روز پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ و در حاشیه مراسم گرامیداشت یاد شهدای موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده نیروی هوافضای سپاه از دستیابی این نیرو به سلاح موشکی جدیدی با توانمندی بسیار برتر از سامانههای فعلی خبر داد. به گزارش روزنامه جمله به نقل از خبرگزاری تسنیم، سردار […]
روز پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ و در حاشیه مراسم گرامیداشت یاد شهدای موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده نیروی هوافضای سپاه از دستیابی این نیرو به سلاح موشکی جدیدی با توانمندی بسیار برتر از سامانههای فعلی خبر داد.
به گزارش روزنامه جمله به نقل از خبرگزاری تسنیم، سردار حاجیزاده اعلام کرد سپاه موفق شده است موشک بالستیک با سرجنگی با سرعت بسیار بالا و هایپرسونیک با توان مانور بالا در جو و خارج از جو بسازد.
وی تصریح کرد که این سامانه بهویژه برای غلبه بر سپرهای دفاع موشکی چه آنها که داخل جو عمل میکنند و چه انواعی که برای عملکرد خارج از جو توسعه یافتهاند آماده شده است و بهواسطه سرعت بسیار بالا در عین قابلیت مانور، بعید است تا سالهای بعد هم سامانههای دفاع موشکی به توان دفاع در برابر این سلاح دست یابند.
اما با توجه به اینکه در سالهای قبل هم سرعت سرجنگی جداشونده موشکهای ایرانی به سرعت ابرصوت یا هایپرسونیک رسیده بود و سال گذشته در حاشیه رزمایش پیامبر اعظم(ص)ـ۱۷ خبر ایجاد قابلیت مانور در سرجنگی موشکهای ایرانی اعلام شده بود، این سؤال شکل میگیرد؛ موشک جدید چه قابلیتهای متفاوتی نسبت به نمونههای اعلامشده در سال قبل دارد؟
تا پیش از سال ۱۳۹۴ و رونمایی از موشک عماد، سرجنگی موشکهای برد بلند ایرانی صرفاً به دقت حاصلشونده از سامانههای ناوبری و هدایت و کنترل کلی موشک میرسیدند و پس از جدایش از بدنه موشک دیگر قابل تصحیح مسیر و افزایش دقت نبودند.
تصحیح مسیر در موشکهای نسل شهاب و قدر و سجیل توسط سامانه کنترل بردار رانش نصبشده در دهانه خروجی موتور آنها صورت میگرفت، البته رانشگرهایی هم روی کلاهک آنها نصب شده بود تا با ایجاد دوران حول محور طولی کلاهک، مانع از تأثیرپذیری زیاد آنها از اغتشاشات جوی در لایههای مختلف پس از بازـورود آنها به جو زمین شود.
اما در همان دوران در بردهای کمتر و رده موشکهای تاکتیکی برد کوتاه، خانواده موشکهای فاتح دارای قابلیت هدایت تا پایان مسیر بودند.
با عملیاتی شدن موشک عماد که سرجنگی جداشونده آن دارای سامانه هدایت و کنترل تا انتهای مسیر بود، برد بلندهای ایرانی هم وارد مسیر پرافتخار دقتافزایی شدند که خیلی زود تا حد نقطهزنی یعنی خطای کمتر از ۵ متر به پیش رفت.
نقطهزن شدن به موشکهای برد بلند تا ۲۰۰۰ کیلومتر مانند قدر هم تسرّی داده شد که این رخداد چند بار مورد تمجید فرمانده معظم کل قوا هم قرار گرفت. این قابلیت سپس به موشکهای خانواده قیام و خرمشهر هم گسترش یافت و حتی موشکهای شهاب۲ هم از این پیشرفت بینصیب نماند.
با وجود قابلیت تصحیح مسیر و رسیدن به دقت بسیار بالا، این سرجنگیها همچنان روی مدار شبهبیضوی بالستیک خود طی مسیر میکردند.
