سرویس اجتماعی در ضرورت احیای تالاب میانکاله و خلیج گرگان تردیدی وجود ندارد چرا که اگر این پهنه آبی بخشکد، افزون بر آنکه یکی از بزرگترین پناهگاههای زمستان گذرانی و جوجهآوری پرندگان مهاجر کره زمین از بین میرود، خشکی و نمکزار برجای مانده نیز به کانون تولید ریزگردهای نمکی در منطقه تبدیل شده و معیشت […]
سرویس اجتماعی
در ضرورت احیای تالاب میانکاله و خلیج گرگان تردیدی وجود ندارد چرا که اگر این پهنه آبی بخشکد، افزون بر آنکه یکی از بزرگترین پناهگاههای زمستان گذرانی و جوجهآوری پرندگان مهاجر کره زمین از بین میرود، خشکی و نمکزار برجای مانده نیز به کانون تولید ریزگردهای نمکی در منطقه تبدیل شده و معیشت مردم و بومیان منطقه را با تهدید جدی روبهرو میسازد.
مسأله این است که فرایند احیای تالاب میانکاله و خلیج گرگان مبتنی بر چه اصول و مبانی فنی و کارشناسی طراحی و اجرا خواهد شد. یادآور میشوم که این نوشتار به معنای مخالفت با گزاره بایسته احیای این پهنه آبی نیست و هدف از این نگارش، تنها طرح چالشها و پرسشهای چهارگانه بدون پاسخ مانده است.
چالش نخست؛ کدام تراز آبی؟
براساس آنچه تا امروز درباره این طرح احیایی مطرح شده، لایروبی از کانالهای ارتباطی بهعنوان روش اجرای فرایند احیا و انتقال منابع آبی دریاچه به داخل مجموعه تالاب میانکاله و خلیج گرگان مورد تأکید قرار گرفته است. این روش در صورتی که تراز آب دریاچه از ثبات و پایداری دائمی یا حتی نسبی برخوردار بود میتوانست بهعنوان روشی مناسب برای تأمین کسری آب تالاب و خلیج مورد استفاده قرار گیرد.
اما آنچه محل نگرانی واقع میشود، ناپایداری تراز آب دریاچه مازندران (کاسپین) است. براساس مطالعات معتبر انجام شده، تراز آب دریاچه مازندران(کاسپین)، تا پایان قرن جاری بین ۹ الی ۱۸ متر کاهش خواهد داشت که این امر موجب خواهد شد تا سطح بزرگترین دریاچه کره زمین بین ۲۳ تا ۳۴ درصد کوچکتر شود. دلیل اصلی کاهش تراز آبی را میتوان در تغییرات اقلیمی و کاهش ورودی آب به دریاچه کاسپین
برشمرد.
براساس برآوردهای انجام شده سالانه نزدیک به ۳۸۳ میلیارد مترمکعب آب از راه بارش باران روی سطح این دریاچه و البته از راه رودخانههای منتهی و همچنین زهکشی زیرزمینی اراضی مجاور وارد دریاچه کاسپین میشود، این در حالی است که سالانه حجم آبی برابر ۳۹۷ میلیارد متر مکعب از راه تبخیر سطحی از سطح این بزرگترین دریاچه کره زمین تبخیر میشود. به بیان دیگر دریاچه کاسپین با بیش از ۱۴ میلیارد مترمکعب تراز منفی سالانه آب مواجه است.
یعنی حجم آبی به گنجایش ۷ سد به بزرگی سد امیرکبیر کرج، در طول یک سال و بدون آنکه جایگزین شود از سطح این دریاچه تبخیر میشود و این مهمترین مسأله اثرگذار بر کاهش تدریجی حجم و تراز و در نهایت کوچکتر شدن و پسرفت آب این دریاچه است. با استناد به پیشبینیهای مراکز تحقیقاتی بینالمللی این پرسش اساسی مطرح میشود که در فرایند لایروبی کانالهای مرتبط تالاب و دریاچه، تراز این دو ظرف آبی چگونه تنظیم خواهد شد؟ به بیان دیگر تراز آب در تالاب میانکاله و خلیج گرگان با کدام تراز آبی در دریاچه مازندران(کاسپین) تنظیم خواهد شد تا براساس آن شاهد جریان پایدار و دائمی آب از سمت دریا به سمت تالاب و خلیج گرگان باشیم؟
آیا با توجه به پیشبینی افت متوالی تراز آب دریاچه و بروز هرگونه خطا در تنظیم تراز این دو پهنه آبی، جریان معکوس آب از سمت تالاب میانکاله و خلیج گرگان به سمت دریاچه برقرار نشده و در پی آن همین مقدار آب باقی مانده در تالاب و خلیج به سمت دریاچه روان نخواهد شد؟ این مهمترین چالشی است که باید درباره آن توضیحات لازم از سوی کارفرمای این طرح به افکار عمومی ارائه شود.
