سید حسین موسویان در نشریه “رسپانسیبل استیت کرفت” آمریکا به بررسی تاثیر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و ایران بر روابط دو کشور پرداخت. در بخشی از این مقاله آمده است: “انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کمتر از ۱۰۰ روز دیگر برگزار میشود. تحلیلگران در تهران و واشنگتن در مورد چشم انداز روابط ایران و […]
سید حسین موسویان در نشریه “رسپانسیبل استیت کرفت” آمریکا به بررسی تاثیر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و ایران بر روابط دو کشور پرداخت. در بخشی از این مقاله آمده است:
“انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کمتر از ۱۰۰ روز دیگر برگزار میشود. تحلیلگران در تهران و واشنگتن در مورد چشم انداز روابط ایران و آمریکا بعد از انتخابات مذکور گمانه زنیهایی کردهاند. برخی معتقدند اگر جو بایدن انتخاب شود، روابط معتدلتری با ایران دنبال خواهد کرد، به برجام بازخواهد گشت و تحریمها را برخواهد داشت. تفکری هم معتقد است که اگر ترامپ انتخاب شود، دولت او سیاست “فشار حداکثری را ادامه خواهد داد. چیزی که روشن است اینکه تهران و ترامپ هیچکدام تقابل نظامی نمیخواهند ضمن اینکه ترامپ فردی غیر قابل پیش بینی است.
پیش بینی نتیجه انتخابات آمریکا و سیاستهای آتی کار سادهای نیست چون هر دو کشور انتخابات ریاست جمهوری در پیش دارند. اما مهمتر محاسبات ایران بعد از خروج ترامپ از برجام است. درک درست از محاسبات فعلی ایران لازمه هرگونه تحلیل واقع بینانه درمورد آینده است.
حقیقت این است که سیاستمداران ایران بیاعتمادی شگرفی همراه با ناامیدی زیادی نسبت به سیاستهای آمریکا دارند. بعد از ۱۲ سال مذاکره، ایران و قدرتهای جهانی در مورد برجام توافق کردند که جامعترین سند تاریخ عدم اشاعه سلاحهای هستهای بود و طبق برآورد آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران در قالب برجام تعهدات حداکثری در مورد شفافیت و بازرسی و محدودیتها در برنامه هستهای خود را در حدی پذیرفت به طوری که هیچ عضوی از معاهده ان پی تی تا کنون نپذیرفته است. ضمن اینکه برجام یک توافق بین المللی بود که پشتوانه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را داشت و ایران هم در طول سه سال به طور کامل به تعهدات برجامی خود عمل کرد.
سیاست های اعمالی دولت ترامپ موجب پیدایش یک نگرش دربین سیاستمداران ایران شده است. نتیجهگیری سیاستمداران ایران به خاطر چهار عنصر کلیدی سیاستهای ترامپ است.
اول: مقامات ایران به این نتیجه رسیده اند که هیچگاه نمیشود به آمریکا اعتماد کرد چون آمریکا هیچ شرم و حیایی برای زیر پا گذاشتن توافقات دوجانبه و بینالمللی ندارد. لذا مهم نیست که ایران چقدر شفافیت و حسن نیت نشان دهد. حتی در صورت عمل کردن به بالاترین تعهدات بین المللی، مورد بیشترین تحریمها و فشارها قرار خواهد گرفت. لذا مقامات ایران بیش از همیشه قاطعانه به این نتیجه رسیدهاند که مذاکره با آمریکا، محکوم به شکست است و مخل منافع ملی کشورشان خواهد بود.
دوم: “دکترین خروج از معاهدات بین الملل” دولت ترامپ، یک پدیده جدید در روابط بین الملل است که نظریه قبلی مقامات ایران درمورد عدم پایبندی آمریکا به نرمها و قوانین بینالمللی را تایید کرد. ترامپ نه تنها از برجام بلکه از معاهدات دیگر بینالمللی خارج شد، همچون معاهده ۱۹۸۷ سلاح های برد متوسط هستهای، توافق ۲۰۱۵ پاریس، توافق ۲۰۱۲ بازرگانی با کره جنوبی، توافق ۲۰۱۶ ترانس پاسیفیک، توافق ۱۹۹۴ تجارت آزاد آمریکای شمالی(نفتا) و معاهده ۱۹۴۵ یونسکو.
سوم: مقامات ایران همیشه معتقد بودند که اسراییل نقش تعیین کننده ای در سیاست خاورمیانه آمریکا دارد. اما از مشاهده میزان دخالت و نفوذ اسرائیل در جزئیات سیاست گذاریهای خاورمیانهای آمریکا در دوره ترامپ متحیر شدند. چون نتانیاهو صراحتا گفت که او “سیاست فشار حداکثری” را به ترامپ پیشنهاد کرده و حتی او ترامپ را در مورد خروج از برجام قانع کرده است. نتانیاهو همچنین پذیرفت که او از ترامپ خواست که سپاه را به عنوان سازمان تروریستی تعیین کند. گزارش شبکه تلویزیونی ان بی سی هم مشارکت سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا در ترور سردار سلیمانی را افشا کرد. لذا مقامات ایران حق دارند که از مشاهده چنین حجمی از دخالت اسرائیل در سیاست های خاورمیانهای آمریکا متعجب شوند. واقعیت هم این است که با این میزان و نفوذ اسرائیل، مانع بهبود روابط آمریکا با ایران خواهد بود. چهارم: مقامات ایران از میزان ضعف عملکرد قدرتهای جهانی به ویژه اروپا در مقابل تحریمهای فرامرزی آمریکا متعجب شده اند. اروپا ثابت کرد که در مقابل سیاستهای قلدرمابانه و زورگویانه آمریکا، هیچ قدرت مقاومتی ندارد چون در انجام تعهدات اقتصادی برجامی خود عملکرد صفر داشتند و سیستم اینستکس آنها هم شکست خورد. همین واقعیت باعث شد که مقام معظم رهبری ایران تصریح کنند که اروپاییها برای حفظ برجام هیچ کاری نکردند و لذا قابل اعتماد نیستند.