طی کردن مسیر مشخص در برابر سپرهای دفاع موشکی که از ماهوارهها یا رادارهای برد بلند استفاده میکنند امکان تحلیل مسیر طیشده برای پیشبینی ادامه مسیر را ایجاد میکند و شانس آنها را برای درگیری مؤثر با پرتابه مهاجم بالا میبرد.
تا این مقطع اتکای موشکهای ایرانی به افزایش حداکثری سرعت و کاستن از ابعاد هندسی و بازتاب راداری برای غلبه بر سامانههای پدافند موشکی دشمن بود که ضربات موشکی ارتش و کمیتههای مردمی یمن علیه رژیم متجاوز سعودی مجهز به سامانه دفاع موشکی پاتریوت نشان داد در این عرصه در صورت عدم استفاده از روشهای کاهش بازتاب راداری یا اخلال روی رادارها همواره احتمال مورد اصابت قرار گرفتن برای سرجنگیها خصوصاً با سرعت پایین وجود دارد.
اما سامانه های دفاع موشکی به علت وابسته بودن به همین پیش بینی مسیر، نقطه ضعف قابل توجهی دارند که حتی فاحش تر از مسائل اخلال و اشباع رادارهای آنها است یعنی اگر به هر دلیلی رادارهای سامانه در پیش بینی نقطه بعدی حضور سرجنگی دچار خطا شوند، فرایند ردگیری و قفل ناقص مانده و مجدداً باید با جستجوی حجم بزرگی از آسمان به دنبال سرجنگی موشک
مهاجم باشند.
نقص محاسباتی سامانه پاتریوت در خدمت آمریکا در زمان جنگ ۱۹۹۱ این کشور با عراق که سبب شد موشک بالستیک عراقی از چتر پوشش پاتریوت گریخته و موجب تلفات گسترده آمریکایی ها شود اثبات عملی همان
نقطه ضعف بود.
در آن سامانه به علت وابستگی دقت محاسبات راداری به مدت زمان روشن بودن سامانه، یک ساده سازی جزئی صورت گرفته در محاسبات به خاطر اثر تجمعی خطا در گذر زمان سبب می شد تا رادار در پیش بینی نقطه حضور بعدی موشک در مسیر، دچار خطا شده و منطقه نامناسب را جستجو کند و در نتیجه از قفل کردن روی موشک باز بماند. پاتریوت مذکور هم در زمان تهاجم موشکی بیش از ۱۰۰ ساعت روشن مانده بود که سبب ایجاد خطای مذکور در ناحیه جستجو به اندازه بیش
از ۶۸۰ متر می شد.
توسعه سرجنگی های بالستیک با قابلیت مانور در فاز نهایی سبب می شود تا با خارج شدن سرجنگی از مسیر مدار بالستیک مرسوم و قابل محاسبه برای سامانه های دشمن و حرکت روی مسیرهایی که دارای نظم مشخصی نیست سامانه دشمن دچار مشکل در پیش بینی مسیر و در نتیجه قفل روی سرجنگی شود. در نتیجه امکان مقابله سپر دفاع موشکی دشمن تا نزدیک به صفر کاهش می یابد و مسئله ای که برای پاتریوت در سال ۱۹۹۱ اتفاقی رخ داد، اینبار به صورت سیستماتیک و حتی برای جدیدترین سامانه ها ایجاد می شود.
طراحی و ساخت چنین سرجنگی ای، از جهات مختلف شامل طراحی مسیر دینامیکی و محاسبات آن، مقاومت سازه در برابر نیروهای اینرسی شدید ناشی از تغییر مسیر سریع، ساخت سامانه های هدایت و کنترل با سرعت پاسخ بسیار بالا که جوابگوی پرتابه ای با سرعت هایپرسونیک (بالای پنج برابر سرعت صوت یا بالای ماخ پنج) باشد و البته در نقطه نهایی هم به صورت دقیق به هدف مورد نظر اصابت کند بسیار دشوارتر از سرجنگی های صرفاً هدایت شونده است. اما دانشمندان عرصه موشکی کشور تنها ۶ سال پس از رونمایی از عماد بر این مشکلات هم غلبه کرده و یک گام بسیار مهم به سمت افزایش جهشی تأثیرگذاری توان موشکی کشور در معادلات نظامی مورد نظر ایران اسلامی برداشته اند.
