سرویس اجتماعی مسئله افت تحصيلي در نظام آموزش و پرورش در بسياري از كشورهاي جهان سوم به صورت حاد مطرح است. منابع و امكانات اغلب كشورهاي جهان سوم محدود است و اين مسئله، صرفه جويي، دقت در مصرف و تخصيص اين منابع به بخش هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي را الزامي مي سازد. بنابراين افزايش […]
سرویس اجتماعی
مسئله افت تحصيلي در نظام آموزش و پرورش در بسياري از كشورهاي جهان سوم به صورت حاد مطرح است. منابع و امكانات اغلب كشورهاي جهان سوم محدود است و اين مسئله، صرفه جويي، دقت در مصرف و تخصيص اين منابع به بخش هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي را الزامي مي سازد. بنابراين افزايش سـريع جمعيت واجب التعليم اين كشورها، بخش عمده اي از درآمد ملي آنها را مي بلعد. در حالي كه در اغلب اين كشورها هنوز همه كودكان لازم التعليم به مدارس راه نيافته اند و تعداد زيادي از جمعيت بزرگسالان آنها بي سـواد هستند،علاوه بر آن مشكل افت تــحصيلي در مدارس نيز به حجم اين مشكلات افزوده مي شود.
در كشور ما نيز افت تحصيلي يكي از مشكلات كنوني نظام آموزش و پرورش است كه همه ساله دهها ميليارد ريال بودجه كشور را به هدر مي دهد.
يافتههاي آمـاري از مدارس كشور نشان دهنده آن است كه افــت تحصيلي به صورت مردودي، ترك تحصيل زودرس و يا اشكال ديگر آن مقادير زيادي از منابع مالي ملي و استعدادهاي انساني جامعه را تلف مي كند.
هرگاه از افت تحصيلي سخن به ميان مي آيد، بيشتر مردم درصد دانش آموزان مردودي و يا ترك تحصيل كنندگان از مدارس را يادآوري مي كنند، در حالي كه مردودي ها و ترك تحصيل كنندگان يك دوره آموزشي نسبت به كل دانش آموزان آن دوره، بخشي از افت تحصيلي يك دوره آموزشي محسوب مي شود. اما افــت تحصيلي تنها به اين درصدها محدود نمي شود، بلكه در حـوزه مسائل آموزشي مفهوم گسترده تري را به دنبال دارد.
افت تحصيلي داراي دو جنبه كمي و كيفي است. افت تحصيلي كمي عبارت است از درصد دانش آموزان يك دوره آموزشي كه به سبب مردود شدن و يا ترك تحصيل نتوانسته اند آن دوره تحصيلي را با موفقيت به پايان برسانند. در مفهوم افت تحصيلي كيفي نيز به نارسايي در دست يابي به هدفهاي تعيين شده آموزشــي و يا عدم تحقق بخشي از اين هـدفها اشاره شده است. لذا تفاوت بين دانش و مــهارت فارغ التحصيلان يك دوره آموزشي و هدفهاي تعيين شده براي اين دوره را با افت تحصيلي كيفي نشان مي دهند.
یکی از مهمترین تاثیرات پاندمی کرونا بر سیستمهای آموزشوپرورش بوده است؛ بهگونهای که تقریبا همه کشورهای جهان یکی از مهمترین دغدغههایشان بازگشت به نظام قبلی آموزشی بوده است اما دوگانه سلامت و آموزش همیشه شرایط را بهسمتی برده است که کفه سلامت، سنگینی کرده است و در پاندمی روند آموزش حضوری دانشآموزان به اجبار تعطیل شده است.
در واقع طولانی شدن آموزش غیرحضوری زیرسایه همهگیری ویروس کرونا و دوری دانشآموزان از آموزگاران و تجربه فضای همزیستی اجتماعی در این بحران به یکی از دغدغههای مهم نظام آموزشی کشور تبدیل شده است که به اعتقاد کارشناسان، این شرایط در پساکرونا آسیبهای جبرانناپذیری را به دانشآموزان وارد خواهد کرد.
