محمد هدایتی «حق فراموش شدن» (The Right To Be Forgotten) از مفاهیم حقوقی جدیدی ست که به خصوص از دهه ۲۰۱۰ به این سو هر چه بیشتر مورد توجه سیستمهای حقوقی (به خصوص اتحادیه اروپا) قرار گرفته است. حق فراموش شدن یعنی «حق فرد بر اینکه بتواند برخی اطلاعات مربوط به خودش را از همه […]
محمد هدایتی
«حق فراموش شدن» (The Right To Be Forgotten) از مفاهیم حقوقی جدیدی ست که به خصوص از دهه ۲۰۱۰ به این سو هر چه بیشتر مورد توجه سیستمهای حقوقی (به خصوص اتحادیه اروپا) قرار گرفته است. حق فراموش شدن یعنی «حق فرد بر اینکه بتواند برخی اطلاعات مربوط به خودش را از همه حافظههای دیجیتال موجود در فضای اینترنت پاک کند، تا هیچ شخص ثالث دیگری نتواند به آن دسترسی داشته باشد».
این مفهوم ناظر به دغدغهای ست در مواجهه با پدیدهای نوظهور که ادوارد اسنودن (۱) آن را «بایگانی ماندگار» (Permanent Record) خوانده است. بایگانی ماندگار یعنی این واقعیت که بسیاری از کنشهای ما در قلمرو فضای اینترنت (و حتی بسیاری از کنشهای ما در جهان واقعی که به نحوی میتوانند به داده تبدیل شوند)، در حافظهای دیجیتال در کامپیوتر خودمان یا نزد شرکتی خصوصی یا نهادی دولتی یا سیستمی اطلاعاتی ثبت میشوند. برخلاف جهان واقعی که کنشها، رویدادها و رفتارهای شخصی هر فرد، به تدریج از حافظه جهان محو میشود، سازوکار اینترنت این مجال را فراهم کرده است که در دنیای اصطلاحا مجازی، بتوان تقریبا هر چیزی را برای همیشه ثبت و بایگانی کرد. البته این بایگانیِ دیجیتال که به شکل نوعی حافظه ماندگار جهان عمل میکند، از قوانین جهان واقعی مبرا نیست؛ زیرا برای جلوگیری از روند طبیعیِ محو شدنِ چیزها، به مکانیسمی مصنوعی نیاز است که برای تداوم عملکردش به صرف هزینه و انرژی زیادی نیاز دارد. منتها در قیاس با حجم عظیم اطلاعاتی که بدین شیوه ضبط میشود، روزبهروز این هزینه و انرژی، کمتر و کمتر میشود.
امکان ساختنِ یک بایگانی ماندگار به منزله نوعی حافظه جهان، رویایی بوده است که هیچ صاحب قدرتی به خواب نمیدید. اینکه روزی بتوان بخش عمدهای از رویدادهای ریز و درشتِ کل جهان و تکتک افراد ساکن بر کره ارض را زیر نظر گرفت و نیز برای استفادههای آتی، بایگانیشان کرد. فرقی هم نمیکند که کاردار تحققبخشی به این امکان، یک دولت باشد یا یک شرکت خصوصی یا یک فرد؛ و حتی فرقی نمیکند که آیا کاردار این پروژه عظیم، ملتزم و متعهد به هنجارهای معاصر اخلاقی-سیاسی باشد یا نه (مثلا به عدم تعرض به قلمرو زندگی خصوصی افراد کاملا متعهد باشد). صرف وجود یک بایگانی ماندگار منجر به فرو ریختنِ تمایزی میشود که حتی پس از امواج متعدد و پیدرپی تمدن جدید، تاکنون پابرجا مانده بوده است: یعنی تمایز بین قلمرو خصوصی و قلمرو عمومی.
بنا به تعریفی از هانا آرنت (۲)، فعالیت سیاسی به معنای دقیق کلمه یعنی کنشی که فرد در پیشگاه عموم به شکل علنی انجام میدهد و هدفاش نیز تاثیرگذاری بر قلمرو عمومی ست. این تعریف دو رکن دارد: یکی اینکه فعالیت سیاسی در پیشگاه عموم انجام میشود و دوم اینکه هدفاش تاثیرگذاری بر همین قلمرو عمومی ست. بر اساس این دو رکن، سه حالت دیگر نیز ممکن است. فعالیت سیاسی غیرعلنی: در پیشگاه عموم انجام نمیشود، اما هدفاش تاثیرگذاری بر قلمرو عمومی ست. فعالیت شخصی غیرعلنی: نه در پیشگاه عموم انجام میشود و نه هدفاش تاثیرگذاری بر قلمرو عمومی ست و این که فعالیت شخصی علنی، اگرچه در پیشگاه عموم انجام میشود، اما هدفاش تاثیرگذاری بر قلمرو عمومی نیست.
وجود بایگانی ماندگاری که حتی ساعات خواب و بیداری و رفتوآمدهای ما را برای همیشه ثبت میکند، منجر به امکان وقوع دو جابجایی در معنای کنشهای فرد میشود. در جا به جایی معناییِ نخست، کنش شخصی غیرعلنی به کنش شخصی علنی تبدیل میشود و در جا به جایی معناییِ دوم، کنش شخصی علنی به کنش سیاسی علنی مبدل میشود. زیرا وجود بایگانی ماندگار باعث میشود کنشهای شخصی غیرعلنی ما هر لحظه بتوانند به کنشهای شخصی علنی تبدیل شوند، چراکه در جهان واقعی، یک کنش غیرعلنی در حافظه جهان ثبت نمیشد، اما با وجود بایگانی ماندگار، هر لحظه میتوان کنشی غیرعلنی را که در گذشته انجام شده، از بایگانی فراخوانی کرد و آن را علنی کرد. در گام بعدی، هر لحظه این امکان وجود دارد که یک کنش شخصی علنی به منزله کنش سیاسی معنا شود.
این دو جابجایی معنایی، چه بسا به فرو ریختن مرز بین قلمرو شخصی و قلمرو عمومی بینجامد. کاری که مخوفترین نظامهای تمامیتخواه در قرن بیستم نیز موفق به انجاماش نشدند، اما امروز بیآنکه چندان به آن توجه کنیم – به صرف داشتنِ یک گوشی در جیبمان – در قلمرو نظامی سراسربین زندگی میکنیم که دههها با خوشبینی تمام آن را «دهکده جهانی» میخواندیم. دهکدهای باصفا و خرم که واقعیتی مخوف را در پس ظاهر خویش پنهان کرده بود.
(۱)کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و پیمانکار سابق امنیت ملی آمریکا که افشاگری هایش جنجال آفرین شد.
(۲)فیلسوف (فلسفه سیاسی) و تاریخ نگار و نظریه پرداز آلمانی-آمریکایی که عقاید او در روند جنبش های اجتماعی و سیاسی قرن بیستم، بسیار اثرگذار بوده است.