چالش دوم؛ کیفیت آب ورودی پس از لایروبی
چالش دوم را با فرض حل و فصل شدن چالش نخست مطرح میکنیم. فرض کنیم- فرض نزدیک به محال – که مشکل تنظیم تراز آبی این دو ظرف مرتبط با یکدیگر برطرف و جریان دائمی و پایدار آب از سمت دریاچه به سمت تالاب میانکاله و خلیج گرگان برقرار شد و در نهایت کل پهنه تالاب و خلیج که تا امروز خشکیده، پوشیده از آب شده و احیا شود، حتی در چنین شرایطی مسأله بسیار مهمتر «کیفیت» آب ورودی به مجموعه تالاب و خلیج خواهد بود.
پرسش و چالش طرح شده در این بخش این است که با توجه به طراحی و برنامهریزی استقرار دستگاههای آب شیرین کن برای «طرح شیرینسازی و انتقال آب دریاچه کاسپین به فلات مرکزی» و همچنین برنامهریزی برای نصب تأسیسات آب شیرین کن برای «طرح پتروشیمی مازندران»، وضعیت کیفیت آب جابهجا شده از سمت دریاچه به سمت تالاب و خلیج چگونه خواهد بود؟
شیرینسازی و نمک زدایی سالانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب دریاچه با هدف انتقال به فلات مرکزی منجر به تولید بیش از ۲٫۶ میلیون تن نمک و همچنین نمک زدایی و تولید سالانه ۲۵ میلیون مترمکعب آب شیرین برای تأمین آب مورد نیاز مجتمع پتروشیمی مازندران منجر به تولید بیش از ۳۰۰ هزار تن نمک مازاد خواهد شد که براساس پیشبینیهای انجام شده در مجموع مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی این دو طرح، هیچ راهی جز تخلیه آن در دریاچه قابل تصور نیست.
این مسأله با توجه به فاصله بسیار کم محل تخلیه پسابهای شور تا دهانه ورودی آب از دریاچه به داخل تالاب و خلیج و مهمتر از آن با توجه به جریان پاد ساعت گردِ (همانند حرکت عقربههای یک ساعت) غرب به شرق آب در کاسپین، میتواند کل پساب و نمک تخلیه شده در دریاچه را در بازه زمانی کوتاهی وارد تالاب میانکاله و خلیج گرگان نماید و ساختار زیستی و شیمیایی تالاب را از اساس زیر و رو نماید. مسألهای که گمان نمیکنم کارفرما، پیمانکار و شرکت مشاور طرح پاسخی برای آن داشته باشند.
چالش سوم؛ ظهور ابن الوقتها و طرحهای رؤیایی به بهانه احیای تالاب
سومین چالش پیش رو برای فرایند احیای تالاب میانکاله و خلیج گرگان، ظهور ابن الوقتهاست. طراحی و پیشنهاد اجرای طرحهای پرهزینه و ویرانگر انتقال آب، از سوی پیمانکاران ابن الوقت که مترصد مصادره هر طرح و پروژهای هستند یکی از مهمترین نگرانیها در این بخش است. پس از بازدید رئیسجمهور از تالاب و خلیج میانکاله در حاشیه سفر استانی هیأت دولت و تأکید ایشان به ضرورت احیای این مجموعه، بلافاصله طرحهایی رؤیایی از جمله اجرای طرح «کانال سراسری غرب به شرق مازندران» با هدف انتقال بخشی از منابع آبی سرشاخههای رود چالوس به شرق مازندران با هدف تأمین کسری آب تالاب مورد تأکید کارشناسان شرکت آب منطقهای استان مازندران قرار گرفت.
