علی مطهری نایب رییس مجلس قبلی در گفتگویی مفصل به برخی از مهمترین موضوعات روز پرداخته که گزیده ای از آن را در ادامه می خوانید: اعتراضات حاضر چند بُعدی و ریشه اصلی آن وضع بد اقتصادی ومعیشتی مردم است، ولی افرادی هم دنبال هدفهای دیگری هستند، مثل کسانی که به دنبال فرهنگ غربی یا […]
علی مطهری نایب رییس مجلس قبلی در گفتگویی مفصل به برخی از مهمترین موضوعات روز پرداخته که گزیده ای از آن را در ادامه می خوانید: اعتراضات حاضر چند بُعدی و ریشه اصلی آن وضع بد اقتصادی ومعیشتی مردم است، ولی افرادی هم دنبال هدفهای دیگری هستند، مثل کسانی که به دنبال فرهنگ غربی یا تغییر نظام هستند یا به این دلیل که از ابتدا با جمهوری اسلامی مخالف بودهاند و یا به این دلیل که میگویند این نظام اصلاح پذیر نیست یعنی ممکن است ضد انقلاب نباشند ولی نظام را اصلاح پذیر نمی دانند. گاه افرادی در خیابان به ما مراجعه می کنند؛ وقتی به آنها میگوییم انشاالله با انجام اصلاحاتی درست می شود، می گویند بعد از ۴۳ سال اصلاح پذیر نیست و دیگر فایدهای ندارد.
مرگ خانم مهسا امینی خیلی جانسوز بود و متاسفانه مسئولان مربوط در نیروی انتظامی و وزارت کشور عکسالعمل خوبی نشان ندادند. اگر همان اول اعلام میکردند که اگرچه ضرب و شتمی نبوده ولی ایشان در زیرمجموعه ما فوت شده و ما مسئول هستیم و عذرخواهی میکردند شدت اعتراضات خیلی کمتر می شد. غیر از فشارهای اقتصادی، احساس عدم مشارکت در مسائل حیاتی کشور و سرنوشت خود نیز در اعتراضات اخیر مؤثر بوده است. تا قبل از انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ امید به انتخابات آزاد وجود داشت، ولی بعد از آن این امید از بین رفت. مردم احساس کردند نمیتوانند تغییر و تحولی ایجاد کنند؛ به ویژه مشارکت پایین ۴۸ درصدی در انتخابات ۱۴۰۰ به فال نیک گرفته و مطلوب تلقی شد در حالی که با احتساب آرای باطله حدود ۶ میلیون رأی، مشارکت ۴۲ درصدی خیلی برای جمهوری اسلامی و نظامی که گاهی تا ۸۵ درصد در انتخاباتاش شرکت میکردند بد بود، خصوصا که به نظر میرسد این رفتار تبدیل به یک رویه شده است؛ مگر این که مقام رهبری وارد شوند و رویه شورای نگهبان را تغییر دهند تا امیدی شکل بگیرد والاّ این رویه ادامه مییابد.
اگر بنا باشد همین رویه ادامه پیدا کند، و اگر بنا باشد انتخاباتهای آینده مانند انتخاباتهای قبلی باشد، حتما آینده خوبی نخواهیم داشت. اگر مجلس نقش واقعی خودش را پیدا نکند به طور قطع آینده خوبی نداریم. برای مثال، در زمینه روابط خارجی، نمی شود چند نفر تصمیم بگیرند که روابط خارجی به شرق گرایش پیدا کند، یا حتی به نوعی در جنگ اوکراین هم شرکت کنیم؛ در صورتی که اکثریت مردم موافق نیستند.
آیا میخواهیم اول آمریکا را نابود کنیم بعد وارد زندگی طبیعی و عادی شویم؟ این که نمیشود! امریکا بزرگترین قدرت دنیاست و با یک فرمانش تمام بانکها با ما همکاری نمیکنند. آیا با قطع رابطه، با ادامه تحریمها و عدم توافق بر روی برجام به آمریکا ضربه زدهایم یا به ملت خودمان؟ زمانی میتوانیم به امریکا ضربه بزنیم که قدرت اقتصادی پیدا کنیم. به نظر من راه حل فعلی برای مسائل اقتصادی این است که در ابتدا برجام را به جایی برسانیم، حالت طبیعی پیدا کنیم، مسئله FATF را حل کنیم و بعد از آن حل مسائل فنی اقتصادی مثل تورم، کاهش نقدینگی و رشد اقتصادی با اقتصاددآنها است.