حمیدرضا حافظی   آقا اونجا نشستین زیر کولرگازی،شب توی کافه های شیک با دوستاتون دورهم میشینین،اسپرسو سفارش میدین و بعد میگین چی کار کنیم چه کار نکنیم. یهو بی بی سی، داد میزنه:«بیاید صادق باشیم با هم، مردم ایران واقعا دارن عذاب می کشن» آخه تو اصلا از کجا می دونی عذاب چیه؟ تا بودی،مثلا […]

حمیدرضا حافظی

 

آقا اونجا نشستین زیر کولرگازی،شب توی کافه های شیک با دوستاتون دورهم میشینین،اسپرسو سفارش میدین و بعد میگین چی کار کنیم چه کار نکنیم. یهو بی بی سی، داد میزنه:«بیاید صادق باشیم با هم، مردم ایران واقعا دارن عذاب می کشن»

آخه تو اصلا از کجا می دونی عذاب چیه؟ تا بودی،مثلا بی طرف بودی و اهل معامله؛هر جا بهت بیشتر دادن رفتی.اما ما چی؟ هیچ دادنی وجود نداشته.فقط گرفتن بوده و گرفتن.حقمونو میگیرن.کاغذمون رو میگیرن.قلممون رو میگیرن.اما اعتقادمونو هیچ کی نمیتونه بگیره.نه اینا،نه اونا،نه شما.

ما از اولشم حرفمون حرف آزادی بوده.انقلابمونم انقلاب آزادی بوده.هر چقدر هم برنامه ریزی هاتون دقیق و حساب شده باشه، باز ممکنه یکی بیاد رشته هاتون رو پنبه کنه.الانم اگه بنا باشه،قبول کنیم ترامپ درست میگه،مثل این میمونه که بخوایم بازی ها رو جدی بگیریم.اگه این بازی رو جدی بگیریم، بازی های بزرگتری برامون راه میندازن.کی بازی راه میندازه؟ اینایی که جون آدما براشون اصلا مهم نیست.تعجب من اینه که چطور همه ایستادیم و فقط نظاره میکنیم.

یک دیوانه همه چی رو داره به هم می ریزه، قاعده های دوستی، قاعده های دشمنی.همه رو به جون هم میندازه و آخرشم طوری قصه رو تعریف میکنه انگار، تمام دستاوردهای جدید متعلق به تفکر ترامپه.دقیقا همون فکرهایی که هیتلر توی سرش داشت.برای بسیاری از آدم ها خیلی سخته بخوان به خالق اعتقاد داشته باشن، ولی اونایی که به خالق اعتقاد دارن، هیچ وقت توی فکر جدایی و جنگ نیستن. حرفشون آشتیه و کاری به کار کسی ندارن. ولی اینطوری هم نیست کشورشونو اینقدر راحت تحویل بدن.شماهم خواهشن جای اینکه تنور جنگ رو از اینور داغ کنی و ترس جنگ رو از اونور بندازی به جون مردم، یه خورده ساکت باش. باور کن چیزی ازت کم نمیشه.لازم نیست هر شب چهار نفرو به زور بشونی روی صندلی و بهشون بگی در مورد اصلاح طلب و اصول گرا صحبت کن.حداقل هیچ کاری نمی کنین این پرگار رو از دستور پخش خودتون حذف کنین.امیدوارم ناراحت نشی بی بی سی.بحث من خیلی کلی تر از این حرف هاست. بیا برگردیم به همون سیب حرص یا به قول خودتون، سیب دانش. اینکه ابرمدعی دانش جهان یعنی اسرائیل، میاد اینطوری بحث کشور یهود رو مطرح میکنه، یعنی اسرائیل نه تنها به چیزهایی که خودش ساخته باور نداره، بلکه عملا درگیر یه حرص خشم آلود از تمام عقده های نژادش توی تاریخه.تفکر مریض تعصب، توی تحقیقات خیلی از دانشمندهاش دیده میشه.اونا حاضرن حتی توی خلقت آدمیزاد هم دست ببرن.چطوری؟