اگرچه چنین پیشنهادی به لحاظ فنی، مالی و اجتماعی مردود و حتی خندهدار به نظر میرسد ولی بیان آن از زبان اشخاصی در جایگاه «کارشناس» آن هم از تریبون رسمی «سیمای ملی» میتواند موجب نگرانیهایی در این میان باشد. نگرانی از این بابت که نکند احیای تالاب و خلیج، قربانی طرحهای مافیا بنیان و پرهزینه شود. بنابراین این مسأله نیز باید مورد توجه مسئولان و دست اندرکاران اجرای این طرح قرار گیرد و از نفوذ و رسوخ اندیشهها و بانیان طرحهای مافیا بنیان آبی به بهانه احیای تالاب میانکاله و خلیج گرگان
جلوگیری شود.
چالش چهارم؛ بیاعتمادی عمومی و ضرورت ارائه تضمینهای رسمی
یکی دیگر از چالشهای مطرح در فرایند احیای تالاب و خلیج میانکاله، موضوع «بی اعتمادی عمومی» به مجموعه کارفرما، پیمانکار و شرکت مشاور طرح است. تجربه شکست خورده احیای دریاچه ارومیه با صرف بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان منابع مالی کشور طی ۱۰ سال گذشته، برخورد نامتعارف استاندار گلستان در جلسه رسمی با یک محیطبان که حسب وظیفه سازمانی خود خواستار توقف اجرای این طرح تا تکمیل روند مطالعات شده بود و همچنین تعدد پروژهها و طرحهای شکست خورده و ویرانگر در حوزه مدیریت منابع آبی و البته پرسشها و چالشهای فنی و کارشناسی طرح درخصوص چگونگی تنظیم تراز آبی دریاچه و تالاب و کیفیت آب ورودی به تالاب با توجه به بارگذاریهای صنعتی انجام شده در منطقه و پیشنهاد طرحهای رؤیایی و گران قیمت انتقال آب با هدف احیای تالاب، همگی دست به دست هم داده تا افکار عمومی مردم، کنشگران و کارشناسان مستقل این حوزه را نسبت به اجرای این طرح «بدبین» و «بیاعتماد» نماید. وقتی «سرمایه اجتماعی» در هر بخشی و از جمله در بخش مدیریت منابع آبی از کف میرود و نابود میشود، نباید از افکار عمومی انتظار همراهی و تأیید داشت.
از این روی ضروری است تا اولاً نسبت به بازنگری در مطالعات و شیوههای پیشنهادی ارائه شده برای احیای تالاب و خلیج بازنگری شود. همچنین باید سطح و توان فنی و کارشناسی شرکت مشاور طرح برای افکار عمومی تبیین شود. در همین راستا ضروری است تا نشستهای متعدد توضیحی و تبیینی از سوی کارفرما برای مردم محلی، کنشگران و کارشناسان مستقل برگزار و نسبت به اقناع افکار عمومی اقدام بایسته انجام گیرد و مهم از همه اینکه پس از حل و فصل همه چالشهای برشمرده، نسبت به ارائه «تضمینهای رسمی» در خصوص موفقیتآمیز بودن اجرای این طرح از سوی کارفرما اقدام شود.
آیا طرح لایروبی بهدنبال تسهیل رفت و آمد قایقها به بندر ترکمن است؟
این تصویر مربوط به ارائه مجری در دفاع از طرح احیای خلیج گرگان در سازمان محیطزیست است. فعالان محلی حامی محیطزیست با توجه به تصویر میگویند: «کسانی که آشوراده و بندر ترکمن را میشناسند به روشنی متوجه خواهند شد که مسیر لایروبی از سمت راست پایین از اسکله بندر ترکمن شروع شده و در نهایت به دریا و شمال جزیره آشوراده خواهد رسید. یعنی کانال آشوراده از مبدأ اسکله بندر ترکمن به دریا لایروبی خواهد شد.» آنها اعتقاد دارند که این تصویر به روشنی مشخص میکند که برنامه لایروبی این کانال و منطقه حساس بهدنبال تسهیل رفت و آمد قایق از اسکله بندر ترکمن به دریاست و طرح بهدنبال نجاتبخشی خلیج گرگان و تالاب سوخته میانکاله نیست.
مسعود باقرزاده کریمی مدیرکل سابق دفتر حفاظت و احیای تالابها درسازمان محیطزیست در واکنش به گفتههای فعالان و کارشناسان حوزه محیطزیست در گروه «گنجینههای تالابی» میگوید: «این کانال تأثیر معنیداری در احیای خلیج گرگان نخواهد داشت و اگر بتواند مسیر قایقرانی بین بندر ترکمن و دریا ایجاد کند خوب است، اما چند نکته وجود دارد.
