در حال حاضر نشانه‌های زیادی است که نشان می‌دهد تلاش ترامپ برای افزایش فشار به ایران برای تسلیم کردن تهران به شکست منجر شده است. این در حالی است که اکثر طرفداران این استراتژی نیز معتقدند که این رویکرد به شکست منجر شده است و نتوانسته موفقیتی را کسب کند. از سوی دیگری ادعاهایی مبنی […]

در حال حاضر نشانه‌های زیادی است که نشان می‌دهد تلاش ترامپ برای افزایش فشار به ایران برای تسلیم کردن تهران به شکست منجر شده است. این در حالی است که اکثر طرفداران این استراتژی نیز معتقدند که این رویکرد به شکست منجر شده است و نتوانسته موفقیتی را کسب کند. از سوی دیگری ادعاهایی مبنی بر اینکه تحریم‌های آمریکا و فشار بر ایران باعث شده است که فعالیت‌های خرابکارانه ایران در منطقه کاهش یابد نیز تاکنون به شدت رد شده است.
در سوریه به عنوان مثال، شبه نظامیان متحد ایران ممکن است با کاهش حقوق و دستمزد مواجه شوند، اما کمتر دستمزد گرفتن منجر به کاهش فعالیت‌های خشونت‌آمیز نمی‌شود. همین رویه در مورد حزب‌ا… لبنان و یا انصارا… در یمن هم وجود دارد.
اگرچه دولت ترامپ به دنبال آن است که کاهش بودجه نظامی ایران در اثر تحریم‌های آمریکا را بزرگ جلوه کند، اما از آغاز سیاست فشار حداکثری علیه ایران دولت آمریکا خود بارها ادعا کرده است که فعالیت‌های خرابکارانه ایران در خلیج فارس مانند حمله به نفتکش‌ها و یا توقیف آنها افزایش یافته است.
از سوی دیگر عده‌ای از حامیان فشار حداکثری بر ایران معتقدند که این فشار حداکثری می‌تواند در داخل ایران اعتراض‌هایی را ایجاد کند که این اعتراض‌ها می‌تواند به تغییر حاکمیت در ایران منجر شود.
انستیتوی مطالعات امنیت ملی مستقر در اسرائیل نیز اخیرا گزارشی منتشر کرده است که بر اساس آن با وجود تاثیری که تحریم‌ها بر اقتصاد و زندگی مردم داشته است اما حکومت ایران در حال مدیریت اوضاع است تا ثبات این حاکمیت به هم نریزد.
این مطالعه داده‌هایی را نشان می‌دهد که از زمان آغاز سیاست دولت ترامپ برای ایجاد فشار حداکثری علیه ایران، تظاهرات اعتراضی در ایران نه تنها افزایش نداشته بلکه کاهش هم داشته است. آنچه نه دولت ترامپ و نه طرفداران فشار حداکثری بر ایران آمادگی پذیرش آن را ندارند این است که راه خروج از شرایط موجود در روابط ایالات متحده و ایران، بازگشت آمریکا به برجام یا چیزی بسیار شبیه به آن است. شاید دیپلماسی امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه بتواند به هموار کردن مسیری برای رسیدن به این هدف کمک کند. اما باید دو مانع بزرگ برطرف شود: یک مانع اصلی افرادی هستند که با هرگونه توافق با ایران در مورد هر موضوعی مخالف هستند؛ این افراد در موقعیتی هستند که می‌توانند ایده‌های خود را به کرسی بنشانند و به سیاست دولتی تبدیل کنند. افرادی مثل «رودی جولیانی» که از نزدیکان و مشاوران ترامپ هستند و عادت به استفاده از زبان تهدید در مورد ایران دارند. مانع دیگر، بنیامین نتانیاهو در اسرائیل است که حتی مایل است از نیروی نظامی برای ایجاد خلل در روندهای دیپلماتیک استفاده کند. افزایش حملات مسلحانه اخیر اسرائیل به سوریه و عراق تا حدود زیادی برای تحریک ایران برای انجام واکنش‌های متقابل انجام می‌شود که در این صورت امکان هر گونه توافق از بین می‌رود. مانع دیگر مشکلی قدیمی و دیرینه است درباره نحوه مذاکره و ترس از اینکه امتیازی به طرف مقابل بدهند. به ویژه ایران از دادن هرگونه امتیاز به آمریکا این نگرانی را دارند که حریف آن‌ها یعنی آمریکا از برتری سیاسی و دیپلماتیک خود استفاده مخربی نکند و ارائه امتیاز از سوی ایران تعبیر به ضعف و عقب‌نشینی نشود.
ترامپ هم مشابه همین نگرانی را دارد و برای همین نمی‌خواهد به راحتی عقب‌نشینی کند ، ترامپ با وجود نزدیک شدن به انتخابات می‌خواهد با ایران توافق کند. ترامپ تاکنون در مورد چین ناموفق بوده است و موفقیت در مورد ایران برای او بسیار مهم است. حتی ممکن است توافقی بسیار شبیه به برجام با ایران منعقد شود اما ترامپ از آن به عنوان توافقی جدید و متفاوت با برجام و توافق مورد نظر خود یاد کند.