گروه سیاسی سلوک سیاسی احمدینژاد از استانداری اردبیل در دولت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی آغاز شد اما از سال ۷۶ که عزل شد به پنهانکاری سیاسی -بهمعنای مخفی شدن در پشت این جناح و آن جبهه- روی آورد هرگز مواضعی که امروز مدعی است همواره داشته را بروز نداد و پس از […]
گروه سیاسی
سلوک سیاسی احمدینژاد از استانداری اردبیل در دولت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی آغاز شد اما از سال ۷۶ که عزل شد به پنهانکاری سیاسی -بهمعنای مخفی شدن در پشت این جناح و آن جبهه- روی آورد هرگز مواضعی که امروز مدعی است همواره داشته را بروز نداد و پس از پایان فعالیت در اردبیل، در سال ۱۳۷۷ کاندیدای نخستین دوره انتخابات شورای شهر تهران و در سال ۱۳۷۸ کاندیدای ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از تهران زیر عنوان «فهرست ۳۰ نفره ائتلاف خط امام و رهبری» در کنار هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی و غلامعلی حدادعادل شد که در هر دو انتخابات ناکام ماند.
چند سالی محمود احمدینژاد را میشد در برخی محافل یافت ازجمله جلسات یکشنبه شبهای انصارحزبالله تهران که بهعنوان سخنران حضور مییافت تا اینکه در میان بهت و حیرت همگان و آغاز قدرت گرفتن اصولگرایان در شورای شهر در سال ۸۲ بهعنوان شهردار تهران در نظر گرفته شد، انتخابی که حزب نوبنیاد «آبادگران ایران اسلامی» در آن نقشی مهم داشت.
همانگونه که استراتژیاش در همه سالهای ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی، نزدیکی به طیفِ راست بود و در دولت اصلاحات، حمله به جریان خاتمی و دوم خرداد، در آغاز دوران شهرداری پایتخت نیز تلاش تبلیغاتی وسیعی کرد تا خود را از حاشیه به متن بیاورد و با صرف پولهای شهرداری در دیدارهای مردمی هفتگی که موجب گمشدن ۳۵ میلیارد در دوره دوساله مدیریت بر شهرداری شد و با حمایت اصولگرایانی که بیتوجه به پروتکلهای سیاسی نانوشته، وی را بالا میکشیدند موفق شد خود را در جمع ۸ نامزد ریاستجمهوری خرداد ۸۴ ببیند.
آغازِ آخرین اوج محمود احمدینژاد در این انتخابات رقم خورد و وی با شکست رقبای بزرگی چون مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی، رییسجمهوری هشتم و نهم جمهوری اسلامی شد در شرایطی که همه اصولگرایان هم در انتخابات ۸۴ و هم در انتخابات ۸۸ پشت وی ایستادند و برخی از خوابهایی که دیدند و مدعی شدند از بهشت میخواهند که همه شهروندان به وی رأی دهند، گفتند و برخی نیز وی را «معجزه هزاره سوم» نامیدند تا اینکه وی ۴ سال بدون مشکل و مزاحمت، رییسجمهور بود و در دوره بعد و در انتخابات ۸۸ نیز حائز آرای اکثریت شد.
پس از سال ۸۹ بود که محمود احمدینژاد تلاش کرد ضمن حفظ هویت خود بهعنوان یک نیرو از جبهه انقلاب، راه خود را از اصولگرایان جدا کرد و رفتهرفته همکاری اصولگرایان در حوزههای سیاسی و اقتصادی نیز با وی به حالت تعلیق درآمد و در نهایت رییسجمهوری نهم، با «بسمالله بسمالله» برخی از حامیان پیشین و منتقدان فعلی خود، موفق شد دوره خود را تمام کند و به تنهایی و با خرابکاریهای سیاسی و اقتصادی خود موجب پیروزی اعتدالیون به رهبری «حسن روحانی» در انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ شود.
فصل جدید و متأخر زندیگی سیاسی و ایدئولوژیک محمود احمدینژاد از همین دوره آغاز شد که دیگر ابایی نداشت ازینکه مانند اپوزیسیون رفتار کند و همان حرفها را بزند و از جمع جبهه انقلاب و اصولگرایان سنتی منتزَع گردد.
نکته جالب این بود که هرچه اصولگرایان که حامیان و برکشیدگان قبلی وی بودند، بیشتر در برخورد با وی سکوت کردند و با وی مماشات داشتند، وی بیشتر تقابل کرد و جدیتر به همه ثابت کرد که از مدار خارج شده است اما اصولگرایان که از مدار خارج شدن فردی غیرسیاسی و محجوب چون «عادل فردوسیپور» را تحمل نکردند، همواره با محمود احمدینژاد بسیار مهربان و از درِ رأفت اسلامی برخورد کردند، همان اصولگرایانی که در مواجهه با اصلاحطلبان و تحولخواهان نشان دادند رحم و شفقت ندارند.
آخرین دستهگلِ سوگلی سابق اصولگرایان در سفر اخیرش به «نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۰» دوبی و اقداماتی بود که به گزارش «فارس» موجب شد مداخلاتی دیپلماتیک انجام شود و سفرش نصفهکاره بماند و وی «دیپورت» شود هرچند خودش مدعی شد این اخبار کذب است و سفر وی در تاریخ مقرر به اتمام رسید.
مصاحبه حضوری با «کاملیا انتخابی فرد» سردبیر «ایندیپندنت فارسی» که وی نیز از چند روز قبل به دوبی آمده بود و برخی گفتند این هماهنگی بین دوطرف از قبل صورت گرفته بود، حضور در غرفه رژیم صهیونیستی که خودش این را تکذیب کرد و عکس گرفتن بدون در نظرداشت ملاحظات شرعی و حتی عرفی با زنان و دختران بیحجاب آخرین اقدام خارج از مدار محمود احمدینژاد بود.
رییسجمهور اسبق نشان داد برای شگفتیآفرینی هیچ «حد یقف»ی ندارد و هر روز بیش از قبل میتواند سیاسیون تراز جمهوری اسلامی اعم از اصلاحطلب و اصولگرا را سورپرایز کند اما عکسالعمل اصولگرایان و حامیان دیروز وی برای بخش اعظمی از افکار عمومی عجیب است.
سوال و تعجب افکار عمومی در این میان از اصولگرایان است که چرا یک بار برای همیشه برای افکار عمومی روشن کنند که انتخاب آنان در سال ۸۲ برای شهرداری تهران و در دو دوره انتخابات ریاستجمهوری ۸۴ و ۸۸ انتخابی نادرست بوده و از این بابت از جامعه همفکران و طرفداران خود عذرخواهی کنند.