محمدحسین جعفری سمیع روزنامه نگار بدون شک مهران مدیری را می توان سطان طنز دوران معاصر نامید. مهران مدیری نه تنها طنز پرداز چیره دستی است بلکه نشان داده به عنوان یک هنرمند متعهد نسبت به آنچه که در جامعه اش می گذرد بی تفاوت نیست. به عقیده صاحبنظران و کارشناسان حوزه رسانه، مهران مدیری […]
محمدحسین جعفری سمیع
روزنامه نگار
بدون شک مهران مدیری را می توان سطان طنز دوران معاصر نامید. مهران مدیری نه تنها طنز پرداز چیره دستی است بلکه نشان داده به عنوان یک هنرمند متعهد نسبت به آنچه که در جامعه اش می گذرد بی تفاوت نیست. به عقیده صاحبنظران و کارشناسان حوزه رسانه، مهران مدیری یکی از موفقترین طنزپردازان سینما و تلویزیون ایران تا به امروز بوده که با سریالهای موفقی همچون «شبهای برره»، «قهوه تلخ»، «پاورچین» و… توانسته به خوبی تواناییهایش را به عرصه ظهور برساند و طی چند سال اخیر نیز با برنامه «دورهمی» موفق شد نظر قشر عظیمی از مخاطبان تلویزیون را به خود معطوف کند.
مدیری هنرمندی است که به گفته خودش طعم تلخ بی عدالتی و فقر را چشیده است و از این رو به خوبی دردهای جامعه را درک کرده و آن را با زبان طنز خود بازگو می کند. در مجموعه آثاری که تا کنون توسط این هنرمند محبوب ساخته شده، همواره شاهد مباحثی هستیم که در واقع حرف دل مردم بوده است. صراحت مدیری در بیان مشکلات اجتماعی تا حدی بوده که برخی به او اتهامات عجیب و غریب سیاسی وارد کرده اند.
سریال «هیولا» آخرین ساخته مهران مدیری است که هم اکنون در شبکه نمایش خانگی در حال پخش است. سریال «هیولا» با بقیه سریالهای مدیری متفاوت است. این بار او به سراغ بازیگران و عوامل تازهای رفته است. در «هیولا» از فرهاد اصلانی و گوهر خیراندیش و شبنم مقدمی تا سیما تیرانداز، محمد بحرانی، نیما شعبان نژاد، فرزین محدث، عزت ا… مهرآوران و … بازی میکنند. انگار ساخت اولین فیلم سینمایی مدیری «پنج عصر» باعث شده که او تغییراتی در روند کاری اش به وجود آورد. تنها وجه مشترک این سریال با ساختههای دهه ۸۰ مدیری حضور پیمان قاسمخانی است. فیلمنامه نویسی که بهترین مجموعههای مدیری حاصل همکاری با اوست.
آخرین همکاری قاسمخانی و مدیری مربوط به سریال «مرد هزار چهره» میشد که سال ۱۳۸۷ مقابل دوربین رفت. از این سریال به بعد همکاری این دو نزدیک به ۱۰ سال متوقف شد و حالا در «هیولا» دوباره با هم همکاری میکنند.
طرح سریال را قاسمخانی نوشته و امیر برادران فیلمنامه بیش از ۱۵ قسمتی این سریال را نوشته است. سیدمصطفی احمدی، تهیه کننده مجموعه «دورهمی» در «هیولا» هم حضور دارد.
چه فرقی دارد، «هوشنگ شرافت» یا «والتر وایت»
در خلاصه داستان رسمی سریال آمده است؛ هوشنگ معلم ساده و با شرافتی بوده که به زندگی خود قانع است و چشمداشت زیادی به مال دنیا ندارد، اما ناخواسته در مسیری قرار میگیرد که زندگیاش تغییر میکند و وارد جریان اختلاس و کلاهبرداری میشود. او به شکل غیرمنتظرهای صاحب مال و منال و ثروت بادآوردهای شده و از شخصیت قبلی خود فاصله میگیرد.
برخی اعتقاد دارند داستان سریال «هیولا» از داستان سریال خارجی «بریکینگ بد» برداشت شده است. داستان سریال بریکینگ بد ماجرای یک معلم شیمی زحمتکش و بیحاشیه یک دبیرستان به نام « والتر وایت» را روایت می کند که از بخت بد متوجه میشود مبتلا به سرطان ریه است. او پیش از فرارسیدن مرگش، برای تأمین مالی خانوادهاش به همراه دانشآموز رفوزه پیشین خود، «جسی پینکمن» شروع به تولید و پخش متآمفتامین (شیشه) میکند اما رفته رفته به این کار آلوده شده و خود تبدیل به یکی از بزرگترین مافیای مواد مخدر در جنوب ایالات متحده میشود. حالا هوشنگ شرافت قهرمان داستان هیولا نیز به دلیل مشکلات فراوان مالی به سمت اختلاس و زد و بندهای اقتصادی روی می آورد.
