/هومن حکیمی هفتادویکمین دوره جشنواره «کَن» چند روز پیش به پایان رسید و فیلم «سه رخ» جعفر پناهی توانست نخل طلای بهترین فیلمنامه را؛ البته به طور مشترک، به دست بیاورد. تا اینجای قضیه و در ظاهر، این یک خبر و اتفاق خوشآیند به نظر میرسد اما خب اینجا ایران است و حتی کوچکترین و […]
/هومن حکیمی
هفتادویکمین دوره جشنواره «کَن» چند روز پیش به پایان رسید و فیلم «سه رخ» جعفر پناهی توانست نخل طلای بهترین فیلمنامه را؛ البته به طور مشترک، به دست بیاورد. تا اینجای قضیه و در ظاهر، این یک خبر و اتفاق خوشآیند به نظر میرسد اما خب اینجا ایران است و حتی کوچکترین و ریزترین مسائل مربوط به حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و غیره، تحتتاثیر ابرازهای سطحی و گمانهزنیهای اغلب پراکنده و گاه خالهزنکی قرار میگیرد. هنوز یادمان نرفته که وقتی «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی اسکار گرفت، همانهایی که تا دیروزش، فیلم و کارگردان را زیر سوال برده بودند، چطور کسب این جایزه معتبر را به لابی کردنهای خودشان با اهالی اسکار نسبت دادند و با یک فرافکنی مهوع، سعی در به نام خود زدن این افتخار بیبدیل کردند. دوره قبل جشنواره کن هم که شهاب حسینی و فیلم «فروشنده» فرهادی باز هم افتخار آفریدند، شاهد ابراز ستایشها و نکوهشهای متعددی از جانب برخی که خود را کارشناس و دایه دلسوزتر از مادر میپنداشتند، بودیم و این مسئله، ریشههای تاریخی و فرهنگی قدیمی و کهنهای در کشورمان دارد. البته که از چهرههای مسئول حوزه فرهنگ و جامعهمان خیلی وقت است که انتظار زیادی دراینباره نداریم. آنهایی که مثلا عضو کمیسیون فرهنگی مجلس بودهاند و هستند اما با ندیدن یک فیلم خاص، رأی به توقیف و عدم اکرانش میدهند! آنهایی که در طول یک سال کاری، هیچ فیلم و تئاتری نمیبینند و کتابی نمیخوانند اما به راحتی و بر اساس حرفهای دیگران مجوز میدهند و مجوز باطل میکنند -سانسور و ممیزی به این شکل مضحک واقعا خندهدار یا تاسفبار نیست؟
حالا هم با جعفر پناهی مواجهیم؛ فیلمسازی که به دلیل برخی دلایل آشکار و پنهان، امروز دچار ممنوعیتهایی شده که خب در این مطلب مجالی برای بررسی صحت یا سقم این دلایل و چیستی و چرایی این ماجرا نیست اما امروز اتفاقی در عالم هنر ایران و جهان رخ داده و فیلمی از کشورمان باز هم یکی از معتبرترین جوایز سینمایی دنیا را به دست آورده است. اینکه پناهی آدمی سیاسی هم هست یا نه، اینکه او حق داشته در جشنواره حضور داشته باشد یا نه و خیلی سوالات دیگر ربطی به این اتفاق ندارد. اما جالبتر از همه، ابراز نظرهایی است که از طرف موافقان و مخالفان پناهی و فیلمش در این چند روز بیان شده. ابراز عقایدی درباره جایزه فیلمی که هنوز توسط اغلب این موافقان و مخالفان دیده نشده و معلوم نیست چطور میشود درباره استحقاق داشتن یا نداشتن فیلمی که دیده نشده نظر داد و آن را تایید یا سرکوب کرد! ضمن اینکه هر جشنوارهای برای خودش سیاستهایی دارد که در جزییات با جشنوارههای دیگر فرق میکند و بارها دیدهایم که فیلمی در کن جایزه گرفته اما مثلا در اسکار یا بفتا و غیره موفق نبوده و تجلیل نشده است. بله، من هم موافقم که در بسیاری از جشنوارههای سینمایی، مسئله سیاست در انتخاب فیلمها نقش دارد اما حتی این نکته هم واقعا ارتباطی به شخص یک کارگردان یا مولف ندارد و اصلا هم ربطی به اینکه ما عادت کردهایم تحلیلهایمان از چنین اتفاقاتی را آمیخته به گمانهزنیها و رفتارهای بیرون متنی مولف اثر کنیم، ندارد. فیلمی را که جایزه گرفته، باید دید و براساس شناخت و البته تخصص آن را نقد کرد و دربارهاش نظر داد وگرنه از این دست «مرگ بر فلانی و زنده باد فلانی»ها در طول تاریخمان زیاد دیدهایم و شنیدهایم و امروز هم به لطف فضای مجازی با این گونه ابراز احساسات و تخریبهای آبکی و سطحی بسیار مواجهیم. اینکه فیلم «سه رخ» پناهی لایق کسب جایزه بوده یا نه، اینکه جعفر پناهی آدم سیاسیای هست یا نه، اینکه او محق است یا نیست و… یک مقوله جداست که امروز و اینجا اصلا موضوعیتی ندارد، وقتی داریم درباره یک اتفاق سینمایی مهم حرف میزنیم. آنهایی هم که مسئولند و کارشناس و به کلیت این اتفاق ایراد میگیرند، بهتر است قبلش سازوکارهای قانونی و فرهنگی و مشکلات کلان این حوزه را مرتفع کنند تا اگر به زعمشان جعفر پناهی و فیلمش، اَخ و مکروه هستند، طبق یک فرآیند قانونی و دموکراتیک، امکان حضور در چنین اماکنی و ارسال آثارشان به جشنوارهها را نداشته باشند، چون در غیر اینصورت، باقی این ماجرا تبدیل میشود به قصه «حسین کرد شبستری» که بعید است این دوستان حتی این قصه و نکتهاش را هم خوانده و درک کرده باشند.
سوتیتر:
فیلمی را که جایزه گرفته، باید دید و براساس شناخت و البته تخصص دربارهاش نظر داد وگرنه از این دست «مرگ بر فلانی و زنده باد فلانی»ها در طول تاریخمان زیاد دیدهایم و شنیدهایم و امروز هم به لطف فضای مجازی با این گونه ابراز احساسات و تخریبهای آبکی و سطحی بسیار مواجهیم.