گام های بی قرار روایتی از نقش آفرینی شهید سلمان ایزدیار نیلوفر منصوری: برخی از اشخاص قدرتمند و تاثیرگذار در تاریخ، زنان نویسنده و شاعر هستند. این زنان نویسنده برای تاثیر روی جهان اطراف خود و بعضا دعوت و ترغیب زنان دیگر برای تلاش در جهت تحقق رویاهای خود، نویسندگی را انتخاب کردند. […]
گام های بی قرار روایتی از نقش آفرینی شهید سلمان ایزدیار
نیلوفر منصوری: برخی از اشخاص قدرتمند و تاثیرگذار در تاریخ، زنان نویسنده و شاعر هستند. این زنان نویسنده برای تاثیر روی جهان اطراف خود و بعضا دعوت و ترغیب زنان دیگر برای تلاش در جهت تحقق رویاهای خود، نویسندگی را انتخاب کردند. اکرم گلبان، نویسنده، شاعر و پژوهشگر، رتبه اول داستان نویسی در جشنواره بسیج هنرمندان تهران و شهرستان شهریار در سال ۱۳۹۲ را در کارنامه ی هنری خود دارد. کتاب «گام های بی قرار» اولین اثر وی در حوزه ایثار و شهادت است که اخیرا به همت استانداری، ستاد کنگرهی شهدا و حوزهی هنری استان البرز رونمایی شد. با وی به عنوان یک نویسنده موفق گفت و گویی انجام داده ایم که در پی می آید:
اکرم گلبان متولد آبان ماه ۱۳۵۱، در شهر ری و همسر پاسدار شهید میکائیل ابراهیمی است که تاکنون چندین اثر به مرحله نشر رسانده است. کتاب های «عفت و حیا»، «حدود زن در اسلام»، مجموعه شعر «بغض قلم» و « گام های بیقرار» و دیگر آثار او ازجمله؛ «شبیه هیچ کسی»، «انگشتری بی نگین»، «تصویرگر پرواز»، «آخرین قطعه» که هر کدام زندگی و خاطرات یکی از شهدای استان البرز است به قلم این نویسنده در دست تالیف است. «گام های بی قرار» روایتگر داستان سخاوت و مهربانی شهید «سلمان ایزدیار» است.
در آغاز ضمن تشکر از شما، به عنوان نویسنده «گام های بی قرار» بفرمایید چه عاملي سبب نوشتن اين كتاب شد؟
با توجه به اینکه با بسیاری از خانوادههای شهدا ارتباط داشتم و مطالعات وسیعی درخصوص زندگی نامه خیلی از شهدا داشتم به طبع شناخت من نسبت به این موضوع کم نبود. در این میان یکی از شهدای شاخص البرز به نام شهید «سلمان ایزدیار» انتخاب من برای نوشتن آن بود چون این توانایی را در خود دیدم که می توانم با این شهید ارتباط خوبی براقرار کنم. من لحظه به لحظه با سلمان زندگی کردم هر جایی که مجروح بود، مجروح شدم. هر جا افتاد، افتادم. در محاصره بود در محاصره بودم؛ تشنگی و گرسنگی او را در عملیات ها سعی می کردم که درک کنم.
درخصوص نحوه نگارش این کتاب توضیح دهید و اینکه راوی داستان چه کسی بود؟
با توجه به اینکه دوست داشتم بیشترین مخاطب داستان من قشر نوجوان و جوان باشد، ضمن اینکه جذب کردن این قشر از جامعه کار بسیار سخت و دشواری است پس سعی کردم که از ادبیات روان و میانه استفاده شود بنابراین اصل را بر ضمیر میم نگذاشتم چون چند دهه از دفاع مقدس گذشته است و نخواستم خاطره نویسی کنم.
باتوجه به اینکه نوشتن در زمینه ادبیات دفاع مقدس، نیاز به جمع آوری اطلاعات بسیاری است، شما چگونه در این کار موفق به جمع آوری اسناد و مدارک شدید؟
نکته مهم و کلیدی در نوشتن آثار دفاع مقدس، همین بحث اسناد و مدارک است. از جایی که من قبلا در این زمینه فعالیت کرده بودم و روی اسناد بسیاری از شهدا از جمله شهید ایزدیار هم کار کرده بودم توانستم از طریق اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید البرز به این منابع دسترسی پیدا کنم. منتهای مطلب کامل و کافی نبود بنابراین به گنجینه شهدا مراجعه کردم و با بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس همچنین خانواده شهید هم ارتباط برقرار کردم. من از هر شهیدی حدودا چهل پنجاه تا عکس دارم. وقتی تمام این مدارک را با هم جمع میکنید یک حجم وسیعی از اطلاعات گرد آوری می شود. بعد از گردآوری اسناد و مدارک به دنبال رد پاها رفتم و همرزمان را پیدا کردم. اسناد و مدارک که خیلی مخدوش هم بود منبع خوبی بودند.
ابتدا کارهای پژوهشی را انجام دادم و قبل از اینکه قلم بر روی کاغذ بیاید، تحقیق و تفحص کاملی را بر روی اسناد تهیه شده انجام دادم. برای مستند بودن اطلاعاتم به سراغ همراهان و همرزمان شهید رفتم کسانی که در عملیات ها با سلمان همراه بودند را یافتم و با آنها مصاحبه کردم.
خانم گلبان، شما از نویسندگان ادبیات دفاع مقدس هستید که در زمینه احیای حوزه ایثار و شهادت تلاش می کنید، دیدگاهتان نسبت به این حوزه چیست؟
شک ندارم که حوزه دفاع مقدس، حوزه خودشناختی است؛ زمانی که وارد عرصه ادبیات پایداری و ایثار و شهادت می شوید بسیاری از کارها از دور خیلی کوچک و سهل الوصول به نظر میرسد اما وقتی وارد میشوید با اقیانوس عظیمی روبرو هستید و سنگینی باری که بر دوش تو گذاشته شده است را احساس میکنی. گاهی میبینی کتاب تمام شده و مرحله ویراستاری را گذرانده است. از خودت میپرسی آیا این کامل است؟ آیا برای این شهید کافی است؟ متاسفانه میبینی در مقابل دریای ایثار و استقامت شهید یک قطره هم نیست. به خودت میگویی پس من چکار کنم که رسالتم را به انجام برسانم؟