۱ سه شب پیش، درست در میانه بازی بی‌نظیر یوزپلنگان ایرانی در برابر ماتادورهای اسپانیایی، وقتی لحظه به لحظه به غرور و رشادت ایرانی‌ها اضافه می‌شد، «آلکس دل‌پیرو»؛ یکی از اسطوره‌های فوتبال ایتالیا و جهان، جمله‌ای را توییت کرد که می‌تواند چکیده کاملی از خیلی چیزها در کشورمان، به‌ویژه در حوزه فرهنگی باشد؛ «ایران طوری […]

۱
سه شب پیش، درست در میانه بازی بی‌نظیر یوزپلنگان ایرانی در برابر ماتادورهای اسپانیایی، وقتی لحظه به لحظه به غرور و رشادت ایرانی‌ها اضافه می‌شد، «آلکس دل‌پیرو»؛ یکی از اسطوره‌های فوتبال ایتالیا و جهان، جمله‌ای را توییت کرد که می‌تواند چکیده کاملی از خیلی چیزها در کشورمان، به‌ویژه در حوزه فرهنگی باشد؛ «ایران طوری دفاع می‌کند که انگار فردایی وجود ندارد، قهرمانانه»…
۲
فوتبال ما، سرشار از ضعف برنامه‌ریزی، نشستن افرادی بدون تخصص و لابی‌گر بر کرسی‌های مدیریتی و خیلی موارد دیگر است که به طور طبیعی، خروجی آن نباید این تیم ملی دوست‌داشتنی و باصلابت باشد اما خوشبختانه یا شوربختانه، در حوزه‌های مختلف کشورمان از این موارد عجیب و غریب به وفور قابل مشاهده‌اند. با نگاهی به مسیری که فوتبال ایران از زمان حضور «کارلوس کیروش» در کشورمان، طی کرده، مشخص می‌شود که حضور فردی آگاه و باتجربه و متخصص مثل کیروش از مهم‌ترین عوامل پیشرفت فوتبال ما، دست‌کم در حوزه ملی است…
۳
مشکلات فرهنگی بیشمار کشورمان مدت‌هاست که دیگر قابل کتمان نیستند. دیگر نمی‌شود آنها را زیر فرش پنهان کرد و مدعی شد که همه اتاق، تمیز و مرتب است. از زیر فرش بیرون آمده‌اند و می‌آیند و گرد و غبار مشکلات و معضلات فرهنگی، آسمان شعور و آگاهی ما را فرا گرفته. کم هم نیستند افراد متخصص و دغدغه‌مند که دلشان برای این وضعیت می‌سوزد و می‌خواهند و می‌توانند، به رفع این مشکلات کمک کنند اما اراده‌ای برای استفاده از آنها وجود ندارد و خب فرهنگ مثل ورزش و فوتبال، آن‌قدر جذابیت و آن‌قدر امکان بهره‌برداری و منتفع شدن برای برخی متولیان به همراه ندارد که برایش هزینه کنند. این‌طوری است که تیم ملی فرهنگی‌مان بعید است به این زودی‌ها به جام‌جهانی صعود کند…
۴
خوب که نگاه کنیم، پراکندگی‌ها در زمینه فرهنگ و هنر چه نزد تصمیم‌گیران و برنامه‌نویسان و چه نزد افتخارآفرینان فرهنگی و هنری و مولفان، بیداد می‌کند. هنرمندانی که در جهان برایمان می‌درخشند و افتخار می‌آورند، به خاطر نبوغ و تلاش خودشان است نه حمایت و برنامه‌ریزی‌های درست. مسئولان هم که هرکدامشان تعریف خاصی از مسائل فرهنگی دارند و بارها پیش آمده که در مورد یک موضوع یا معضل فرهنگی، چندین نظر و عقیده و تفسیر قانونی مختلف را ببینیم و بشنویم. هیچ اراده و عزم موثری هم در نحوه رفتار و برخورد و حتی ذهنیت مسئولان نسبت به این پراکندگی در فرهنگ و هنر کشورمان دیده نمی‌شود، بنابراین خیلی طبیعی است که وضعیت تغییری نکند…
۵
این روزها فوتبال دارد جور فرهنگ کشورمان را می‌کشد و سربازان و کادر فنی تیم ملی و حتی تماشاگران پرشور ایرانی، تنها سفیر ورزشی ما در روسیه نیستند. آن‌ها دارند بازی به بازی و لحظه به لحظه، به دنیا نشان می‌دهند و ثابت می‌کنند که اراده ایرانی، تعصب ایرانی، احترام ایرانی، توانمندی و عزت ایرانی، باهم بودن و تلاش ایرانی و هویت ایرانی یعنی چه؛ و اینها که نام بردم، مجموعه ارزشمندی است که بخش زیادی از فرهنگ هر ملتی را می‌سازد…
۶
چقدر بگوییم که ارزش‌ها و باورهای فرهنگی اگر دچار بحران و اضمحلال شوند، آسیبی گریبانگیرمان خواهد شد که برای ترمیمش به قرن‌ها و میلیاردها زمان و اعتبار نیاز است؟ چقدر بنویسیم که ارتقای فرهنگ و هنر با دستور و بخشنامه امکان‌پذیر نخواهد بود؟ چقدر هشدار بدهیم که فاجعه فرهنگی، فاجعه دهشتناکی است؟ و چقدر باید شاهد باشیم که هنوز در شناخت ابتدایی‌ترین اصول و مبانی فرهنگی کشورمان دچار ایراد و ابهامیم و اغلب مسئولان ما در این حوزه دارند طوری رفتار می‌کنند که انگار فردایی وجود ندارد؟ چقدر بترسیم که مثل دریاچه ارومیه و دریای خزر و زاینده‌رود بشویم که آن‌وقت…
۷
دو دقیقه قبل از آن گل تصادفی اسپانیا، «کریم انصاری‌فر» داشت ما را رستگار می‌کرد و بعدتر، «مهدی طارمی» اما نشد. ما ولی در پایان بازی امیدوارتر شده بودیم؛ خیلی خیلی امیدوارتر، و سرمان را بالاتر گرفتیم؛ خیلی بالاتر، و دنیا این را با گوشت و پوست و خونش لمس کرد که ایرانی و فرهنگ نابش، در «کازان» روسیه دارد دلبری می‌کند. در عزم عظیم جاری در ساق پاهای سربازان کیروش، در گریه‌های سربلندانه بچه‌ها بعد از سوت پایان، در تشویق‌های گریان و خالصانه مردان و زنانی که در کنار هم در استادیوم شهر کازان و در کافه‌های روسیه و در استادیوم آزادی و…، به احترام بچه‌های سرزمین‌شان، ایستادند و فریاد زدند؛ با هر نوع قومیت و با هر گونه سلیقه سیاسی و اجتماعی. سه شب پیش در کازان، جهان فهمید که فرهنگ ناب ایرانی یعنی چه، وقتی که اینجا هنوز خیلی‌ها دارند طوری رفتار می‌کنند که انگار فردایی وجود ندارد… .