آسیبهای اجتماعی پساکرونا صرفا به مشکلات خلقی و استرس محدود نمیشود، بلکه مهارتهای زندگی و یادگیری کودکان و نوجوانان را هم تحتتاثیر قرار داده است. کارشناسان حوزه آموزشی و تربیتی تاکید دارند که نقص ارتباطی و یادگیری اجتماعی بهدلیل کاهش ارتباطات با همسالان و دوری از مدرسه و در مقابل دسترسی مداوم به شبکهها و صفحات مجازی و گوشهگیری بهدلیل وابستگی به فضای مجازی اثرات جبرانناپذیری بر جسم و جان دانشآموزان به جای گذاشته است.
شرکت در فعالیتها و مسابقات گروهی و انفرادی همواره نقش موثری در تقویت باورها و مهارتافزایی و رشد شخصیتی دانشآموزان دارد؛ استفاده بیشازحد از تلفنهمراه و بودن در فضای مجازی و عدم معاشرت با دوستان و خویشاوندان نوعی عدم خودکنترلی و عدم تمرکز برای یادگیری در دانشآموزان ایجاد کرده است که باید در دوران پساکرونا و حضور مجدد دانشآموزان در مدرسه به این آسیبها توجه ویژهای شود.
همهگیری ویروس کرونا، تعطیلی اجباری آموزشها و سوق یافتن دانشآموزان بهسمت آموزش مجازی در دوسال اخیر مدارس را وارد فضای جدیدی از آموزش کرد که اقتضائات آن با کلاسهای درس سنتی اختلاف بسیاری دارد. نقش آموزشوپرورش در روند توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه بسیار مهم و تعیینکننده است و مدرسه بهعنوان عنصر کلیدی نظام آموزشی، زمینه رشد فکری و اخلاقی جامعه را فراهم میکند.
اما متخصصان حوزه روان همیشه این بیم را داشتهاند که آسیبهای روانی بلندمدت و بسیار فرسایشی خواهد بود و گاهی تا چند دهه میتوان شاهد اثرات مخرب این پاندمی بود. بازگشایی مدارس آسیبهای روحی و روانی دانشآموزان را کاهش میدهد و به مدیران در اجرای برنامههای تمام ساحتی آموزشوپرورش کمک میکند.
کرونا از اسفند۹۸ بر نظام تعلیم و تربیت کشور سایه افکند و موجب شد دانشآموزان بهجای حضور در کلاسهای درس مجبور باشند از طریق تلفنهمراه و فضای مجازی در کلاسها حضور یابند. کارشناسان و متولیان فرهنگی تاکید داشتهاند که تعطیلی طولانیمدت مدارس موجب افت تحصیلی، افسردگی و کمتحرکی دانشآموزان شده است.
کرونا بیش از همه فعالیتهای آموزشی را تحتتاثیر قرار داد؛ مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند و آموزش به فضای مجازی رفت. یکی از مهمترین نقشهایی که آموزشوپرورش دارد، آماده کردن دانشآموزان برای زندگی اجتماعی در آینده است، بهطور قطع برخی از مهارتهایی که باید کودکان میآموختند، در این مدت فاصلهگذاریها و اجرای محدودیتها شکل نگرفته است.روانشناسان تاکید دارند تداوم خانهنشینی و دوری از مدارس، آسیبهای روانی، اجتماعی و آموزشی بر کودکان خواهد داشت که بهسرعت و بهراحتی برطرف نخواهد شد. قطع ارتباط دانشآموزان با مدرسه موجب پیامدهای سنگین اجتماعی، روانی، جسمانی و روحی شده است. در طی مدت شیوع کرونا، خشونت خانوادگی زیاد شده است؛ بنابراین به نظر میرسد کودکان نه بهاندازه خانوادهها اما در جای خود متحمل آسیب شدهاند.
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و فعال صنفی با بیان اینکه آمارهای جهانی بیانگر افت تحصیلی بسیاری از دانشآموزان در سراسر جهان در دوسالونیم گذشته است، میگوید: براساس این آمار، چهار درصد افت تحصیلی دانشآموزان را در دوره ابتدایی شاهدیم؛ هرچند این عدد یک میانگین و در ایران به دلیل فرهنگی و زیرساختی میزان آن بیش تر است.
