نارندرا مودی»؛ منجی یا دیکتاتور؟»
نارندرا مودی»؛ منجی یا دیکتاتور؟»

جمله ـ گروه بین الملل: آخرین بررسیهای جمعیت شناختی نشان می دهد در آینده ای نزدیک، هند جای چین را بعنوان پرجمعیت ترین کشو جهان خواهد گرفت. هندوستان که میراث دار یکی از صلح آمیزترین انقلاب های جهان بر ضد استعتمار است، با بدل شدن به کشوری مستقل توانست پایه یکی از قوی ترین دموکراسی […]

جمله ـ گروه بین الملل: آخرین بررسیهای جمعیت شناختی نشان می دهد در آینده ای نزدیک، هند جای چین را بعنوان پرجمعیت ترین کشو جهان خواهد گرفت. هندوستان که میراث دار یکی از صلح آمیزترین انقلاب های جهان بر ضد استعتمار است، با بدل شدن به کشوری مستقل توانست پایه یکی از
قوی ترین دموکراسی های جهان معاصر را از لحاظ تکثر باورها و رواداری دینی،
مستحکم کند.
حزب حاکم بر این کشور یعنی «بهاراتیا جاناتا» (BJP) که از سال۲۰۱۴ قدرت را در دست دارد، در این ۸ سال موفق شده از بسیاری از کشوهای اروپایی پیشی بگیرد و پس از ایالات متحده آمریکا، جمهوری خلق چین، ژاپن، آلمان و پادشاهی بریتانیا بدل به ششمین اقتصاد بزرگ جهان شود.
حزب بهاراتیا جاناتا در دسته بندی احزاب سیاسی جزو احزاب رادیکال دسته بندی میشود و از زمان حاکمیت این حزب در هند، «نارندرا مودی»، نخستوزیر، بهعنوان چهرهای بهشدت راستگرا، نماینده هندوهای افراطی و سیاست های اقتصادی بازار آزاد است که اگرچه به شتاب این کشور به خصوص در حوزه تولید زیرساخت های فناوری منجر شده اما مخالفان «مودی» می گویند: فاصله طبقاتی در این کشور را به شدت افزایش داده است.

هند مدرن
هندوستان نیز همانند چین و آمریکا از کیفیت طبیعی بالایی برخوردار است و به جز ایران که با توجه به وسعت و موقعیت جغرافیایی اش استثنایی درخشان در بهره مندی از مواهب طبیعی است، هندوستان می تواند با مدیریت درست منابع طبیعی کاملا از جهان خارج
بی نیاز باشد.
اما تفکر مدرنیته نه بر پایه بی نیازی و مطلق گرایی بلکه بر اساس جهانی شدن بنا شده است. اگرچه ابژیکتیویته پررنگ امانوئل کانت موجب حجیم شدن فردیت گرایی در جهان معاصر به ویژه غرب فلسفی شده است، اما این نظریه خود را در قالبی تنومند تحت عنوان «زیست کره» بسط و گسترش داده است. از این دیدگاه هندوستان یکی از عجیب ترین نمونه های تجلی پارادوکسیکال این روایت است. از سویی فردیت مذهبی و اجتماعی و قومی پررنگ است و از سویی دیگر جلوه های جهانشمول مدرنیته نظیر فناوری، سینما، مُد، خودروسازی
و تولید انبوه.
با این حال تحلیل گران توسه گرا معتقدند پیشرفت هندوستان حاصل پس لرزه های جنگ سرد، فروپاشی شوروی و ظهور الگوی چین کمونیستی در اقتصاد است. آنها می گویند هندی ها توسعه اصولی را در پیش نگرفته اند و به همین دلیل شکاف طبقاتی در ساختار اجتماعی و اقتصادی موجب شده است که نتیجه ای لیبرال از برنامه های به ظاهر سوسیالیتی حاصل شود که در آن طبقه ثروتمند حاکم بر مقدرات طبقات فرودست است و طبقات میانی جامعه نیز بیش از آنکه رشد واقعی را تجربه کرده باند در برابر تجلی فرهنگ غربی مات شده اند.