یکی اینکه اگر هدف ایجاد مسیر قایق است، چرا به اسم نجات خلیج گرگان تمام میشود. این انحراف افکار باعث میشود، فرصتهای دولت برای خلیج گرگان از بین برود. دولت نیز با این تفکر که در حال احیای خلیج گرگان است، اقدامات ضروری دیگر را انجام ندهد. نکته دوم موضوع حقوقی و قانونی قضیه است که در خصوص راه و اسکله طراحی شده جدید در بندر ترکمن وجود دارد.
نکته سوم همان تحلیل اصلی سازمان برای مخالفت با لایروبی در سنوات گذشته است که بهدلیل قانون ظروف مرتبط، ایجاد کانال، آب اضافهای وارد کانال نمیکند. نهایتاً بنا به مطالعات مرکز اقیانوسشناسی در تبادل آب تسهیل ایجاد میکند. در این تحلیل، اگر سطح آب دریا پایین بیاید آب تالاب را نیز تخلیه خواهد کرد.پیشبینیها هم تقریباً همگی حکایت از روند کاهشی سطح دریا دارند. مگر دریچهای در دهانه کانال قرار دهند که بسیار پر هزینه خواهد بود.»
رییس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور:
نیم میلیون دانشآموز پناهنده در ایران تحصیل میکنند
رئیس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور به مناسبت «روزجهانی پناهنده»، گفت: هم اکنون تعداد ۱۸۰ هزار دانشآموز فاقد اوراق هویتی در شرایط کاملاً برابر با دانشآموزان ایرانی به تحصیلی اشتغال دارند و مجموعا نیم میلیون دانش آموز پناهنده در مدارس ایران درحال تحصیل هستند.
مهدی فیاضی به مناسبت «روز جهانی پناهنده» اظهارکرد: سرانه مصرفی هر دانشآموز مهاجر۵۰ میلیون ریال در سال ۱۴۰۰ بوده است که سازمانهای بینالمللی تنها حدود یک درصد از این هزینهها را جبران میکند.
وی افزود: این روز، روزی بینالمللی است که توسط سازمان ملل متحد بهمنظور احترام به پناهندگان در سراسر جهان تعیین شده است و به تاریخ ۲۰ ژوئن است که از قدرت و شجاعت افرادی که برای گریز از درگیری یا آزار و شکنجه مجبور به فرار از کشور خود شدهاند تجلیل میکند. روز جهانی پناهنده فرصتی برای ایجاد همدلی و درک مشکلات پناهندگان و ارج نهادن به تابآوری آنها در بازسازی زندگیهایشان است. باید با افرادی که مجبور به فرار شدهاند، با عزت و احترام رفتار شود. آنها مانند همه انسانها مستحق رفتاری ایمن و همراه با کرامت هستند.
رییس مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران در زمینه پذیرش جمعیت پناهندگان ششمین کشور دنیا محسوب میشود؛ آمار رسمی تعداد کل دانشآموزان خارجی اعم از پناهنده و مهاجر نیم میلیون نفر است که ۹۵ درصد از آنها تبعه کشور دوست و همسایه افغانستان و تعدادی از عراق و… هستند.فیاضی در مورد آموزش فرزندان پناهندگان گفت: با حسب دستور طلایی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در سال ۱۳۹۴ مبنی بر پذیرش و ثبت نام تمامی کودکان لازمالتعلیم افغانستانی حتی در صورتی که فاقد مدارک هویتی(غیرمجاز) باشند؛ هم اکنون تعداد ۱۸۰ هزار نفر دانشآموز فاقد اوراق هویتی در شرایط کاملاً برابر با دانشآموزان ایرانی به تحصیلی اشتغال دارند و مجموعا نیم میلیون دانش آموز پناهنده در مدارس ایران در حال تحصیل هستند.