او با بیان اینکه ارزیابی سطح علمی و سواد دانشآموزان در کشور بیش از ۸۰درصد براساس نمره است، اضافه میکند: این ارزشیابی در کشورهای دیگر بهویژه حوزه اسکاندیناوی کیفیتر بوده و به همین علت تقلب در میان دانشآموزان به چشم نمیخورد.
به گفته نیکنژاد، افت تحصیلی در سطح ملی و جهانی قطعی و لازم است برای جلوگیری از پیامدهای بلندمدت آن هرچه سریعتر به دنبال راهکار بود.
او میگوید: در آمریکا هم که نظام سرمایهداری حاکم است، برخی ازجمله «بیل گیتس» پیشنهاد آموزش از طریق ربات را مطرح کرده بودند که بهدلیل آنکه آموزش یک کنش دوطرفه انسانی است، اجرای آن فراهم نشد.
نیکنژاد همچنین به نقش مخرب والدینی اشاره میکند که مانند بالگرد بالای سر فرزندان به پرواز درآمده و اجازه هیچ اشتباهی را به آنها نمیدهند و اضافه میکند: بسیاری از مادران هنگام شروع کلاسهای مجازی، در کنار فرزندان خود تماموقت حضور داشته و ازآنجاکه هیچ تخصصی هم نداشتند به دانشآموزان تقلب میرساندند که این کار خیانت در حق فرزند بود.
او میگوید: اکنون با بازگشایی مدارس مشخص شد که این دانشآموزان بسیار ضعیف هستند درحالیکه معلم، زمان آموزش مجازی با پاسخ به پرسشهای این فرد که البته با کمک والدین صورت میگرفت، تصور میکرد او همه مطالب را یاد گرفته است.
به گفته این کارشناس مدیریت آموزشی، معلم در کلاسهای حضوری پس از مواجهه با دانشآموزی که خوب مطلب را نیاموخته است، تلاش کرده و با تکلیف اضافه و توضیحات لازم، به او در یادگیری درس کمک میکند.
او اضافه میکند: شاهد بودیم که برخی دانشآموزان در رختخواب هستند، درحالیکه معلم در نرمافزار «شاد» درحال آموزش درس ریاضی است؛ بنابراین والدین اجازه دخالت در آموزش فرزندان را ندارند که در کلاسهای حضوری بهصورت رسمی برگزار میشود. بسیاری از مدیران و معاونان مدارس در دوران کرونا به جای نظارت بر عملکرد معلمان، آنها را کنترل میکردند؛ اینکه معلم در فضای مجازی حضور داشته اما کارایی نداشته باشد، مهم نیست. ورود و خروج وی در کلاسهای آنلاین هم اگر به نتیجه کار مطلوب منتهی نشود، هیچ اهمیتی ندارد.
نیکنژاد اضافه میکند: درصورتیکه نظارت درست و اصولی بر عملکرد آموزگاران صورت میگرفت، شاهد افت تحصیلی دانشآموزان نبودیم. اگر بهجای پرداختن به این مسائل به کیفیت آموزش و تدریس توجه میشد، وضعیت بهتر بود؛ فیلمی از روخوانی یکی از معلمان در فضای مجازی وجود دارد که بسیار تاسفبار است.
نیکنژاد نیز با بیان اینکه افت تحصیلی در سطح دبستان بهویژه سه پایه اول، دوم و سوم بیش تر مشهود است، میگوید: نوشتن، خواندن و حساب کردن سه مهارتی است که در این سالها آموخته میشود اما کیفیت پایین آموزش در دوران کرونا و آموزش آنلاین به دلیل نبود ارتباط مستقیم با معلم، همکلاسی و مسوولان مدرسه بهشدت آسیب رساند و بیش تر دانشآموزان این مقطع دچار ضعف در این مهارتها شدند.
او دوباره تاکید میکند: متاسفانه دخالت بیمورد و عملکرد والدین نیز در این زمینه ضعیف و غیرحرفهای بود و میزان این آسیب را افزایش داد. بررسیها نشان میدهد دانشآموزان سه پایه اول ابتدایی بهدلیل ضعف در مهارتهای نوشتن و حساب کردن، در درس ریاضی و املا دچار مشکل شدهاند.او همچنین تاکید کرد که با شروع مدارس و برگزاری امتحانات جبرانی، مشخص خواهد شد که آیا کلاسهای جبرانی تابستان اثربخش بوده یا نه.