گروه سیاسی در سالهای دولت احمدینژاد که مدعی بود «قطار هستهای ترمز برید» و «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامهدانتان پر شود»، کارشناسان روابط بینالملل و دلسوزان آگاه مستمراً هشدار میدادند که با توجه به سلطه آمریکا و شرکای غربیاش بر مبادلات اقتصادی جهان، این شیوههای تنشزا در نهایت حاصلی جز تحریم بیشتر و […]
گروه سیاسی
در سالهای دولت احمدینژاد که مدعی بود «قطار هستهای ترمز برید» و «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامهدانتان پر شود»، کارشناسان روابط بینالملل و دلسوزان آگاه مستمراً هشدار میدادند که با توجه به سلطه آمریکا و شرکای غربیاش بر مبادلات اقتصادی جهان، این شیوههای تنشزا در نهایت حاصلی جز تحریم بیشتر و تحمیل زیان و آسیب به مردم و منافع ملی نخواهد داشت بهویژه اینکه برخی مانند سردار عزیز جعفری فرمانده وقت سپاه در همان زمان صراحتاً گفته بودند «یک متحد متعهد در جهان نداریم».
خوشبختانه اتحادی جهانی که در دو سال آخر دولت دوم محمود احمدینژاد علیه کشور شکل گرفت، در نهایت با استراتژی رهبر معظم انقلاب با عنوان «نرمش قهرمانانه» و با عاملیّت دولت اول «حسن روحانی» و با مباشرت دیپلماتهایی چون «محمدجواد ظریف» شکست و به امضای برجام ختم شد تا اینکه با آغاز «ترامپیسم» در آمریکا و در دست گرفتن قدرت توسط جمهوریخواهان تندرو تحریمهایی به مراتب شدیدتر اعمال شد و از همان زمان نیز بخش اعظمی از افکار عمومی میدانستند که ادامه این روند برای اقتصاد ملی و معیشت مردم وحشتناک است و همچنین صادرات نفت بهعنوان مسیر مهم تأمین بودجه کشور دچار وقفه خواهد شد.
در حالیکه کارشناسان سخنان خود را از سر دلسوزی و منطق بیان میکردند، برخی روزنامهها و تحلیلگران اصولگرا اصرار داشتند که تحریمها اثر چندانی ندارد و ما این دوران را هم با موفقت پشت سر خواهیم گذاشت تا اینکه موجهای ویران کننده یکی پس از دیگری رسیدند و هنوز هم ادامه دارند موجهایی چون افزایش نرخ ارز و طلا، بیثباتی بازار، خشک شدن اعتبار و بودجه بسیاری از دستگاهها و توقف پروژههای ملی و حیاتی و هنوز هم کارشناسان اصولگرا این امواج را نتیجه «تحریم داخلی»، «ضعف مدیریتی» و «خیانت برخی مدیران دولت تدبیر و امید» میدانند و وعده میدهند که پس از تحویل و تحول قوه مجریه در نیمه مرداد، دستگاه قضا باید سراغ مدیران ارشد دولت روحانی برود و آنان را محاکمه کند گویا بدعهدی «ترامپ» و خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای فلجکننده نفتی و بانکی، حمل و نقل و بیمه و تحریم هرشخص حقیقی و حقوقی که وارد معامله با دولت ایران شود، هیچ سهمی در ایجاد فشار بیسابقه بر اقتصاد کشور نداشت.
روز گذشته اسحاق جهانگیری در سخنانی بر همه آن تحلیلهای کارشناسانه صحّه گذاشت و گفت: «ما نمیتوانستیم دوستان، همسایگان و نزدیکترین دولتهای به خودمان را قانع کنیم که پول ما را به ما بدهند و میگفتند نمیشود آمریکاییها ما را اذیت میکنند. وقتی که ترامپ این تحریمها را اعمال کرد ما با خود میگفتیم مگر میشود چین، هند و روسیه زیر بار آمریکا بروند و نفت از ما نخرند و مگر این کشورهای همسایه که ما برای حفظ استقلال آنها از خون فرزندان خود گذشتیم قبول میکنند که به ما کمک نکنند اما دیدیم که همه با آمریکا همراه شدند و ما کاری نمیتوانستیم بکنیم جز اینکه تحریمها را دور بزنیم.»
سخنان اسحاق جهانگیری از سه جهت حائز اهمیت است نخست اینکه صدق تحلیل کارشناسان اقتصاد، سیاست خارجه و روابط بینالملل را به همه مدیران سیاسی و تحلیلگران اصولگراییکه خود را «دائرمدار عالَم» میپندارند یادآور شد تا شاید تأیید کنند که درست یا غلط غالب شرکتهای بخش خصوصی که در سطح جهانی فعالیت دارند از بانکها و هولدینگهای سرمایهگذاری تا تولیدکنندگان اقلام پزشکی و دارویی و حتی شرکتهای حمل و نقل و بیمه، از ترس شناسایی و جریمه شدن توسط وزارت خزانهداری ایالات متحده هرگز تن به کمترین همراهی با دولت ایران و حتی شرکتهای بخش خصوصی ایرانی نمیکند.
همچنین از متن کلی سخنان معاون اول ریاستجمهوری که از سر صداقت گفته شده میتوان به این نتیجه رسید که کار دولت آیت الله رییسی نیز کاری آسان نیست و تا دولت جدید، به این تحریمها و اف ای تی اف نپردازد و آن را با آمریکا تعیین تکلیف نکند هیچ دورنمایی درخصوص اقتصاد کشور و معیشت مردم قابل مشاهده نیست و به همین دلیل همه و بیشتر از همه رسانهها و تحلیلگران اصولگرا باید به دولت سیزدهم کمک کنند تا پرونده این مذاکرات که از مدتها قبل در نشستهای وین کلید خورده بود، به سرانجام عقلایی و نه شعارآلوده برسد.
سوم و آخر اینکه باز برابر روایتهای فرامتنی از سخنان معاون اول دولت تدبیر و امید میتوان به این نتیجه رسید که استراتژی «نگاه به شرق»، رویگردانی از غرب و تمرکز بر چین و روسیه که در برخی اتاقهای فکر اصولگرایان طرح میشود و حتی به قرارداد بیست و پنج ساله با چین و قرارداد مشابهی که با روسیه دریم بهعنوان راه نجات اقتصاد کشور اشاره میکنند نیز از هماکنون محکوم به شکست است چون تا رفع کامل تحریمهای آمریکا، حتی چین و روسیه و عراق نیز معاملاتی حداقلی و کنترلشده با ما خواهند داشت و بدیهی است چنین سطحی از تجارت با جهان، کفاف نیاز کشور ما را نمیدهد.
سخن پایانی اینکه ما منکر کوتاهی دولت حسن روحانی و سوءمدیریت در این هشت ساله نیستیم اما نباید چشم بر واقعیتهای سياسی و بینالمللی بست و برای تخریب مخالفان سیاسی، جوانمردی را زیر پا گذاشت.