آرمن ساروخانیان / دراگان چران، زننده گل اول پاختاکور به استقلال در نشست خبری بعد از بازی گفت: «دو سال است که در کنار این کادر فنی کار میکنیم. این برد حاصل دو سال کار مداوم و گروهی بود.» روی نیمکت استقلال اما کادری حضور داشت که ساعاتی پیش از سفر به دوحه […]
آرمن ساروخانیان /
دراگان چران، زننده گل اول پاختاکور به استقلال در نشست خبری بعد از بازی گفت: «دو سال است که در کنار این کادر فنی کار میکنیم. این برد حاصل دو سال کار مداوم و گروهی بود.»
روی نیمکت استقلال اما کادری حضور داشت که ساعاتی پیش از سفر به دوحه جمع شده بود تا نایب قهرمان لیگ نوزدهم برای مهمترین تورنمنت قاره بدون مربی نباشد. در چنین شرایط نابرابری تفاوت سطح هماهنگی دو تیم عجیب نبود. پاختاکور کنترل بازی را در اختیار داشت و استقلال تنها در دقایق پایانی متوجه شد که از چه راهی میتواند حریفش را به دردسر بیندازد.
معمولاً تحلیلهای فوتبال درباره اتفاقات ۹۰ دقیقه بازی است ولی پشت هر بردی مجموعهای از تصمیمات مدیریتی قرار دارد. موفقیت اخیر پاختاکور که برای اولین بار در ده سال گذشته به مرحله حذفی لیگ قهرمانان رسیده، مدیون همین ثبات دو سال گذشته است و کادر فنی فرصت داشته ایدههایش را به بازیکنان تفهیم کند.
این دقیقاً نقطه مقابل وضعیتی است که استقلال در دو سال گذشته تجربه کرده است. تنها در فصل گذشته استقلال چهار بار شاهد تغییر کادر فنی بود. فصل را با استراماچونی شروع کردند، سه بازی بدون کادر فنی گذشت، بعد از آن نوبت فرهاد مجیدی بود که روی نیمکت بنشیند و برای تورنمنت دوحه هم مسئولیت فنی به نامجو مطلق رسید.
فصل پیش از آن هم اوضاع برای استقلال بهتر نبود. باشگاه در شروع فصل قراردادی دو ساله با شفر امضا کرد ولی پیش از پایان لیگ هجدهم مربی آلمانی اخراج شد تا مجیدی سرمربی موقت تیم شود.
تغییرات بازیکنان استقلال در دو سال گذشته هم قابل توجه بوده. در پایان لیگ هجدهم، هفده بازیکن از تیم جدا شدند و استراماچونی پروژهاش را با بازیکنان جدیدی شروع کرد. درست در روزهایی که تیم جدید به هماهنگی رسید و نتایج خوب شروع شد، استراماچونی قراردادش را فسخ کرد. مجیدی در ادامه لیگ مجبور شد تغییراتی به تیم بدهد و درست زمانی که استقلال دوباره روی ریل افتاده بود، سعادتمند پروژه تغییر کادر فنی را کلید زد تا قهرمانی جام حذفی حین درگیریهای درونی از دست برود. استقلال در لیگ قهرمانان با سلیقه نامجو مطلق به زمین رفت و او تحت تأثیر خواستههای هواداران مقابل پاختاکور با سه مهاجم حاضر شد. نتیجه این تصمیم احساسی واگذاری مرکز زمین به حریف ازبک و از دست رفتن بخت صعود بود. استقلال در فاصله کمتر از یک ماه تا شروع لیگ بیستم هنوز سرمربیاش را نمیشناسد و احتمالاً مجبور است همه چیز را از نو شروع کند. استقلال در چند سال گذشته تحت هدایت مربیان مختلف تیمهای خوبی داشته ولی این نمایشهای خوب تنها جرقه بوده و تداوم نداشته. برد استقلال شفر با تیام و جباروف مقابل ذوبآهن در لیگ قهرمانان، برد استقلال استراماچونی مقابل تراکتور در لیگ نوزدهم و بردهای استقلال مجیدی مقابل سپاهان و پرسپولیس در جام حذفی از این جملهاند ولی خوشحالی هواداران موقت بوده و پروژهها ناتمام مانده. هرکدام از این تیمها شبیه کاخهای شنی زیبایی است که در ساحل ساخته شده؛ چشمنواز با عمری کوتاه. تأسفآور اینکه کسی نمیداند این روند چه زمانی قرار است متوقف شود. ممکن است روزی یکی از بازیکنان استقلال در نشست خبری مثل چران از به ثمر رسیدن پروژهای طولانی در باشگاه بگوید؟