هماهنگی سیاست خارجی و داخلی هند
با انجام اصلاحات اقتصادی در هند در سال ۱۹۹۱ این کشور به چهارمین اقتصاد رو به رشد جهان و دومین اقتصاد در حال رشد از نظر سرعت رشد اقتصادی تبدیل شد. علاوه بر اینها از نظر تولید صنعتی در رتبه یازدهم و از نظر برخورداری از نیروی انسانی ماهر و تحصیلکرده در ردیف سوم در جهان قرار گرفت. سیاست های ترمیم اقتصادی در هندوستان از آغاز قرن جدید میلادی موجب کاهش بدهی خارجی، افزایش صادرات و کاهش کسری مالی اقتصادش شده است. یکی از دلایل موفقیت این روند همسانی آن با تغییر رویکرد هند در سیاست
خارجی است.
رشد جذب سرمایه گذاری خارجی، حضور پررنگ در صندوق بین المللی پول، جهش بلند در زمینه تولید سلاح های گوناگون و حرکت به سمت خودکفایی کامل در حوزه تسلیحاتی و افزایش سرمایه گذاری هند در کشورهای دیگر جهان به ویژه در انگلستان، افغانستان و بسیاری از کشورهای آفریقایی نشان دهنده رابطه تنگاتنگ اقتصاد داخلی و سیاست خارجی در این کشور
نقش زیرکانه هند در جنگ روسیه و اوکراین که با پیوست رسانه ای قوی و اقناع افکار عمومی داخلی همراه بود نشان داد که هندوستان به پخته گی لازم در حوزه سیاست خارجی رسیده و قصد دارد به عنوان مهره ای تاثیرگذار، نه تنها در آسیا، بلکه در همه جهان بدل شود. غربی ها که سعی می کردند پای هند را به نفع خودشان به جنگ جدید باز کنند، در برابر تحلیل های منطقی هند در باره بی طرفی اش تسلیم شدند و ترجیح دادند نقطه اطمینان تولید تراشه در جهان را در معرض خطر
قرار ندهند.
شاید یکی از مهمترین دلایل جهش اقتصادی هند را باید در شکست این کشور از چین در دوره نخست اقتصادی اش، یعنی بین سالهای ) ۱۹۴۷-۱۹۶۲ دوره حاکمیت آرمانگرایی نهرویی بر سیاست خارجی) جستجو کرد. این شکست به نوعی واقع بینی عینی منجر گردید که با تزریق لیبرالسیم اقتصادی و عملگرایی «مودی» به وضعیت فعلی هندوستان منجر گردید.
هند در گذشته از عضویت در سازمانهای چندجانبه خودداری می کرد اما در مدت کوتاهی بعد از جنگهای سرد در سازمانهای اقتصادی و امنیتی مانند آسه آن، سازمان همکاری شانگهای، مجمع منطقهای آسیایی، نشست سران شرق آسیا و مجمع نشستهای آسیا-اروپا
عضو شد.
از سوی دیگر رهبران هندی نیک میدانستند یک کشور منزوی هیچگاه تبدیل به ابرقدرت نمیشود در نتیجه روابط خود را با همسایگانشان مانند چین، پاکستان، نپال، سریلانکا، افغانستان و بنگلادش بهبود بخشیدند.
این بهبود روابط اگرچه منجر به انتقادهایی به خصوص در مورد ارتباط با پاکستان شد، اما قدرتمندی شخص مودی منجر شد که این انتقادها به صحنه عمل نیاید و همراهی مردم با حزب مودی پایه های سیاستگذاری جدید هند را
مستحکم تر کند.

