مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد عملکرد بودجه سال جاری حدود ۷۰۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی میشود و بر همین اساس منابع عمومی دولت در لایحه بودجه سال آینده نسبت به پیشبینی عملکرد، ۹۶ درصد رشد کرده است. به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بودجه سال ۱۴۰۰ با نظر مجلس دو سقفی شد تا در صورت […]
مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد عملکرد بودجه سال جاری حدود ۷۰۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی میشود و بر همین اساس منابع عمومی دولت در لایحه بودجه سال آینده نسبت به پیشبینی عملکرد، ۹۶ درصد رشد کرده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بودجه سال ۱۴۰۰ با نظر مجلس دو سقفی شد تا در صورت افزایش صادرات نفت نسبت به تعهدات ایجاد شده اقدام کنند.
در سقف دوم قانون بودجه سال ۱۴۰۰ از محل منابع حاصل از صادرات نفت مازاد بر رقم سقف اول و فروش اموال و داراییهای مازاد دولت مخارجی برای طرحهای تملک داراییهای سرمایهای، همسان سازی در صندوق تأمین اجتماعی و دیگر صندوقها و بازپرداخت بدهیهای دولت به نیروهای مسلح پیش بینی شد.
مطابق با آخرین اطلاعات در دسترس از عملکرد بودجه در سال ۱۴۰۰ و احتمال ضعیف عملکرد بیش از سقف اول، به نظر می رسد مبنای صحیح مقایسه لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، سقف اول قانون بودجه سال ۱۴۰۰ است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی بررسی کرده که پیش بینی عملکرد بودجه سال جاری حدود ۷۰۰ هزار میلیارد تومان باشد و بر همین اساس منابع عمومی دولت در لایحه بودجه سال آینده نسبت به پیش بینی عملکرد حدود ۹۶ درصد رشد کرده است. دلیل مهم این رشد، پیش بینی عدم تحقق بخشی از منابع بودجه سال ۱۴۰۰ در سقف اول است.
این مرکز اعلام کرد: در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ سرفصل درآمدها به عنوان منبع پایدار تأمین مالی دولت، نسبت به پیش بینی عملکرد سال ۱۴۰۰ حدود ۶۶ درصد رشد کرده است. این رشد قابل توجه میتواند حاکی از بیش برآوردی رقم درآمدها در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ باشد.
منابع حاصل از واگذاری دارایی های سرمایه ای (صادرات نفت و فروش اموال) نسبت به پیش بینی عملکرد قانون بودجه سال ۱۴۰۰ (که خود با بیش برآوردی بسیار زیادی همراه بود) حدود ۵۸۰ درصد رشد داشته است.
این افزایش قابل توجه، از محل تغییر نرخ تسعیر ارز حاصل از صادرات نفت به دلیل حذف ارز ترجیحی و همچنین به دلیل انتقال منابع حاصل از فروش خوراک میعانات گازی پتروشیمیها از تبصره ۱۴ به سرجمع منابع حاصل از نفت (حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان) حاصل شده است.
از سوی دیگر، مصارف عمومی دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۱ نسبت به مصوب سقف اول سال ۱۴۰۰، ۴۶ درصد و نسبت به پیش بینی عملکرد حدود ۶۸ درصد افزایش یافته است. رشد مخارج هزینه ای در قانون بودجه سال ۱۴۰۰ حدود ۶۰ درصد بود که در لایحه بودجه ۱۴۰۱ به ۳۸ درصد تنزل یافته است، مهم ترین دلیل این امر را میتوان کنترل رشد حقوق و دستمزد کارکنان دانست.
در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ سهم اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای نسبت به قانون بودجه سال ۱۴۰۰، ۴ درصد افزایش یافته و به ۱۸ درصد رسیده که گام مهمی در راستای تقویت سرمایه گذاری عمومی و تغییر روند کاهشی اخیر از سال ۱۳۹۶ است.
نسبت کسری تراز عملیاتی از بودجه عمومی دولت در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ (معادل ۳۰۰ هزار میلیارد تومان) نسبت به بودجه سال های گذشته کاهش یافته است. البته به دلیل بیش برآوردی در بخش مالیات پیش بینی می شود طی سال کسری تراز عملیاتی افزایش یابد.
همچنین کسری احتمالی تأمین نشده از مجموع منابع عمومی دولت در قانون بودجه ۱۴۰۰ حدود ۳۰ درصد است در حالی که این نسبت در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ حدود ۱۱ درصد خواهد بود.
در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ گام هایی مثبت در راستای اجرای قانون «برخی احکام مربوط به اصلاح ساختار بودجه» برداشته شده است هرچند هنوز بخش های مهمی از آن نیازمند اقدام عملی دولت است. از جمله تکالیف قانون مذکور در لایحه چنانکه باید مورد توجه قرار نگرفته، استقرار کامل نظام پرداخت به ذی نفع نهایی، الزام دستگاه ها به ثبت معاملات در سامانه تدارکات الکترونیک دولت و ارائه فهرست و میزان معافیت های مالیاتی، گمرکی و بیمه ای است.
تحلیلهای کمّی مبتنی بر مدلهای اقتصاد کلان نشان می دهد گامهای مثبت لایحه بودجه ۱۴۰۱ در راستای کاهش کسری بودجه و افزایش سرمایه گذاری دولت، منجر به تغییر مسیر بلندمدت متغیرهای اقتصاد کلان نظیر تورم، تولید و سرمایه گذاری شده است.
با تغییر رویکرد لایحه ۱۴۰۱ و تداوم آن در سال های آتی نرخ تورم تا میزان قابل توجهی در افق چهار سال آینده می تواند کاهش یابد. سرمایه گذاری کل و تولید غیرنفتی نیز در یک روند رو به رشد بلندمدت، بالاتر از سطح قابل انتظار با رویه بودجه سال ۱۴۰۰ قرار خواهد گرفت که البته در صورت اصلاح مثبت لایحه بودجه ۱۴۰۱ این روند قابل بهبود است.
از جمله ناترازیهای اقتصادی که هریک استعداد پولی شدن (خلق پول به منظور پوشش ناترازی) داشته و میتوانند منجر به رشد بالاتر نقدینگی در مقایسه با رشد بخش حقیقی اقتصاد و زمینه ساز ایجاد تورم شوند، میتوان به کسری بودجه دولت، ناترازی نظام بانکی، ناترازی بنگاههای دارای اهمیت سیستمی یا وابسته به بانکها اشاره کرد. باید توجه کرد که کاهش پایدار نرخ تورم میان مدت و بلندمدت اقتصاد، مستلزم کنترل تمامی ناترازی های پیش گفته است و کنترل کسری بودجه به تنهایی کافی نیست.
لذا پس از کنترل نسبی کسری بودجه ۱۴۰۱ در لایحه تقدیمی، یکی از مهم ترین فوریت های اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۱، اقدام فعال به منظور ساماندهی نظارت بانکی و اصلاح چارچوب سیاستهای پولی خواهد بود.