وارتان گریگوریان، دانشمند ایرانی ارمنی علوم انسانی و تاریخدان برجسته که دارنده مدال «آزادی» ریاست جمهوری آمریکا بود، در سن ۸۷ سالگی در بیمارستانی در منهتن درگذشت. از او به عنوان «ناجی کتابخانه عمومی نیویورک» یاد میشود.
روزنامه نیویورک تایمز او را «مهاجر ارمنی پرشوری» توصیف کرده که قلههای آکادمیک و بشردوستی را بالا رفت؛ کسی که تقریبا دست تنها در دهه ۱۹۸۰ میلادی، کتابخانه نیویورک را از نابودی نجات داد. وارتان گریگوریان از سال ۱۹۹۷ تا زمان مرگ، ریاست بنیاد کارنگی را بر عهده داشت. این بنیاد در اطلاعیهای گفته است که آقای گریگوریان به دلیل آزمایش مربوط به دردی در ناحیه شکم در بیمارستان بستری بود. وارتان گریگوریان در مدت ریاستش بر بنیاد کارنگی، کارزارهای بسیاری برای آموزش، مهاجرت، صلح و امنیت جهانی به راه انداخت.
دوران کودکی گریگوریان با داستانهای مادربزرگ و کتابخانه آمریکایی تبریز گذشت. وارتان گریگوریان متولد ۱۹ فروردین ۱۳۱۳ در تبریز بود اما خود را «شهروند جهان» توصیف میکرد. او وقتی شش ساله بود، مادرش را به دلیل ذاتالریه از دست داد.
پدرش حسابدار یک شرکت نفتی انگلیسی-ایرانی بود. وظیفه بزرگ کردن وارتان و خواهرش به عهده مادر بزرگ مادریشان بود؛ زنی که گریگوریان از او به عنوان قهرمان خود یاد میکرد که با داستانهایش بیش از هر فرد یا کتاب دیگری با اخلاق انسانی آشنا شده بود. وارتان گریگوریان تحصیلات ابتدایی را در تبریز گذراند و ساعتها در کتابخانه آمریکایی شهر سپری کرد. همان جا بود که عاشق خواندن شد و از آن پس، کتابخانه را مقدس دانست و مخزن حافظه جهانی در نظر گرفت.
او تحصیلات متوسطه را در کالج ارمنیان بیروت گذراند هر چند که پدرش با رفتن او از ایران موافق نبود. در بیروت بود که او زبانهای فرانسوی و انگلیسی را آموخت و به چند زبان دیگری که میدانست (ارمنی، فارسی، ترکی و عربی) افزود.
غریبهای مهربان در فرودگاه نیویورک
وارتان گریگوریان خاطرهای از یک غریبه مهربان دارد که اگر نبود، آیندهاش شکل نمیگرفت. در سال ۱۹۵۶، هنگامی که به آمریکا مهاجرت کرد، در فرودگاه نیویورک بلیتش به سانفرانسیسکو را گم کرده بود. او باید روز بعد در دانشگاه استنفورد ثبتنام میکرد و آیندهاش به آن بستگی داشت. با انگلیسی شکستهبستهای مامور بلیت را متوجه شرایطش کرد. آن مرد در ابتدا گفت که قوانین اجازه چنین کاری را به او نمیدهد. اما بعد نرم شد و گفت کاری را میخواهد انجام دهد که هیچوقت انجام نداده است. آن مامور فرودگاه نیویورک، روی پاکت خالی بلیت مرد جوان مهر زد و اجازه داد که سوار هواپیما شود. اما به او گفت که در سراسر آن پرواز ۱۴ ساعته که چهار توقف هم داشت، در هواپیما بماند تا موضوع لو نرود.
گریگوریان در رشته تاریخ و علوم انسانی تحصیل کرد و سال ۱۹۶۴ از دانشگاه استنفورد مدرک دکترا گرفت. پایاننامه دکترایش را با عنوان «سنتگرایی و مدرنیسم در افغانستان» نوشت. او کتابی هم با عنوان «ظهور افغانستان مدرن: سیاستهای اصلاحی و مدرنیزاسیون ۱۹۴۰-۱۸۸۰” دارد.