زلزله اقتصادی و تغییر رویکرد بنیادین
اجرای رژیم تعدیل ساختاری، کاهش تعرفهها و یارانه های کشاورزی، آسان سازی قوانین سرمایه گذاری و کوچک کردن بخش عمومی، تمرکز بر فناوری های نوین، برون سپاری برنامه ریزی شده، نلاش برای کاهش فساد و مدیریت منابع آبی به علاوه تمرکز همزمان بر روی برخی اصلاحات زیست محیطی از اصلی ترین دلایل جهش اقتصادی هند و نقش آفرینی این کشو در حوزه
جهانی است.
در پی این سیاستها اندازه دولت کوچک و سلطه آن بر اقتصاد هند کمتر شد. در نتیجه هند که تا کمتر از یک قرن پیش کشوری فقیر از صنایع و سواد و رفاه بود به یک شریک تجاری ارزشمند برای کشورهای صنعتی و به مقصدی جذاب برای سرمایه گذاری تبدیل شد.
جمعت بالای هندوستان و سبک زندگی مردمان این کشور موجب شده است که برخی از شکاف های تحلیلی میان توسعه و فقر ایجاد شود.
هندوستان از معدود کشورهای جهان است که در یک دهه گذشته رشد متوسط اقتصادی ۸درصد را تجربه کرده است. برای اینکه اهمیت این میزان رشد را درک کنید، کافی است بدانید که رشد اقتصادی کشوری نظیر ایران که با توجه به نسبت وسعت، جمعیت، موقعیت جغرافیایی و بهره مندی از نفت به مراتب از هند ثروتمندتر است، در یک دهه اخیر صفر درصد بوده است.

«نارندرا مودی»؛ منجی یا دیکتاتور؟
در خلال تمام این تغییرات و پیشرفت ها، یک نام مشترک است: «نارندرا مودی» نخست وزیر هند. این سیاستمدار کهنه کار به شدت در هندوستان محبوب شده است اما برخی از منتقدان وی معتقدند این پوسته توسعه در درون خود درحال پرورش یک دیکتاتور است.
«راماچاندرا گوها» مورخ و روشنفکر هندی که از او به عنوان یک مرجع مهم در حوزه تاریخ معاصر هندوستان نام برده می شود یکی از این منتقدان است.
وی در آخرین مقاله خود در «فارن پالسی» اصطلاح «کیش شخصیت» در رابطه با مودی به کار می برد. گوها در این باره می نویسد: “صد سال پس از ظهور هیتلر و موسولینی، جهان بار دیگر شاهد ظهور رهبران اقتدارگرا در کشورهایی با نوعی تاریخ دموکراتیک است.
فهرستی جزئی از این خودکامگان منتخب عبارتند از: ولادیمیر پوتین از روسیه، رجب طیب اردوغان از ترکیه، ویکتور اوربان از مجارستان، بولسونارو از برزیل و مودی از هندوستان و از همه مهمتر خودکامهای که موقتا مورد علاقه نبوده، اما مشتاق بازگشت به قدرت است: دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین ایالات
متحده امریکا.”
«گوها» برای اثبات بت سازی از شخصیت مودی به روزنامه های چاپ دهلی اشاره کرده و می گوید: ” روزنامههای چاپ شده در دهلی نو مملو از مقالاتی هستند که توسط وزرای کابینه هند ارائه شدهاند و در آن از مودی ستایش می کنند.
در واقع اکنون «مودی هند است و هند مودی است». «اس جایشانکار» وزیر خارجه هند در اواخر سپتامبر سال جاری خطاب به حضار در واشنگتن گفت: «این واقعیت که نظرات ما (هند) اهمیت دارد دیدگاههای ما اهمیت دارد، و ما در واقع امروز توانایی شکل دادن به مسائل بزرگ زمانمان را داریم به دلیل حضور شخص مودی است» در چنین دیدگاهی جنبش ضد استعماری تحت رهبری «مهاتما گاندی»، تداوم دموکراسی انتخاباتی هند از زمان استقلال آن کشور، پویایی کارآفرینان هند در دهه های اخیر، اقدامات دانشمندان، نویسندگان و فیلمسازان هندی و میراث نخست وزیران گذشته پاک شده و دستاوردهای هند تنها به یک مرد یعنی مودی نسبت
داده می شوند.”
