که در ژانویه ۲۰۱۸ به لیورپول پیوست، خیلی زود به یکی از ارکان اصلی این تیم تبدیل شد و امشب کمک کرد تا این تیم با پیروزی ۲-۰ مقابل تاتنهام، قهرمان چمپیونزلیگ شود.
او که این فصل به عنوان بهترین بازیکن لیگ برتر هم انتخاب شد، اکنون از شانس زیادی برخوردار که به اولین مدافعی تبدیل شد که از سال ۲۰۰۶ به توپ طلا دست پیدا می کند؛ هرچند خودش معتقد است مسی از شانس بیشتری برخوردار است.
او به خبرنگاران گفت: «فکر می کنم مسی بهترین بازیکن دنیاست. او باید توپ طلا را ببرد. بنابراین من به آن فکر نمی کنم. اما اگر ببرم، آن را تحویل می گیرم. هرچند مسی باید آن را ببرد. او بهترین بازیکن دنیاست؛ چه در فینال باشد، چه نه.»
فن دایک معتقد است علی رغم این موفقیت، تیمش باید اشتیاقش را برای کسب جام های بیشتر حفظ کند: «ما باید تشنه باشیم. این فصل با قهرمانی در چمپیونزلیگ به پایان رسید. در جولای همه از صفر شروع می کنند و ما هم باید بار دیگر آغاز کنیم. ما باید کارمان را برپایه عملکرد این فصل بسازیم. ما باید بار دیگر منچسترسیتی را به چالش بکشیم زیرا فکر نمی کنم آنها افت کنند. ما جاه طلب هستیم و می خواهیم هر سال، چند شب مانند این داشته باشیم.»