
خاطرات کودکی را در ذهنم مرور می کنم؛ خواهر و برادرهای قد و نیم قد و هم سن و سال در کودکی در ذهنم حک شده است. دوست و آشنا و فامیل که دور هم جمع می شدند، هر کدام حداقل ۳ یا ۴ فرزند داشتند، برای خودمان قومی می شدیم. سروصدایی که از خانه […]
خاطرات کودکی را در ذهنم مرور می کنم؛ خواهر و برادرهای قد و نیم قد و هم سن و سال در کودکی در ذهنم حک شده است. دوست و آشنا و فامیل که دور هم جمع می شدند، هر کدام حداقل ۳ یا ۴ فرزند داشتند، برای خودمان قومی می شدیم. سروصدایی که از خانه بلند می شد و خنده ها و بازی ها، برای خودش هیجانی داشت. چقدر خاطره از دوران بچگی، و بازی با خواهر و برادر یا بچه های فامیل داشته و داریم. حیاط خانه ها و کوچه ها به ندرت بچه هایی را در خودش نمی دید، وقت و بی وقت با هم بازی می کردیم و بزرگترهایمان هم گرم صحبت و غذا و دورهمی بودند. اما بچه های دو نسل اخیر کمتر آن را تجربه می کنند. خانواده ای با یک فرزند؛ که آن هم مشغول بازی با موبایل و تبلت و کامپیوتر است و سکوت و سکوت.
رواج تک فرزندی
رشد جمعیت ایران در دهه ۶۰ به ۴ درصد رسید؛ اما با هشدار کارشناسان مبنی بر پدیده انفجار جمعیت و تبعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رشد روزافزون جمعیت، اجرای سیاست تنظیم خانواده سبب کاهش رشد جمعیت در ایران شد. این روند کاهش جمعیت به جایی رسید که در سرشماری سال ۹۰ مشخص شد که کاهش جمعیت ایران حتی از پیشبینیها هم بیشتر بوده به گونهای که رشد جمعیت ایران به ۱.۳ درصد رسید و تک فرزندی در بین زوجهای جوان رواج پیدا کرد تا جایی که امروز دیدن خانواده جوان با داشتن دو یا چند فرزند سبب تعجب اطرافیان میشود.
به اعتقاد کارشناسان؛ خانواده های شاد بیشتر از یک فرزند دارند و فرزندان با روش اصولی تری تربیت می شوند. یک مدرس حوزه روانشناسی معتقد است متاسفانه امروز در کشور با موجی از تمایل زوجها به تک فرزندی مواجه هستیم که این موج ناشی از تغییر رویکرد در زندگی است.
محمدرضا ایمانی با بیان اینکه تغییر رویکرد برخی از مادران عامل اصلی تک فرزندی در خانوادهها شده است می گوید: عواملی ازجمله تغییر تفکر مادران درخصوص بروز مشکلات جسمانی بارداری، مشغله کاری مادران و بحران اقتصادی خانوادهها باعث کوچک شدن خانوادهها شده است.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه برخی خانوادهها تصور میکنند با یک فرزند می توانند خانوادهای شاد و بهتر داشته باشند تصریح می کند: این تفکر کاملا غلط است، چراکه با یک فرزند نه امکانات و منابع مادی و معنوی کودک کاملا تامین خواهد شد و نه فرزندان شادتر خواهند بود. از سوی دیگر فرزندان در چنین خانوادهای با مهارتهای اجتماعی نیز آشنا نخواهند شد.
کسب مهارتهای ارتباطی
ایمانی یکی از مزایای چند فرزندی را ارتباط و تعامل اعضای خانواده با یکدیگر دانسته و می گوید: در خانوادههای دارای چند فرزند تعامل اعضای خانواده و فرزندان با یکدیگر بیشتر بوده و فرزندان نکات تربیتی را بهتر کسب میکنند. در خانوادههای دارای چند فرزند، فرزندان از رفتارهای مثبت یکدیگر الگو برداری کرده و درنتیجه موجب رشد و تربیت بهتر فرزندان میشود.
این مدرس با بیان اینکه فرزندان در خانوادههای پرجمعیت مهارتهای ارتباطی را بیشتر کسب میکنند، می افزاید: در این دسته از خانوادهها فرزندان قهر، آشتی، چگونگی حل نزاعها، چگونگی شروع و پایان دادن به اختلافات و بهطور کلی مهارتهای ارتباطی را بهتر و کاملتر کسب میکنند. بهطور کلی خانوادههای دارای چند فرزند شادتر بوده و فضای روانی مطلوبتری را برای فرزندان ایجاد میکنند.
وی با بیان اینکه فرزندان در خانوادههای گستردهتر از امتیازهایی همچون تعامل بیشتر، حمایت و الگوهای رفتاری برخورد دارند، اظهار می کند: فرزندان دارای خواهر و برادر در سنین بالاتر دارای وضعیت روحی بهتری نیز خواهند بود چراکه در این سن از حمایت و پشتیبانی خانواده خود بهرهمند خواهند شد. این دسته از فرزندان با عقدهها و حسرتهایی از جمله مهربانی و پشتیبانی افرادی بهغیر از والدین بزرگ نخواهند شد.
ایمانی با بیان اینکه افراد دارای خواهر یا برادر در بزرگسالی نیز روحیه و امید به زندگی بیشتری خواهند داشت، می گوید: دلیل این امر اطمینان خاطر افراد از وجود یک خواهر یا برادر حامی در بزرگسالی بوده این افراد در بزرگسالی میتوانند در رفع نیازهای مادی و معنوی هم موثر باشند.
به گفته این مدرس روانشناسی، در خانوادههای چند فرزندی خلاهای عاطفی و روحی کمتری برای فرزندان وجود دارد، متاسفانه امروزه بیشتر فرزندان به ویژه تک فرزندان در مهد بوده یا توسط پرستار نگهداری میشوند، این امر فضای رشد، حرکت، سازگاری با محیط و تجربه شکست و موفقیت را از کودک خواهد گرفت.