به دنبال اعلام دستاورد مذکور در سال ۱۴۰۰ تحلیلگران دفاعی به این جمع بندی رسیدند که قاعدتاً ایران به زودی به نقطه آخر کلاهک موشکهای بالستیک خواهد رسید زیرا کلاهک های بالستیک مانور کننده تنها یک گام مانده به سرجنگی ها یا کلاهک های هایپرسونیک گلاید کننده (HGV: Hypersonic Gliding Vehicle) هستند که هم اکنون لبه فناوری موشکی در بخش سرجنگی ها محسوب می شوند؛ فناوری ای که تاکنون فقط در روسیه، چین و آمریکا و اخیراً در کره شمالی مشاهده شده است.
این نوع پرتابه تنها در طراحی ظاهری و مسیر پروازی متفاوت با سرجنگی های مانور دهنده است و سرعت آن از ماخ ۵ تا ۲۰ بسته به طراحی و نظر سازنده متفاوت است.
پرتابه های HGV به جای ارتفاع گرفتن همانند شیوه پرتابه های بالستیک، در ارتفاع بسیار کمتری به همراه امکان تغییر مسیر مکرر سمت هدف طی مسیر کرده و در نتیجه رادارهای هشدار زودهنگام پدافند دشمن در شناسایی آنها دچار مشکل می شوند و احتمال غافلگیر کردن مجموعه دفاع موشکی دشمن بسیار بیشتر می شود.
این تغییر مسیر می تواند بسته به توان پیمایش مسافت HGV، شامل تغییر سمت حمله هم باشد. این توان پیمایشی علاوه بر داشتن موتور مجزا از موتور موشک، به طراحی بدنه سرجنگی
گلاید کننده هم باز می گردد.
طراحی این سرجنگی متناسب با رژیم پروازی فراصوت و ابرصوت بهینه شده تا کمترین نیروی مقاوم هوا را در آن سرعتها داشته باشد. در صورتی هم که این سرجنگی در بخشی از مسیر خود از جو خارج شود، به واسطه انرژی اولیه دریافتی و نیز پیشران قرار گرفته در داخل آن می تواند تغییر مسیر و سمت داشته باشد تا در فاز نهایی و ورود به جو با استفاده از طراحی خاص خود به سمت هدف سرازیر شود.
با توجه به اینکه ایران در طراحی وسایل پروازی در دانش هوافضا محدودیت خاصی ندارد، وجود تونل باد هایپرسونیک در کشور که در سالهای پس از جنگ تحمیلی توسط متخصصان داخلی ساخته شده، تجربه ساخت سرجنگی هایپرسونیک با سرعت ۱۰ تا ۱۴ ماخ در موشک های موجود و نیز رسیدن به دانش هدایت و کنترل و ناوبری سرجنگی هایی با قابلیت مانور و طی مسیرهای پیچیده توسط آنها، می توان با قطعیت بالایی گمانه زنی کرد که متخصصان کشور کار ساخت HGV بومی
را نهایی کرده اند.
به گفته سردار حاجی زاده آزمایش های این سلاح جدید انجام شده و در آینده رونمایی خواهد شد.
قابلیت سرعت بسیار بالا، شکل آیرودینامیکی خاصی که بیشترین برد را ضمن حفظ سرعت پروازی بسیار بالا به دست می دهد، وجود پیشران برای جبران نیروی مقاوم هوا در فاز پرواز در داخل جو و مجهز شدن به سامانه های کنترل پیشرفته موجب می شود تا این نوع سرجنگی جدید جدا از قابلیت هدف قراردهی هر نقطه مد نظر، به مهلک ترین سلاح برای سامانه های سپر دفاع موشکی و انواع رادارهای شبکه دفاع هوایی
دشمن تبدیل شود.
با حذف این موانع از سر راه، کار تهاجم به دشمن برای سایر موشکهای بالستیک و کروز کشور راحت تر شده و اثرگذاری حملات موشکی در برابر دشمنان پیشرفته از نظر فناوری بسیار بیشتر می شود.