قبول کنید این بی‌هنری مدیریت بود
قبول کنید این بی‌هنری مدیریت بود

      علی جوادی / استقلال با وجود همه مشکلاتش به آسیا رفت و متأسفانه برابر پاختاکور شکست خورد. این شکست به هر حال باید اتفاق می‌افتاد، چون در غیر این صورت عدالت فوتبال زیر سؤال می‌رفت. استقلال باید ناکام می‌ماند چه برابر پاختاکور و چه برابر هر تیم دیگری. این فرجامی بود که […]

 

 

 

علی جوادی /

استقلال با وجود همه مشکلاتش به آسیا رفت و متأسفانه برابر پاختاکور شکست خورد. این شکست به هر حال باید اتفاق می‌افتاد، چون در غیر این صورت عدالت فوتبال زیر سؤال می‌رفت. استقلال باید ناکام می‌ماند چه برابر پاختاکور و چه برابر هر تیم دیگری. این فرجامی بود که مدیران در تهران برایش نوشته بودند.
بازیکنان استقلال با تمام توان و وجود بازی کردند تا شرمنده هوادارانشان نباشند، اما تا چه زمانی می‌خواهیم فقط به تکنیک فردی، تعصب، مردانگی و غیرت بازیکنانمان بنازیم و به شانس تکیه کنیم؟ دیشب پرسپولیس در مسابقه‌ای پیروز شد که برتر از حریف نبود و در بیشتر دقایق به دفاع منطقی پرداخت، اما آیا باید برد دیشب را به نام مدیریت زد؟ این بازیکنان پرسپولیس بودند که دویدند و از جان مایه گذاشتند؛ همین. مدیریت وقتی می‌تواند حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد که کاری ۴ ساله یا بیشتر کرده باشد و ثمره مدیریتش نمود عینی پیدا کند، اما وقتی وزارت ورزش ما علاقه دارد هر ۶ ماه مدیر عوض کند، چه نتیجه‌ای را باید به مدیریت ربط داد؟ وقتی بدترین روز را برای سفر به ایتالیا انتخاب می‌کنند و اردو را به‌هم می‌ریزند و سرمربی را از تیم دور می‌کنند تا استقلال در فاصله ۵ روز تا بازی در لیگ قهرمانان، بدون سرمربی شود، چه باید بگوییم؟ چنین تیمی با این مشخصات چرا باید قهرمان آسیا شود؟ فقط به این دلیل که دل میلیون‌ها هوادار با این تیم است؟ تیمی که دل میلیون‌ها هوادار با آن است، آیا باید این‌گونه مدیریت و اداره شود؟ یک بار برای همیشه با خودمان و با مردم صادق باشیم و بگوییم آن‌طور نیستیم که لیاقت این مردم است. کاش مدیران کلان، صدای شکسته شدن میلیون‌ها دل را به هنگام شکست‌ها می‌شنیدند و احساسات هواداران را حس می‌کردند. شاید آن وقت تصمیم‌های بهتری می‌گرفتند و مناسب‌تر مدیریت می‌کردند.

آیا دانشگر و زکی‌پور در حد استقلال هستند؟!

سعید اکبری
محمد دانشگر مدافع استقلال در دیدار با پاختاکور به عنوان مدافع راست به میدان رفت. در آن سوی خط دفاعی هم میلاد زکی پور قرار گرفته بود. این دو بازیکن، به ادعای کارشناسان جزو ضعیف ترین بازیکنان استقلال در شب بازی با پاختاکور بودند. این اما مسئله نیست. به هر حال اتفاق می افتد بازیکنی در دیداری بد بازی می کند و در دیداری خوب. بنابراین بازی ضعیف دانشگر و زکی پور عجیب نبوده است. بماند که هر دو از نظر بدنی کم آورده بودند، به ویژه دانشگر که در ۲۰ دقیقه آخر بازی بیشتر قدم می زد.
اینجا بحث درباره مسایل اخلاقی و رفتاری دو بازیکن است. میلاد زکی پور بسیار شانس آورد که از سوی داور بازی اخراج نشد. او یک بار با آرنج و به عمد به سینه بازیکن حریف کوبید که حداقل می توانست برایش یک کارت زرد به همراه داشته باشد. البته بعضی کارشناسان این صحنه ها را صحنه اخراج هم می نامند. او خوش شانس بود که داور به سادگی از کنار آن صحنه گذشت وگرنه ممکن بود حالا مقصر اصلی شکست استقلال باشد. درباره دانشگر هم سوژه زیاد بود. او حرکات عجیب و غریب کم انجام نمی داد. روی صحنه گل اول پاختاکور درست دقایقی بعد از آن که پیمان یوسفی این بازیکن را مدافعی فوق العاده خوانده بود، اجازه داد توپ به راحتی از مقابلش عبور کند و به بازیکن حریف برسد تا زمینه ساز گل شود. دانشگر مدام تلاش می کرد با بازیکن حریف درگیر شود و خلاصه سوژه ای برای دعوا پیدا کند. اواخر بازی که استقلال به ثانیه ثانیه زمان نیاز داشت اعتراض عجیب و غریب و تند او به کمک داور بازی می توانست برایش حداقل یک کارت زرد به همراه داشته باشد ولی داور بازی از کنار این بداخلاقی دانشگر هم گذشت. او به دلیل اینکه روی اعصاب خود کنترل نداشت می توانست کارت بگیرد و به خاطر کارت قبلی‌اش از زمین اخراج شود.
این بازیکن در طول فصل جاری حاشیه های زیادی چه در داخل و چه در بیرون از زمین داشته. میلاد زکی پور هم هیچگاه در استقلال به اندازه ای که باید خوب بازی نکرده است. آیا زمان تغییرات در لیست استقلال فرا نرسیده است؟ آیا تیمی که روزی روزگاری بازیکنانی بزرگ در اختیار داشت، نباید تغییری در نگرش خود ایجاد کند و حداقل به جای بازی دادن به بازیکنانی که عایدی برای استقلال ندارند، به جوان‌هایش فرصت دهد؟