روشنفکران فراوانی در اروپا و آمریکا با گوها هم نظر هستند اما دولت هند آ«ها را مهره های آمریکا و غرب می داند که نگران توسعه هند و افزایش نقش آفرینی آن در عرصه هی بین المللی است. حزب مودی فکر می کند که آمریکا نمی خواهد د کنار چین، مشغول قدرت نوظهور تمام عیار دیگه ای شود و به همین جهت تمرکز خود را بر روی شخصیت مودی قرار داده است.
طرفداران این نظریه در هندوستان کم نیستند اما تاریخ نشان داده است که موفق ترین دولت ها نیز اگر محدود به یک فرد یا یک نظریه شود عاقبت خوشی نخواهد داشت.
نباید فراموش کرد که مورد هند برخلف نظر گوها با مورد چین فرق می کند، زیرا چین نظامی تک حزبی و به شدت کارآمد است که هرگز خود را در معرص انتخابات قرار نمی دهد و یک دستی خود را برای حضوری متفاوت رد عرصه جهانی حفظ خواهد کرد. هرچند نباید از نقش «شی» در این تغییر پاردایمی غافل شد، اما حزب کمونیست چین در واقع حکم مجمع نخبگان ایالات متحده را بازی می کند که تغییر نخست وزیران در تغییر سیاست های کلانش چندان موثر نیست. در کنار انتقادهای روشنفکری باید به تحلیل های جهانی و آمارهای بین المللی و همچنین داده های درونی هندوستان نیز توجهی جدی داشت. همه شاخصهای کلان نشان می دهند سومین اقتصاد بزرگ آسیا برای مقابله با چالشها در موقعیت مناسبی قرار دارد که به بهبود رشد تولیدات کشاورزی و صنعتی کمک خواهد کرد.
سانیو سانیال، مشاور اصلی در وزارت دارایی و نویسنده گزارش رویترز گفت: «هند باید نسبت به تورم وارداتی به دلیل افزایش قیمت جهانی انرژی محتاط باشد.» اقتصاددانان اظهار کردند: دولت و بانک مرکزی برای حمایت از رشد اقتصادی با توجه به افزایش فشارهای تورمی و تقاضای داخلی ضعیف باید تلاشهای خود را متعادل کنند. با توجه به اینکه هند حدود ۸۰ درصد نیاز نفت خود را از طریق واردات تامین می کند، با این خطر مواجه است که تورم به تقاضای مصرف کننده آسیب برساند زیرا قیمتهای جهانی نفت خام نزدیک به بالاترین حد هفت ساله خود است.
اقتصاد هند پس از کاهش محدودیتهای دولت برای مهار شیوع ویروس کرونا در ماه ژوئن رو به بهبودی است اما پس از افزایش موارد ابتلا به اُمیکرون بسیاری از اقتصاددانان و صندوق بین المللی پول، برآوردهای رشد اقتصادی را از ۱۱ درصد به ۹درصد کاهش دادند.
به گفته نیرمالا سیتارامان، وزیر دارایی هند، مصرف خصوصی که تقریبا ۵۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد، در زمان افزایش سطح بدهی خانوارها ضعیف باقی میماند و قیمتهای خردهفروشی از زمان شروع شیوع ویروس کرونا در اوایل سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است.
او همچنین درباره خطرات ناشی از تورم جهانی و اختلالات مرتبط با بیماری
همه گیر هشدار داد.
وزارت دارایی هند پیشبینی کرده است اقتصاد این کشور برای سال مالی که از آوریل شروع می شود، ۸ تا ۵/ ۸ درصد رشد داشته باشد و این کمتر از ۲/ ۹درصد پیش بینی در سال جاری است، زیرا این کشور با افزایش موارد کووید-۱۹ و افزایش فشار تورمی مقابله می کند اما رشد اقتصادی هند با این سرعت در سال مالی آینده همچنان سریعترین رشد اقتصادی در میان اقتصادهای بزرگ
خواهد بود.