وی ادامه داد: روحیه اسلامی و پایبندی به ارزشهای اخلاقی در نظام آموزشی ایران باعث شده است، رویه سیاستی «ادغام آموزشی» به عنوان یک ویژگی تقریباً منحصر به فرد (در قیاس با کشورهای پناهنده پذیر دنیا) بر بدنه سیستم آموزش و پرورش اسلامی- انسانی حاکم شود که طی آن دانشآموزان اتباع خارجی و ایرانی در کنار یکدیگر بدون هرگونه تبعیض و نابرابری پذیرش شده و کودکان پناهنده و مهاجر همانند شهروندان ایرانی به تحصیل اشتغال دارند.معاون وزیر آموزش و پرورش در مورد دیگر امکاناتی که از طریق آموزش و پرورش در اختیار کودکان مهاجر قرار میگیرد، اظهار کرد: علاوه بر دسترسی برابر این دانشآموزان به خدمات آموزشی، دریافت تسهیلات و خدمات بهداشتی-روانشناختی و فرهنگی-تربیتی نیز برای ایشان فراهم است به گونهای که کودکان پناهنده غیر برخوردار خدمات بیشتری نیز دریافت داشته و به طور ویژه مورد توجه قرار میگیرند که عمدتاً دانش آموزان افغانستانی پناهنده را در بر میگیرد.فیاضی با بیان اینکه سرانه مصرفی هر دانشآموز خارجی۵۰ میلیون ریال در سال ۱۴۰۰ بوده است، اظهار کرد: سازمانهای بینالمللی تنها حدود یک درصد از این هزینهها را جبران میکنند که در برابر خدمات همه جانبه ایران
بسیار ناچیز است.
وی افزود: کشور ایران علیرغم تحمل تحریمهای ظالمانه امریکا که متاسفانه حوزه آموزش و پرورش را هم در بر گرفته است، با گشاده دستی تمام و بر حسب وظیفه اخلاقی و اسلامی خود، این جمعیت عظیم پناهنده و کودکان آنها را پذیرا بوده و مانع از ورود حجم زیادی از افراد به دروازههای اروپا میشود، انتظار میرود کشورهای جهان به ویژه کشورهای اروپایی و نیز سازمانهای بینالمللی به اجماع جهانی نقض تحریمها به ویژه تحریمهایی که مستقیماً بهداشت جسم و روان و نیز تعلیم و تربیت کودکان و نونهالان را تحت تأثیر قرار میدهد، بپیوندند.
معاون وزیر آموزش و پرورش در پایان گفت: ایران از رفتار کشورهای غربی و آمریکا در قبال رعایت حقوق پناهندگان گله دارد، چراکه غربیها پناهندگان را در کمپهای مجزا از امکانات شهری نگه میدارند و بعضاً فرزندان پناهنده محروم از تحصیل هستند، یا آمریکا فرزندان پناهندگان را در مرزهای خود در اقدامی غیرانسانی با جداسازی از والدینشان در قفس نگهداری میکند که با حقوق بشر ادعایی آنها منافات دارد و لازم است غربیها و آمریکاییها رفتار خود را در قبال پناهندگان و فرزندان آنها اصلاح کنند.
سالانه ۱۲ هزار پرونده سقط جنین درمانی داریم
رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور گفت: سقط جنین درمانی با سقط جنایی متفاوت است که در سال ۱۲ هزار پرونده سقط جنین درمانی داریم و نظامسلامت ما نیز با چالش جدی سقط جنایی مواجه است.
عباس مسجدی آرانی گفت: سقط جنین درمانی با سقط جنایی متفاوت است که در سال ۱۲ هزار پرونده سقط جنین درمانی داریم و نظامسلامت ما نیز با چالش جدی سقط جنایی مواجه است.
رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور گفت: از مردم در این خصوص میخواهیم از مراجعه به پزشکنماها خودداری کنند که بعضی از پروندههای کمیسیونهای پزشکی قانونی مربوط به پزشک نماها است و اگر مردم توجه لازم را داشته باشند پروندههای قصور پزشکی هم کاهش مییابد.
به گفته مسجدی آرانی، سازمان پزشکی قانونی تمام خدمات را در مراکز رسمی پزشکی قانونی ارائه میکند و هیچ خدماتی را در بیمارستانها ارائه نمیکند.
درس عمومی «شناخت محیط زیست» در دانشگاهها تدریس میشود
معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست تاکید کرد: درس «شناخت محیط زیست» به صورت عمومی و در قالب ۲ واحد در دانشگاهها ارائه میشود.
نورالله مرادی اظهارداشت: با پیگیریهای به عمل آمده سازمان حفاظت محیط زیست برای افزایش ضریب نفوذ مباحث محیط زیستی در نظام آموزش عالی کشور، از مهرماه سال ۱۴۰۰، در ۱۰ دانشگاه کشور ۲ واحد درس عمومی شناخت محیط زیست به صورت پایلوت تدریس میشود و ارائه این درس تاکنون با موفقیت انجام شده است.