دست ها و پاهای نوزاد آزمایشی رو میبرن. چشم هاش رو کور میکنن. گوش هاش رو کر میکنن.و اونو مثل یک عروسک جنسی به سرمایه دارای هوس باز میفروشن.هر روز پول بیشتری میسازن و به قول خودشون،هر روز بیشتر علم و دانش رو انگولک میکنن. اگه بخوام مثل هالیوود تعریفش کنم، مثل این میمونه که یه دیوونه، هی داره از سیب دانش گاز میزنه. بهش میگن بسه، داریم بالا میاریم،میگه:خفه شید شما نمی دونین من به کجاها رسیدم.اینقدر توهم سیب دانش رو داره که روزی سه وعده قرص اون سیب رو میخوره.شب ها موقع خواب موسیقی سیب گوش میده.صبح با خمیردندون سیب، دندوناشو پاک میکنه.از کافه سیب، قهوه میگیره. روی لپتاپشم مارک سیب داره.پیامد این تفکر مریض همین که امروز، بعد از گذشت قرن ها، بعد از گذشت از جنگ های بزرگ و ویرانگر، همچنان حاضریم برای سود بیشتر،جنگی بزرگ تر راه بندازیم.هنوز خون مردم رو توی شیشه میکنیم و به صد برابر قیمت باز به خودشون میفروشیم. لازم باشه مریضی راه میندازیم و از داروش سود میکنیم.هر کاری میکنیم سهاممون توی وال استریت بیشتر و بیشتر بشه.

اصلا فرض کنیم نتانیاهو به چیزی که میخواد میرسه. فقط اونو ترامپ توی دنیا موندن،دو تا رفیق قدیمی.خیلی از مسیر یاغی گری رو توی بازارها، احتمالا با هم تجربه کردن.حالا رسیدن به جایی که میتونن با یه نیرنگ، جهان رو به زانو دربیارن. تنها چیزی که براشون مهم نیست، جون مردمه.اینقدر راحت از جنگ حرف میزنن انگار مردم، گوشت یخی ان.مدام دم از صلح میزنن و پایداری و محیط زیست، اما دقیقا بر خلاف ادعاشون، کاری میکنن، گند بخوره توی محیط زیست و آزادی و پایداری و … انسانیت.

ما باید قبول کنیم، مردم همیشه تصمیم گیرنده بودن.مردم اگه بخوان، بی بی سی رو باور میکنن.اگه نخوان باور نمیکنن.ولی چرا بی بی سی فارسی، اینطور از قافله عقبه و هنوز نتونسته کار خاصی در قبال ایجاد صلح توی ایران انجام بده.آره،خیلی از صلح حرف زدین، ولی می بینین که، گویا اثر منفی داشته. بهمون چیزای خوبی یاد دادین اما حرصمونو بیشتر کردین.الان همه داریم توی سر و کله هم می زنیم فقط واسه اینکه طبق استنداردهایی که شما معرفی می کنین، پیش بریم.پس کدوم وجه کار شماها، دقیقا، مبارزه برای آزادیه.یا نکنه فک می کنین، آزادی به همین سادگی به دست میاد.انقلاب اسلامی برای آزادی بلند شد، واون رو به دست آورد اما همین امثال شماها،دوباره همه چیزو سیخ کردین و نذاشتین درست پیش بره.

رسانه اید، بزرگید، احترامتون واجبه ولی باور کنید دلسوز مردم ایران نیستید.الان دوره حرف نیست، دوره عمله. دلسوز بودنتون رو فقط جلوی آنتن نشون ندین.طور دیگه هوای کشورتونو داشته باشین.من نمی گم واسه کسی بجنگین،ولی روی آزادی تعصب داشته باشین؛ نه فقط آزادی خودتون؛آزادی همه.تا کی باید بشینیم به بازی هایی که واسمون راه میندازن نگاه کنیم. تا کی قراره ساکت بشینیم و نگاه کنیم. یعنی واقعا هیچ راه نجاتی واسه این وضعیت نیست؟! (حاجی این چایی ما چی شد؟)