چند روز پس از خبر تکذیب استعفای «رستم قاسمی» وزیر پرحاشیه و کارنابلد کابینه، روز گذشته اعلام شد که رییسجمهوری با استعفای وی موافقت کرد و از امروز قرار است کابینه دولت سیزدهم، به دنبال وزیر جدید باشد اما نگرانی عمیقتر از آن است که با رفتن وزیر ناکارآمدی چون «رستم قاسمی» قدری شاد شویم […]
چند روز پس از خبر تکذیب استعفای «رستم قاسمی» وزیر پرحاشیه و کارنابلد کابینه، روز گذشته اعلام شد که رییسجمهوری با استعفای وی موافقت کرد و از امروز قرار است کابینه دولت سیزدهم، به دنبال وزیر جدید باشد اما نگرانی عمیقتر از آن است که با رفتن وزیر ناکارآمدی چون «رستم قاسمی» قدری شاد شویم و به کارآمدی دولت، امید ببندیم مشخصاً به این دلیل که باور ما بر این است که هماکنون کابینه آقای رییسی، پر از «رستم» است، افرادی که بدون طرح و برنامه آمدند، بدون فکر، حرف میزنند و بیمهابا وعده میدهند و درخصوص اجرایی نشدن این وعدهها نیز «مثقال ذرهای» نگرانی ندارند.
از نظر ما «رستم قاسمی» در دولت سیزدهم، نوک کوه یخ بود که به بیرون افتاد و مضحکه خاص و عام شد از زمانیکه برای کسب رأی اعتماد در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، خود را وزیر نفت تصور میکرد و برای این وزارتخانه برنامه میداد تا روزیکه در خبرها آمد «بازرس ویژه» و «یارِ غارش» توسط نیروهای امنیتی بر سر قرارِ دریافت رشوه به یورو دستگیر شد تا ماجرای آن عکسهای کذایی در هتلی در یکی از کشورهای شرق آسیا و در نهایت وعده ساخت یک میلیون مسکن ملی در سال و چهار میلیون طی چهارسال عمر دولت که تا این لحظه هنوز آجری بر آجر ننشست و در نهایت «رستم»
در چاه افتاد.
جریانات همسو با دولت سیزدهم در برخی تحلیلهای رسانهای خود از این اتفاق اظهار مسرت کردند و امید دادند با این اقدام رییسی، کابینه ترمیم خواهد شد و با قدرت و قوت بیشتری به کار خود ادامه خواهد داد. «تین نیوز» -رسانه تحلیلی صنعت حمل و نقل کشور- در نقد عملکرد و تأکید بر ضرورت تغییر وی، حدود ده روز قبل نوشته بود «رستم قاسمی با وعده ساخت سالانه یک میلیون مسکن به وزارت راه و شهرسازی آمد ولی آمارها نشان میدهد کمتر از ۳۰۰هزار واحد که آن هم عمدتاً از طرح اقدام ملی مسکن دولت روحانی است، در دست ساخت است و حال که از عمر دولت بیش از یک سال گذشته چشمانداز امیدوارکنندهای در حوزه مسکن در دولت رئیسی وجود ندارد.»
با این وجود شاید برخی بر این باور باشند که با رفتن «رستم قاسمی» و آمدن فردی جدید، مشکلات در این بخش ترمیم خواهد شد اما ما نظر متفاوتی داریم.
باور ما بر این است که با وجود چنین مهرهگزینی که تا امروز در دولت سیزدهم صورت گرفت، هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از رفتن «رستم قاسمی»، فردی بهتر از وی یا مدیری که این حوزه را بشناسد، به وزارت راه و شهرسازی بیاید و چه بسا مانند «حجتالله عبدالملکی»، مدیر ضعیفی که از قطار پیاده شد نیز در یک کرسی مهمتر و کلیدیتر به کار گرفته شود درحالیکه همه میدانند به کار گرفتن افرادی چون «حجتالله عبدالملکی» و «رستم قاسمی» در هر کرسی اجرایی دیگری، به دور از هوشمندی است.
نکته مهم بعدی این است که هماکنون کابینه آقای رییسی، پر است از افرادی ناکارآمد، مدعی و بعضاً فاقد هر نوع تخصص ابتدایی در حوزهای که به کار گرفته شدهاند و هر از گاهی، رییس مجلس و برخی اصولگرایان نیز بر این امر اعتراف دارند ازجمله افرادی چون «سید احسان خاندوزی»، «محسن رضایی» و «سید مسعود میرکاظمی» که تا امروز نشان دادند نه مشکلات را میشناسند، نه از اولویتها سر در میآورند و نه اساساً طرح و برنامه مشخصی برای اقتصاد و معیشت مردم دارند.برای این حقیقت که کابینه سیزدهم، پر است از امثال «رستم قاسمی» کافی است وعدههای افرادی چون مخبر، خاندوزی و رضایی را مرور کنیم که هیچ سنخیتی با واقعیتهای جامعه امروز ایران و جهان ندارد و افکار عمومی درک نمیکند این اخبار و تحلیلها بر مبنای چه استدلالی طرح میشود و این مردان ارشد کابینه، با چه رویی، در مقابل دوربین مینشینند و چنین وعدههایی را طرح میکنند.
آخرین نکته اینکه اصولگرایان و دولت آقای رییسی در همه این مدت یکساله و حتی قبل از آن، نتوانستند افرادی در تراز یک کشور در حوزه اقتصاد و فرهنگ و سیاست خارجه تربیت کنند و در همه یکسال گذشته، دست کردهاند در دولت اول و دوم محمود احمدینژاد و تلاش کردند برای حل مشکلات پیچیده کشور، از نیروهایی کمک بگیرند که بیش از یک دهه قبل، همه راههایی که باور داشتند را رفتند و همه طرحهایی که در سر داشتند را نیز اجرا کردند و تقریباً نتیجه خاصی هم نگرفتند و بدیهی است دولت سیزدهم که مشکلات مالی و سیاسی بیشتر و پیچیدهتری در مقایسه با نیمه دوم دهه هشتاد دارد، هرگر نمیتواند گامی ماندگار بردارد و از سر ناچاری به چرخه «ادعا و نمایشهای کلامی» افتاده است و هر روز چیزهایی را میگوید که مردم در بستر جامعه، عکس آن را مشاهده میکنند و همین امر فاصله و شکاف بین دولت و ملت را بیشتر میکند و هر روز به بیاعتمادی بیشتر جامعه دامن میزند و لازم است عقلای اصولگرا، به این موضوع وارد شوند و به دولت رییسی مشورت دهند.