وی با اشاره به اینکه بر اساس قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست دو وزاتخانه علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ملزم به ارائه درس عمومی شناخت محیط زیست برای مقاطع تحصیلی آموزش عالی است، گفت: درس شناخت محیط زیست، برای گروههای تخصصی رشتههای فنی و مهندسی، کشاورزی و منابع طبیعی، معماری، شهرسازی و جغرافیا، پزشکی و پیراپزشکی و علوم انسانی و هنر ارائه میشود.
معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به دانشگاههای منتخب در طرح پایلوت، تصریح کرد: واحد عمومی شناخت محیط زیست از آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۰ در ۱۰ دانشگاه تهران، شهید بهشتی، اراک، بیرجند در خراسان جنوبی، رازی در کرمانشاه، صنعتی اصفهان، علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، فردوسی مشهد، محقق اردبیلی و یزد به صورت آزمایشی و به مدت ۲ سال تدریس میشود و پس از ارزیابی در صورت تایید کمیسیون مربوطه، این ۲ واحد درسی در همه دانشگاهها و موسسههای آموزش عالی کشور ارائه می شود.
مرادی با تاکید بر اینکه علاوه بر ۱۰ دانشگاه مذکور، چندین دانشگاه در استان های گوناگون چون قم و همدان به صورت داوطلبانه، درس شناخت محیط زیست را در دروس عمومی ارائه میدهند، گفت: با توجه به اهمیت آگاهی نسل جدید نسبت به مسائل محیط زیستی تلاش میکنیم تا تمام دانشجویان از آموزشهای محیط زیستی استفاده کنند.
وی با بیان اینکه دو کتاب برای درس شناخت محیط زیست به دانشگاه ها معرفی شده است، خاطرنشان کرد: در صدد تامین محتوا برای این درس هستیم و کتابی با رویکرد جدید که محتوای مورد نیاز گروهها و دانشگاهها را به صورت به روز شده داشته باشد، توسط مرکز آموزش محیط زیست در دست تدوین است.
یادآوری میشود معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در گفت و گو با رسانه ها در تاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۹ از اجباری شدن این درس خبر داده بود.
همکاری شاد و پلیس فتا برای آگاهی بخشی به کاربران
شبکه شاد در راستای تامین امنیت کاربران و جلوگیری از جرایم سایبری با پلیس فتا همکاری میکند.
به منظور تنویر افکار عمومی در خصوص اخباری که پیرامون هک شدن شبکه شاد در برخی رسانهها منتشر شده، همانطور که پیشتر به اطلاع رسانهها، مدیران و معلمان رسیده، به اطلاع میرساند در برخی موارد کلاهبرداران با تماس با مدیران و معلمان مدرسه و معرفی خود به عنوان گروه پشتیبان و ارسال یک بدافزار، کد ارسالی به گوشی همراه مدیران را دریافت کرده و به اصطلاح حساب مدیران را هایجک میکنند و درنهایت خود کنترل گروه یا کانال را به دست گرفته و اقدام به تغییر نام و محتوای گروه میکنند.
موضوعی که شاد در تلاش است با پایشهای منظم و اطلاع رسانیهای مکرر به مدیران و معلمان درباره شگردهای کلاهبرداران، و همچنین ارائه اطلاعات حساب کاربری افراد سودجو به پلیس فتا، سوءاستفادههای احتمالی را به حداقل برساند.تاکید میشود تمامی حسابهای کاربری پشتیبانی شاد دارای تیک آبی هستند، بنابراین از تمامی کاربران خواسته میشود کد ورود به اپلیکیشن و یا هرگونه پیام مشکوک از سایر کاربران تایید نشده را نادیده گرفته و مراتب را به پلیس فتا اعلام کنند.
همچنین کاربران در صورت مواجهه با موارد مشکوک و یا کلاهبرداری با پشتیبانی شاد به شماره ۰۲۱۴۳۰۸۱، تماس گیرند. شبکه شاد برای ارتقای امنیت کاربران همکاری خوبی را با پلیس فتا انجام داده است که برگزاری کمپین کودکان سایبری، با یکمیلیون مخاطب در اپلیکیشن شاد یکی از این موارد بوده است.
همچنین قرار است چهار جلد کتاب امنیت سایبری، که به همت پلیس فتا منتشر شده است، جهت آشنایی کاربران با روشهای تامین امنیت حسابهای کاربری و همچنین آگاهی از شیوههای کلاهبرداری در فضای مجازی، برای مطالعه در اختیار کاربران شاد قرار گیرد.