مسعود اکبری   “امروز آرایش تهاجم فرهنگی بسیار خطرناکی علیه انقلاب به وضوح مشاهده می شود زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده است . از این رو تهاجم فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی پیدا کرده است و برای مقابله با آن با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم” (مقام […]

مسعود اکبری

 

“امروز آرایش تهاجم فرهنگی بسیار خطرناکی علیه انقلاب به وضوح مشاهده می شود زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده است . از این رو تهاجم فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی پیدا کرده است و برای مقابله با آن با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم” (مقام معظم رهبری. سال ۱۳۷۰)

این روزها درگیری ما با شبکه های اجتماعی و رسانه های ارتباطی به قدری زیاد شده است که انگار هر فرد اصلی ترین نیازهایش در قاب مستطیلی شیشه ای گوشی اش خلاصه می شود. انگار یک رگ حیاتی انسان مدرن امروز، به باتری چند ساعته گوشی وصل است و چه بسا فرد با تمام شدن باتری، یک کمبود بزرگ را حس کند. درحال حاضر این وابستگی به گوشی و فضاهای ارتباطی رنگ تمسخر و بوی جهالت به خودش گرفته است.

شاید فراموش کرده باشیم اما مقام معظم رهبری ۲۷ سال پیش در اینباره هشدار دادند و از آن به عنوان تهاجم فرهنگی یاد کردند و همان زمان خواستار شناخت کامل این مسئله و مقابله با آن شدند. واژه تهاجم اگر چه در معنای واقعی از سنخ مشارکت طرفینی است اما در معنای متداول  و رایج آن به معنای هجوم یک طرفه است. همچنین فرهنگ مهاجم را نیز در این تعاریف باید فرهنگی سلطه جو بدانیم که با اهدافی ویژه در جهت گسترش سیطره خود، برنامه ریزی میکند.رهبر معظم انقلاب، آیت ا… خامنه ای به طور کلی فرهنگ را اینطور تعریف کرده اند : «فرهنگ به معنای خاص آن، خاطرات، ذهنیات، اندیشه ها، ایمان ها، باور ها، سنت ها، آداب و ذخیره های فکری و ذهنی را برای یک ملت شامل می شود.»(دیدار جمعی از شعرا، ادبا، فرهنگیان  و دانشگاهیان استان آذربایجان شرقی «۹/۵/۱۳۷۲»)

باتوجه به این تعریف چقدر می توانیم تهاجم فرهنگی را انجام شده بدانیم؟ مگر نه اینکه  که به وسیله همین فناوری های مدرن به سنت ها، باور ها، آداب و اندیشه های ما دست درازی شده است؟ مگر نه اینکه چهره بسیاری از شخصیت های بانفوذ مذهبی را خدشه دار و کوچک کرده اند؟

آیت الله خامنه ای به بهانه های مختلف از تعابیر متفاوتی برای گوشزد کردن این خطر بزرگ استفاده کرده اند از جمله: شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، فرهنگ وارداتی تحمیلی، استهزاء فرهنگ ، قتل عام فرهنگی، حمله فرهنگی، غارت فرهنگی، آلودگی فرهنگی، انحلال فرهنگی، استحاله فرنگی، مسخ شدگان فرهنگ ، جنگ نرم، سم پراکنان فرهنگی و تعابیر دیگر که هرکدام جای ساعت ها بحث و تفکر دارد. چیزی که امروز شاهد آن هستیم بخشی از همین تعابیر است که متاسفانه دامن گیر جامعه عام شده و سال هاست که ذره ذره اعتقادها را سست کرده است.

البته که باید دوجانبه به مسئله نگاه کرد و همانطور که به زعم بسیاری از کارشناسان این وسایل ارتباطی می توانند در سرعت بخشیدن به روند اطلاعات و توسعه علم مفید باشند، لابد می توانیم مضرات و تاثیرات سوء آن را نیز مشاهده کنیم. حال کدام را بیشتر قبول کنیم؟ و یا کجا می توانیم تعادلی میان توسعه اطلاعات و زندگی روزمره ایجاد کنیم؟

اما موضوع مورد بحث این گزارش نه خود این شبکه ها بلکه کارکردهای ناشایستی است که این روزها به صورت یک بازی خنده دار در بین مردم پخش می شود و چه بسا بسیاری از افراد دچار این بازی ها می شوند و اصلا فکر اینکه در حال اهانت به ساحت بسیاری از بزرگان هستند، به مغزشان خطور نمی کند. شاید هم دلیل اصلی وابستگی همه موبایل دوستان، همین مسائل پیش پا افتاده و وقت پر کن است.

استفاده از اینترنت و شاخه های آن که امروزه شاهد گسترش چشم گیر و نجومی آن هستیم، به حد اعلای خود رسیده و چشم میلیون ها فرد را به صفحه های مستطیلی گرد کرده است. اما شاید بسیاری اذعان کنند که این شبکه ها استفاده های مفید و قابل تاملی دارند مثل گروه های مباحثه و اندیشه و همفکری و یا انجمن های علمی دانشگاه ها و مکانی برای بحث های تند علمی. اما چند درصد از این جمعیت میلیونی درگیر بحث هایی در حوزه علم و تاریخ و فلسفه و ادبیات هستند؟ حتما با این ادعا که بیش از نیمی از افراد برای وقت گذرانی و تفریح پای این مسائل هستند، موافقید.

آیا می توان راهی برای همسو کردن دنیای مجازی با ارزش های ایرانی- اسلامی پیدا کرد؟ چطور می شود نسل جدید را که اساسا به دنبال تفریح و سرگرمی است، به مباحث ارزشی علاقمند کرد.