در حالی که انتظار داشت که برای تدریس در دبیرستان به بیروت برگردد، از بنیاد فورد بورسیه آموزشی توسعه مناطق خارجی را دریافت کرد که سرنوشت شغلیاش را تغییر داد. پس از آن، در دانشگاههای ایالتی سانفرانسیسکو، تگزاس و پنسیلوانیا تدریس کرد. از سال ۱۹۷۴ در دانشگاه پنسیلوانیا در تگزاس به عنوان رئیس و موسس گروه هنرها و علوم فعالیت کرد. در اینجا بود که مهارتهای استخدام و جذب بودجه را به دست آورد.
احیای کتابخانهای که در فکر فروش کلکسیون جوایز بود
گریگوریان بیشتر به دلیل نجات کتابخانه عمومی نیویورک از بحران مالی و اخلاقی شناخته میشود. برای این کار، او از حاشیه امن آکادمیک خارج شد و خطر درگیر شدن در جدالهای اجتماعی و سیاسی شهر نیویورک را به جان خرید.
او در سالهای ۱۹۸۱ و ۱۹۸۹ رئیس و مدیر اجرایی کتابخانه عمومی نیویورک بود. با این شغل، او در نیویورک و سراسر آمریکا به چهرهای شناخته شده بدل شد. وقتی او ریاست کتابخانه را به عهده گرفت، غیر از مشکلات فیزیکی که به ساختمان وارد شده بود، این کتابخانه ۵۰ میلیون دلار کسری بودجه هم داشت، بدون هیچگونه نفوذ سیاسی. شعبه اصلی پنجشنبهها تعطیل بود و بعضی شعبهها تنها هشت ساعت در هفته باز بودند.
در نخستین جلسه هیات امنا که گریگوریان در آن شرکت کرد، درباره فروش کلکسیون جوایز، کاهش ساعتها و خدمات و بستن بعضی شعبهها بحث بود.
وارتان گریگوریان اعتقاد داشت که کتابخانه عمومی نیویورک گنجینه نیویورک و گنجینه ملی است. او کتابخانه را بخشی از بافت اجتماعی و فرهنگی شهر نیویورک میدانست که مستحق دریافت احترام و حمایت از سوی شهر بود و میگفت که کتابخانه مرکزی هزینهبر نیست بلکه سرمایهگذاری روی گذشته و آینده شهر است.
پس از احیای کتابخانه عمومی نیویورک، کار بزرگ دیگری در دانشگاه براون انجام داد. دکتر گریگوریان که در دانشگاههای مختلف تاریخ اروپا و خاورمیانه را تدریس کرده بود، در سال ۱۹۸۹میلادی به ریاست دانشگاه براون در ایالت رودآیلند برگزیده شد. این دانشگاه هم از نظر مالی در شرایط بدی به سر میبرد.
گریگوریان کارزار پنج سالهای به راه انداخت که ۵۳۴ میلیون دلار درآمد جذب کرد. او مبلغ وقف را از ۴۰۰ میلیون دلار به یک میلیارد دلار رساند. بورسیههای دوره کارشناسی را دو برابر کرد. ۲۷۰ عضو هیات علمی جدید استخدام کرد،۹۰ عنوان پروفسوری داد و ساختمانی برای اقامت دانشجویان ساخت.
وارتان گریگوریان پس از ۸ سال، با پایان یافتن دوره ریاستش در دانشگاه براون، ریاست بنیاد کارنگی را برعهده گرفت. او در کنار جوایز بسیار، از جرج دبلیو بوش، رئیسجمهور اسبق آمریکا در سال ۲۰۰۴ نشان آزادی ریاست جمهوری را دریافت کرد. این مدال بالاترین افتخاری است که به یک غیرنظامی داده میشود. او در سال ۱۹۹۸ هم از رئیسجمهور کلینتون نشان ملی انسانیت دریافت کرده بود و رئیسجمهور اوباما در سال ۲۰۰۹ او را به ریاست کمیسیون رییس جمهوری برای اعطای بورسیه کاخ سفید برگزید.
گریگوریان از سران بسیاری دیگر از کشورها، از جمله ارمنستان، فرانسه، ایتالیا، اتریش و پرتغال جوایز و نشانهایی دریافت کرد اما هیچوقت آن مرد فرودگاه نیویورک را فراموش نکرد. دو سال پیش هم در مصاحبهای گفت: «او بود که آیندهام را ساخت. سالها دنبالش گشتم تا تشکر کنم اما نتوانستم پیدایش کنم. داستانش را در کتابم نوشتم تا از او تشکر کرده باشم.»
لینک کوتاه : https://jomlehonline.ir/?p=133582