اپیدمی گرفتن عکس یادگاری مدیران با هنرمندان پیشکسوت در حال فراموشی بود، اما به تازگی یک مدیر فرهنگی این رفتار را از سر گرفته است. توجه، تکریم و رسیدگی مادی و معنوی به هنرمندان و نامآوران فرهنگ و هنر به ویژه آن دسته از عزیزانی که در بستر بیماری هستند جزو وظایف مدیران حوزه فرهنگ […]
اپیدمی گرفتن عکس یادگاری مدیران با هنرمندان پیشکسوت در حال فراموشی بود، اما به تازگی یک مدیر فرهنگی این رفتار را از سر گرفته است.
توجه، تکریم و رسیدگی مادی و معنوی به هنرمندان و نامآوران فرهنگ و هنر به ویژه آن دسته از عزیزانی که در بستر بیماری هستند جزو وظایف مدیران حوزه فرهنگ و هنر در هر رتبه و جایگاهی است ولی نحوه انتشار اخبار و عکس های این دیدارها نیاز به دقت و توجه زیادی دارد.
این روزها مدیر یکی از موسسات حوزه فرهنگ و هنر دیدارهایی با پیشکسوتان عرصه هنر تدارک دیده که اغلب آنها یا در بستر بیماری هستند یا به دلیل کهولت سن در شرایط خاصی به سر میبرند و نکته قابل نقد اینکه خبر این دیدارها به گونهای تنظیم و در اختیار رسانهها قرار میگیرد که بیشتر رپرتاژی برای مدیر مربوطه است و از آن بدتر عکسهایی است که از این دیدارها منتشر میشود و در آنها هنرمندان مزبور در شرایط مناسبی نیستند.
هیچ کس، تکریم بزرگان فرهنگ و هنر را امری مذموم نمیداند اما پرسش اصلی اینجاست آیا انعکاس اخبار و گزارشهایی مبنی بر رسیدگی مالی و معنوی به این افراد یا تلاش برای پررنگ کردن کمکهای انجام گرفته به آنها امری ضروری است؟ آیا گرفتن عکس یادگاری با هنرمندانی که زمانی چهرهای باطراوت داشتند ولی امروز چهره رنجور و تکیده دارند، ضرورتی دارد؟ آیا اصلا لازم است که عکس یادگاری مدیرعامل موسسه مربوطه با هنرمندان بزرگ و نامآوری چون کیانوش عیاری، حسین دهلوی، فرود گرگین پور و… در بستر بیماری یا زمانی که چهره آنها به دلیل بیماری تکیده است به رسانهها ارسال شود؟
هنرمندان، میراثدار فرهنگ و هنر هر سرزمینی هستند و باید در حفظ شان و جایگاه شان تلاش کرد و هر نوع دلجویی و رسیدگی به آنها باید در همین چارچوب باشد و رفتار برخی کاربران شبکههای اجتماعی که از انتشار عکسهای خود با هنرمندان اعتبار کسب میکنند نباید از سوی مدیران فرهنگی دنبال شود.
منبع: مهر