احسان محمدی/ معمولاً جدال میان دو سرمربی وقتی سابقه بازی در باشگاه مشترک دارند برای هواداران جذابتر است. مثل یک زورآزمایی برای اثبات کیفیت. نکونام اگرچه لقب «جواد لالیگایی» را از استقلالیها گرفت و به نوعی نزد آنها وزنهای برای خواباندن کریخوانی «بایرن مونیخی» پرسپولیسیها بود اما در فوتبال ایران بیشتر با لباس پاس […]
احسان محمدی/
معمولاً جدال میان دو سرمربی وقتی سابقه بازی در باشگاه مشترک دارند برای هواداران جذابتر است. مثل یک زورآزمایی برای اثبات کیفیت. نکونام اگرچه لقب «جواد لالیگایی» را از استقلالیها گرفت و به نوعی نزد آنها وزنهای برای خواباندن کریخوانی «بایرن مونیخی» پرسپولیسیها بود اما در فوتبال ایران بیشتر با لباس پاس به خاطر میآید تا بازیهای درخشان در استقلال.
او در روزهای اوج «پاتریک ویرا»ی فوتبال ایران بود. بازیکنی که در تیم ملی مثل یک الماس درخشید و در اوساسونا آبرومند و با کیفیت بازی کرد. از روزی که «بلاژویچ» به جوان لاغر اندام تیم بر باد رفته «پاس» اعتماد کرد سالها خط هافبک تیم ملی ایران با او تعریف میشد. وقتی به عنوان سرمربی روی نیمکت نساجی نشست هم کاریزمای مناسبی داشت و پیوستنش به فولاد توقعات را بالاتر برد. بسیاری از او یک فوتبال هجومیتر میخواهند. نکونام که اندک مدتی کنار کیروش در تیم ملی درس مربیگری یاد گرفت انگار بیشتر تمرکزش را روی خط دفاع گذاشته است.
فرهاد مجیدی به محض نشستن روی صندلی بزرگ استراماچونی، سکان یک کشتی به گل نشسته را دست گرفت و هنوز هم روزهای دشواری را سپری میکند. او با لشکری از بازیکنان مصدوم، توقعات روزافزون و فاصله تقریباً جبرانناپذیر با رقیب سنتی به اهواز میرود. تحت فشار قرار دادن پرسپولیس و تلخ کردن قهرمانی محتمل به کام آنها یکی از کوچکترین انتظاراتی است که هواداران استقلال از هفت محبوبشان دارند.
تقابل یک عنصر هجومی با یک هافبک مقتدر حتی وقتی روی نیمکت نشستهاند هم جذاب است. بعید است بتوان آن را یک مسابقه میان دو چهره آبی قلمداد کرد، همانطور که نمیشود بازی استقلال – فولاد در استان خوزستان که به صورت سنتی یکی از مهمترین پایگاه هواداران استقلال تعریف میشود را یک مسابقه دوستانه و خانگی تصور کرد.
فولاد خوزستان مجموعه محترمی است که در سالهای اخیر به واسطه بازیکنسازی، کمپها و خوابگاهها و مدارس فوتبال و شیوه تربیت بازیکنانش در فوتبال ایران جایگاه خوبی پیدا کرده و امسال هم با مدیرعاملی سعید آذری و جذب بازیکنان سرشناس قصد گرفتن سهمیه آسیایی دارد اما حاشیهها گاهی آنها را گزیده است.
بهمن سال پیش که هنوز کرونا یورش نیاورده بود، بعد از بازی سپاهان – فولاد که به برتری ۲-یک شاگردان قلعهنویی انجامید، نکونام در کنفرانس مطبوعاتی گفت: «دیروز گفته شد تیم من از سیستم کارلوس کیروش استفاده میکند. فکر میکنم منظور کیروش استنلی بوده و باید به او بگویند به او پاسپورت نمیدهند بتواند به تیم ملی بیاید. دوم اینکه باعث افتخار من است که با کیروش (سرمربی سابق تیم ملی) مقایسه بشوم. بهتر از این است که با افراد دیگر مقایسه شوم و آشپز به کنار زمین بیاید و فوتبال بازی کند. امیدوارم فوتبال ما به ۵۰ سال قبل برنگردد. باشگاه بزرگ سپاهان و هوادارانش باید بدانند که یک مربی نباید راجع به مربی حریف صحبت کند. من هر طوری که بخواهم بازی میکنم. مگر کسی که بکش زیرش بازی میکند، کس دیگری در مورد آن صحبت میکند. البته این اشکالی هم ندارد.»
امیر قلعهنویی در پاسخ یک خبرنگار که نظرش را خواسته بود گفت: «آشپز کیست؟ نمیدانم، من کارتون نمیبینم. چرا از خودشان نپرسیدید؟ ما فعلاً باید به خاطر این برد خوشحالی کنیم و فیلم بازی را ببینیم تا متوجه نقاط ضعف و قوتمان شویم.»
او رندانه از وارد شدن به یک مشاجره غیرضروری پرهیز کرد تا مشخص نشود که «آشپز» این میان اسم رمز است یا واقعاً چنین شخصیتی وجود دارد اما همین جملات نشان میداد که رابطه میان دو سرمربی چندان دوستانه نیست حتی اگر با هم عکس یادگاری بگیرند. برخی با قرار دادن تکه پازلهای قدیمی در مورد اختلافات رحمتی – نکونام، رحمتی – قلعه نویی و… نتیجه گرفتند که نکونام از استقلالیها تجربه خوبی ندارد و هرجا فرصت کند این گلهمندی را بروز میدهد.
تقابل مجیدی – نکونام یک فرصت دوباره بعد از یک رخوت طولانی برای لذت بردن از فوتبال است. امیدوار باشیم که دو چهره برجسته تاریخ فوتبال معاصر ما از حاشیهها دورتر شوند تا از فوتبال لذت ببریم.