اگر این گفته منتقدین درست باشد باز هم چیزی ارزشهای مهران مدیری کم نمی کند. در واقع داستان «هوشنگ شرافت» در «هیولا» و « والتر وایت» در «بریکینگ بد» داستان میلیون ها انسانی است که جامعه بی رحم آنان را مجبور کرده تا شرافت خود را به حراج بگذارند. در نگاه اول شاید این یک داستان تکراری باشد اما در واقع حقیقتی است که هر روز در جوامع مختلف به اشکال کوناگون در حال تکرار بوده و تنها شخصیت های آن با یک دیگر فرق دارند.
در قسمت اول سریال «هیولا» مخاطب با پدر جد هوشنگ شرافت آشنا می شود که مامور مرزبانی است و اجازه ورود کالای قاچاق به کشور را نمی دهد به همین دلیل از سوی احمد شاه به لقب «شرافت» مفتخر می شود. او و فرزندانش در طول زندگی خود همواره تلاش داشتند تا حرمت این لقب را حفظ کنند و در این راه هر کدام به نوعی متحمل هزینه های زیادی شده اند. هزینه هایی همچون تبعید و یا از دست دادن اموال خانوادگی اما از موضع خود هرگز کوتاه نیامدند.
حال نوبت به «هوشنگ شرافت» رسیده است تا در کشاکش روزگار از این لقب خانوادگی دفاع کند. اما روزگار آنچنان تغییر کرده که به قول معروف ارزشهای انسانی دیگر خریداری ندارند. در این سریال به خوبی این کنایه به نمایش درآمده است که: «وقتی ارزش ها عوض می شوند، عوضی ها با ارزش می شوند» به همین دلیل است که می بینیم آدم هایی که بویی از شرافت نبرده اند در جامعه از جایگاه بهتری برخوردارند و هرگز طعم شرمندگی در مقابل خانواده را تجربه نمی کنند. در حالی که «هوشنگ شرافت» که تلاش می کند با شرف باشد، همچنان از روی خانواده خود شرمنده است و حتی برای تهیه داروی کمیاب مادرش توسط یک دلال دارو تحقیر می شود. در بخشی از داستان این سریال، هوشنگ شرافت به دلیل ناتوانی در افزایش پول پیش اجاره منزل قصد ترک محل قدیمی خود را دارد. او در خیال خود گمام می کند اهالی محل از رفتن «شرافت» غمگین هستند اما متئجه می شود هیچ کسی برایش اهمیت ندارد که «شرافت» از محله آنان برود.
داستان غم انگیز «شرافت»
داستان سریال «هیولا» از هیولایی سخن می گوید که سال هاست در جامعه ما در حال بلعیدن آدم های شریف است. تا جایی که دیگر خصلت شرافت و آدم های شریف در معرض انقراض قرار گرفته اند. در این سریال به خوبی نشان داده می شود شرافت که روزگاری بخش بزرگی از جامعه را به خود اختصاص می داد، چگونه به مرور زمان آنقدر کوچک شد، که از آن تنها نامش بر یک تابلو یک کوچه باقی ماند. در سریال «هیولا» تلاش شده با زبان طنز و کنایه از هیولاهایی سخن گفته شود، که شرافت آدم های شریف را مورد هجوم قرار داده اند. هیولاهایی که با ظاهر ریاکارانه خود اموال مردم را چپاول می کنند و به یغما می برند. هیولاهایی که در ظاهر آقازاده ها، شرافت جامعه را به سخره گرفته اند و به ریش ملت می خندند. نکته جالب دیگر این سریال همزمانی پخش آن با برگزاری دادگاه های متعدد مفاسد اقتصادی همچون پرونده «بانک سرمایه» است که در آن نقش چند آقازاده و وابستگان آنان غیر قابل انکار است. این سریال به طور کنایه آمیزی به ماجرای «صندوق ذخیره فرهنگیان» نیز اشاره دارد و با نگاه طنازانه خود پشت پرده آن و دیگر بازیگران مفاسد اقتصادی را به نمایش می گذارد.
در نهایت باید گفت سریال «هیولا» تنها یک سریال سرگرم کننده نیست. بلکه تلنگری است به آحاد جامعه تا نسبت به هیولایی که شرافتشان را از بین می برد، بی تفاوت نباشند. شاید بتوان گفت خطرناکترین هیولای امروز جامعه ما، بی تفاوتی مردم باشد نسبت به آنچه که پیرامونشان می گذرد. بر این اساس شاید مخاطبان پای سریال جدید مهران مدیری از ته دل قهقه نزنند اما ممکن است کمی به فکر فرو روند و به شرافت درون خود بیاندیشند.